از طرف روزنامه قدس خراسان برای تهیه یک گزارش به خانه سیف الله سیفی پور رفته بودیم...
پدر شهید می گفت:
یه سفر رفته بودیم امامزاده آقاعلی عباس(در بادرود). رادیو گذاشته بودند پشت بلندگوی امامزاده. مارش عملیات پخش می کرد و می گفت رزمندگان عملیات داشته اند. به گمونم عملیات مسلم بن عقیل بود. یه مقدار آبگوشت درست کرده بودیم سفره انداختیم ناهار بخوریم، دیدم حبیب الله تو فکره.
بهش گفتم:
تو فکر چی هستی بابا؟
گفت:
تو فکر اینم که از پول بیت المال خرج من شده که برم آموزش نظامی ببینم. الان من باید تو جبهه بودم و تو عملیات شرکت می کردم. از این ناراحتم که اینجام ....
فاطمه رمضانی مقدم/ از فرهنگیان آران وبیدگل
تاریخ ارسال: 1402/07/23
تعداد بازدید: 1302