غلام علی پشمی (امانی پور) نوش آبادی
عباس
بسیجی
دانش آموز
1344/01/01
شهر نوش آباد
1361/03/02
خرمشهر
گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد
غلامعلی در اوّل فروردین ماه 1344 در شهر نوش آباد به دنیا آمد .
دوران جنگ عراق علیه ایران که دانش آموزی نوجوان بود خیلی علاقه مند بود تا به صفوف رزمندگان مدافع کشور بپیوندد .
بالاخره مهر ماه 1360 که دانش آموز سال سوّم دبیرستان بود موفّق شد با ثبت نام در بسیج ، راهی پادگان آموزشی غدیر اصفهان شود . او بعد از یک دوره آموزش نظامی فشرده یک ماهه ، راهی میادین جنگ در جنوب ( خوزستان ) گردید و در عملیات آزادسازی شهر بستان از چنگ متجاوزین بعثی عراق شرکت نمود که بعد از اتمام مأموریت سه ماهه و پیروزی در آن عملیات به وطن برگشت .
او در تاریخ 1361/1/8 مجدّداً برای آزادسازی شهر خرمشهر راهی میدان جنگ شد و بعد از سازماندهی در تیپ 7 ولی عصر سپاه ، در مرحله دوّم عملیات
( 1361/2/2 ) که آزادسازی غرب جاده خرمشهر تا مرز ایران بود شرکت نمود که با موفّقیّت انجام شد .
غلامعلی مجدّداً در مرحله چهارم که آزادسازی کامل شهر خرمشهر از چنگ دشمن متجاوز صدام هدف بود ، شرکت نمود و هنگامی که در پشت موانع مین دشمن در خاکریز اوّل جبهه ، با دشمن متجاوز سخت درگیر شده بودند ، در تاریخ 1361/3/2 بر اثر گلوله تیر دشمن به قلبش به شهادت رسید .
روحش شاد و راهش پررهرو باد !
بسم اللّه الرحمن الرحیم
« الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّه بِأَموَالِهِم وَ
أَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَاللَّهِ وَ أُولَئِکَ هُمُ الفَائِزُونَ »
سوره توبه – آیه 19
آنان که ایمان آوردند و از هجرت کردند و با اموال و جان هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند ، منزلشان در پیشگاه خدا بزرگ تر و برتر است و فقط ایناند که کامیابند .
کسانی که به پروردگارشان ایمان آوردند و برای برقراری دین اللّه از دیارشان هجرت می کنند و برای بقا و پایداری قرآن با جان و مالشان در راه خدا جهاد
می کنند ، بزرگ ترین درجه و مقام را نزد خداوند کریم دارند و به راستی که آنان رستگارن دو عالمند .
- سلام و درود بر رهبر انقلاب اسلامی ایران و نائب بر حقّ ولی عصر امام زمان (عج) ، سلام و درود به پیروانش ، سلام و درود به رزمندگان جان بر کفی که چون شیر ژیان بر دشمن می تازند و از بُن ویران می کنند و سلام و درود به شهیدانی که در طریق اللّه جان خویش را نثار نمودند تا اسلام و قرآن را زنده کنند .
- ای پدر و مادرِ فرزند از دست داده ! هیچ گونه ناراحتی به خود راه ندهید بلکه شما در میان اجتماع صاحب کمال و افتخارید و در میان مردم زندگی می کنید زیرا شما توانستید امانتی که به شما عطا کرده بود و هر آن می توانست آن را از شما بگیرد به بهترین وجه او را به درگاه خدا تقدیم کردید .
- ای پدر و مادر عزیزم ! شما را به صبر و تقوا سفارش می کنم و می خواهم که برای من طوری عزاداری کنید که خدای ناکرده ضجّه و گریه شما باعث خوشحالی دشمنان دین اسلام نگردد .
- مادر گرامی ام ! مرا حلال کن و اگر خداوند به من افتخاری داد و شهادت را نصیب من نمود هیچ ناراحت مباش ، بلکه خوشحال باش این ثمره زحمات تو
می باشد .
- پدر و مادر گرامی ام ! اگر چه وجودم برای اسلام فایده نداشت امّا از خداوند تبارک و تعالی خواهانم که اقلاً این جان ناقابل مرا و این خون ناتمیز مرا برای آبیاری درخت پُر برکت اسلام بریزد .
- پدر و مادر من ! از شما می خواهم پیرو خطّ رهبر باشید و همیشه دعا کنید که خداوند این رهبر بزرگوار ما را تا انقلاب مهدی (عج) نگهدارد . هیچ وقت دست از ولایت فقیه برندارید ، من از شما رضایت کامل را خواهانم ، إن شاء اللّه شما مرا حلال کنید و اگر بدی و خطایی در طول مدّت زندگی از من دیدید آن ها را نادیده بگیرد .
- در پایان ، سلام مرا به تمام دوستان هم کلاسی و آشنایان دیگر برسانید و در ضمن إن شاء اللّه همگی مرا خواهند بخشید . والسّلام