محمدتقی پرتو
احمد
بسیجی
آزاد
1314/05/06
آران وبیدگل
1361/09/14
موسیان
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
محمّدتقى پرتو فرزند احمد، تيرماه 1330 در آران و در يك خانوادهى متوسط، كشاورز و مذهبى ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران كودكى، در سن 7ـ8 سالگى همراه پدرش به صحرا مىرفت و پدرش را در امور كشاورزى يارى مىنمود. جوانى بود متقى و پرهيزكار، داراى اخلاقى نيكو و چهرهاى گشاده، دلى مهربان و دستى سخاوتمند. وى پس از اتمام خدمت سربازى ازدواج نمود. او با شروع تظاهرات عليه رژيم منفور و پوسيده ى شاه، با نداى خداگونه ى رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى(ره)، به خروش آمد و مانند تمامى ملت غيور ايران در اكثر راهپيمايىها و تظاهرات شركت فعالانه و چشمگير داشت. محمدتقى در زمانى كه امام به ايران آمد، براى ديدن امام به تهران رفت. و هنگامى كه امام به قم آمد با جمعى از برادران تا قم پيادهروى نمودند و امام عزيز را ملاقات و زيارت كردند.
واقعا علاقه ى عجيبى به امام داشت. محمدتقى عاشق رهبرش شده بود و ايشان را بسيار دوست داشت. با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران، خود را براى رفتن به جبهه هاى حق عليه باطل آماده مىكرد.
براى اولين بار از سوى بسيج آران و بيدگل براى آموزش نظامى به تهران و پس از گذراندن دوره ى آموزشى به كردستان اعزام شد. سرانجام بعد از سه مرحله اعزام به جبهه هاى جنگ، در مرحله ى آخر پس ازيك ماه در عصر روز جمعه 61/9/11 در منطقه ى موميان (واقع در جبهه ى دهلران) بر اثر اصابت تركش خمپاره به ناحيه گردن، قلب، دست و پايش به درجه ى رفيع شهادت نايل شد و به ملكوت ربانى سفر كرد.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم رب الشهدا و الصديقين
«ان الله اشتيري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»
«به درستي كه خداوند از مؤمنين جان ها و مال هاي شان را به بهاي بهشت خريداري مي كند»
با عرض سلام به همسر و پدر و مادر و خانوادة عزيزم و دوستان و آشنايان: اميدوارم هميشه براي تعجيل در فرج حضرت مهدي(عج) و سلامتي نايب بر حقش امام خميني دعا كنيد. سخن گفتن در مورد شهادت سخت است، فقط اين را بگويم كه اگر در راه الله و رهبرم روح الله قدم برداشته ام و شهيد شدم هيچ ناراحتي به خود راه ندهيد چون كه شهيد در جوار الله است و ما همه از اوييم و به سوي او مي رويم و امانتي هستيم كه بايد به صاحب اصليش برگردانده شويم، هركس در نهايت خواهد مرد حال چه بهتر كه آن مرگ در راه خدا باشد هميشه به ياد خدا باشيد و ذكر او را بگوييد كه با ذكر او دل ها جلا پيدا مي كند.
وصيتم به شما اين است كه نمازهاي تان را اول وقت به جا آوريد و دعاي كميل و ندبه بخوانيد و مرا دعا كنيد كه باعث مي شود انسان بيشتر به خدا نزديك گردد. پدر و مادر و همسر عزيزم من رنج فراواني به شما داده ام اميدارم مرا ببخشيد. حسينا، تو 14 قرن پيش فرياد «هل من ناصر ينصرني» را به كربلاي سوزان سر دادي و تو را ياوري نبود اما اينك بنگر كه عاشقان حسيني چگونه به كربلاهاي ايران هجوم برده و به نداي خميني كبير پاسخ مثبت دادند خيلي حرف زدم، در پايان شما را به خدا مي سپارم و اميدوارم كه اين شعار هميشگي را ورد زبان خود قرار داده كه:
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي(عج) خميني را نگهدار
ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم
موجيم كه آسودگي ما عدم ماست
فرزند شما محمدتقي پرتو
مورخ08/ 09/ 61