عباس تلک آبادی آرانی
محمدعلی
بسیجی
1344/01/01
1365/12/12
شلمچه
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
عباس (محمد )تلک آبادی در سال 1344 هجری دو سال پس از قیام خونین پانزده خرداد در خانوادهای متدین به دنیا آمد، دوران کودکی او با رنج و مشقت همراه بود. دوران کودکی او همراه با تربیت صحیح اسلامی سپری شد، او در سنین هفت سالگی بر محیط مدرسه راه پیدا کرد این روزنهای از امید او را بر آن داشت تا برای تحصیل علوم دینی و قرآنی و موفقیت اسلامی گامی استوار بردارد در جریان انقلاب که همراه با تظاهرات و راهپیماییهای عظیم مردم سراسر ایران بود. محمد یکی از یاران صدیق امام بود تا جائی که وجود محمد بعنوان سرباز خمینی بزرگ خطاب میگردید. محمد در دوران جوانی با نفس خود مبارزه میکرد. او همیشه مأنوس با قرآن و عشق به اهل بیت میورزید وقتی که خودش را شناخت تصمیم به ازدواج گرفت و با خانوادهای مذهبی و متدین ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک فرزند دختر و یک فرزند پسر میباشد. محمد با داشتن دو فرزند، روانه جبهه های حق و باطل شد در زمانی روانه جبهه های نبرد شد که بیشترین وقت نیاز به حضورش در میان فرزندان بود ولی او خدا را و جهاد در راه خدا را بر همه چیز برتری دانست و طریقه شهادت را پیشه خود قرار داد.
محمد در عملیاتها شرکت کرده تا اینکه در عملیات .کربلای 5به شهادت رسید و پیکر مطهرش به جا ماند تا اینکه پس از 8 سال دوری و انتظار به وطن بازگشت. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
وصیتنامه شهید عباس تلک آبادی
بسمالله الرحمن الرحیم
«لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
«محمد رسولالله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تریهم رکعاً سجداً یبتقون فضلاً من اله و رضواناً سیماهم فی وجوههم من اثر السجود * ذلک مثلهم فی التوریه و مثلهم فی الانجیل* کزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار* وعدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجراً عظیماً. آیه 29 سوره فتح
قال امام علی (ع): «أوصیکم یا عبادالله بتقوالله و نظم أمرکم» «ای بندگان خدا شما را به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم»
باسلام و درود به ارواح طیبه طاهر از آدم تا خاتم و سلام و درود بیکران به پیشگاه ولیالله العظم مهدی موعود ارواحنا له الغدا و نایب بر حقش بتشکن زمان و سلسله جنبان شهیدان در میان پیر و جوان خمینی عزیز و بر تمامی مجاهدان و مبارزان در راه حق و حقیقت و فضیلت و بر معلولان و مجروحان و شهیدان از صدر اسلام تاکنون.
حمد و سپاس خدا را که به این بندهی حقیر و کوچک خود توفیق شهادت در راه خویش عنایت فرمود و ما را به راه راست هدایت نمود راه کسانی که به ایشان نعمت عطا فرمود نه راه کسانی که به آنها خشم فرمود.
با نام او سخنم را آغاز میکنم: ای امت حزبالله چند کلمهای اگر لیاقتش را داشتم با شما سخن بگویم.
عزیزان شما را توصیه میکنم به پرهیزگاری و ترس از خدا، نظم در کارها، چشمپوشی از این دنیای زودگذر و دل نبستن به آن و بلکه دل بستن به خدا و پیامبر (ص) و جانشینهایش همانا که مصداق «اولی الامر منکم» هستند.
ای امت مسلمان جهان از شما میخواهم به آیه «اعتصموا بحبلالله جمعیاً و لا تفرقوا» عمل نمایید و همگی به ریسمان محکم الهی چنگ زنید و متفرق نشوید. انشاءالله
دست از یاری دین خداوند بینیاز، امام عصر ارواحنا له الفداء و حسین زمان امام خمینی برندارید و به آیه «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» عمل نمایید. خدا را یاری کنید تا شما را یاری دهد و در مصیبتها ثابت قدمتان دارد. انشاءالله
جبهه ها، شهیدان، معلولان و اسیران را از یاد نبرید و اجازه ندهید اسلحه و پرچم شهیدان و سرداران قرآن بر زمین بماند. برخیزید اسلحه ی ایشان را بدست آورید و پرچم آنها را برافراشته نگاه دارید. انشاءالله.
مسجدها و پایگاهها را که صحنه عبادی و سیاسی امت است خالی نگذارید و به خصوص نمازجمعه که مهمترین فریضه ی عبادی و سیاسی و یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است را فراموش نکنید در نهایت از شما ای امت قهرمان تقاضا میکنم حضور دائمی خود را در صحنه حفظ نمایید. انشاءالله
سخنی با خانواده:
ای مادر عزیز و ای پدر گرامی از شما میخواهم که مرا حلال نمایید به خصوص شما مادرم که واقعاً شیرزن بودی و مرا تربیت کردی و با رنج و زحمت جان فرسا مرا به این سن رسانیدی. از شما میخواهم که با آن لطف مادری که خداوند متعال در دل شما گذارده مرا ببخشید. انشاءالله
مادرم اگر شهید شدم در ملأ عام برایم گریه نکنید و صبور و مقاوم باشید حتی در تنهایی خود هم بر مظلومیت سرور و سالار شهیدان گریه کنید. مادرم اگر توفیق شهادت نصیبم شد نزد خداوند و پیامبر و سرور بانوان عالم حضرت فاطمه(س) و ائمهی معصوم افتخار بس بزرگی برای شما خواهد بود و شما در نزد ایشان روسفید خواهید بود. انشاءالله
خواهر عزیزم از شما میخوام که پیرو راه زینب(س) و ادامه دهنده راه شهیدان باشید و بدانید که سیاهی چادر شما برنده تر و کوبنده تر از خون شهیدان است و شما با حجابتان منافقان و دشمنان کوردل را ناکام میکنید. انشاءالله
همسر عزیز و فداکارم از شما میخواهم راه ما را زینب گونه ادامه دهید و لحظهای درنگ ننمایید. فرزندانم را با الگوی زینب(س) و علی بن حسین(ع) تربیت نمایید و بدانید که من در نزد شما امانتی بیش نبودم و «انالله و انا الیه راجعون». انشاءالله