محمد جندقیان
رستم
پاسدار
نظامی
1342/02/01
شهر آران وبیدگل
1373/08/07
ایرانشهر-بم
گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل
بسم الله الرحمن الرحیم
« یا ایُّها الَّذینَ آمنوا اتَّقوا اللهَ وَلیَنتَظِر نَفس ما قَدَّمَت لَغد وَ اتَّقوا الله إنَّ الله َخَبیرٌ بِما تَعمَلون » « سوره حشر – آیه 18 »
ای اهل ایمان ، تقوای خدا ( حالت پرهیز و ترس از خدا ) پیشه کنید و هر کس باید نگران فردای خود باشد که از پیش چه فراهم آورده و باز تقوایی متناسب با خدایی خدا داشته باشید زیرا خدا از آنچه عمل می کنید آگاه است .
با سلام و درود فراوان بر سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و با سلام و درود بر امام زمان (عج) و نائب بر حقّ قلب تپندة اسلام امام خمینی و با سلام و درود بیکران بر شهدا و خانوادة شهدا ، مفقودین ، مجروحین ، اُسرا و تمام این هایی که برای این انقلاب اسلامی خدمت می کنند من وصیّت خود را آغاز می کنم .
البته بنده قابلیّت این را ندارم که برای شما مردم هوشیار و انقلابی نصیحت بکنم ولی این را می خواهم به آن کوردلانی که می گویند : این جوانان انقلابی احساساتی شده اند می نویسم که بدانند که ما آگاهانه به این راه مقدّس اسلام که حضرت محمّد (ص) آن را 1400 سال پیش از طرف خداوند به ما ارزانی داشت گرفتیم و رفتیم و همان طور که رسول الله (ص) فرمود : ای مردم ! من در میان شما دو چیز گران بها به امانت می گذارم ، کتاب خدا ( قرآن ) و اهل بیتم و این دو از یکدیگر هرگز جدا نخواهند شد تا آن که در کنار حوض کوثر بر ما وارد شوند .
- و این که ای مردم عزیز ایران و ای همشهریان عزیز گل آرا ! شما را به خدا قسم می دهم که تا می توانید یعنی تا آخرین قطره خون خود برای این انقلاب اسلامی خدمت کنید و نگذارید که این انقلاب سست شود . الآن این جنگ و این انقلاب برای ما یک نعمت است چون اسلام دارد به تمام جهان صادر می شود . پس اگر تمام ما ایرانیان و تمام مسلمانان کشته بشویم باز هم کم است چون اسلام صادر
می شود و در عوض در آن دنیا پیغمبر ما را امّت خود خواهد خواند .
« ان اللّه اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم
الجنه یقاتلون فی سبیل اللّه فیثبتون و یقتلوا وعداً علیه حقا »
سوره توبه
همان طور که فرمودند به درستی که خداوند از مؤمنین جان ها و مال هایشان را خریداری کرد به این که در راه خدا پیکار کنند پس بکُشند و کشته شوند تا برایشان بهشت باشد .
آری ای کسانی که هر دم از این انقلاب و جنگ بدگویی می کنید به خدا قسم که شما نه این دنیا را دارید و نه آخرت را همان طور که حضرت علی (ع) فرمودند که کسی که به عهد خود وفا نکند دین ندارد . شما جوانان اسلام باید مانند علی اکبر (ع) و شما پیر مردان مانند حبیب بن مظاهر باشید و این انقلاب را یاری دهید و چیزی به پیروزی نمانده است و بنده که خودم به این راه رفتم به ندای امام امّت خمینی کبیر لبیک گفته و به اشهد انَّ محمّداً رسول الله و علیّاً ولی الله ایمان آورده و به این راه پا نهادم و اگر در این راه هر چه بشود راضی هستم و باعث افتخار من است چون هیچ راهی جز این راه برای من بهتر نبود . امیدوارم که خدای تبارک و تعالی من را ببخشد و در راه دین قبولم فرماید و از تمام مردمی که در تشییع جنازة بنده شرکت می کنید از شما می خواهم که بنده را حلال کنید . اگر یک وقتی خدای ناکرده عمل بدی از من سر زده است من را حلال کنید . امیدوارم که ببخشید . چون انسانی که از این دنیا رفت دست چاره اش کوتاه می شود اگر جسد من به دستتان رسید هرجا که خانواده ام یا مادرم گفت من را به خاک بسپارید چون هر کجا باشد برای من فرقی نمی کند هر جا باشند تمام ائمّه با شهیدان هستند.
و این که به خانوادة محترم خود چند کلمه ای می نویسم البته من پدر ندارم ولی خدا پدرم را بیامرزد که می گفت : پسرم هرگز دست از این اسلام و این انقلاب برندار و حال ای مادر گرامی و مادر مهربان به خدا قسم هیچ کس به اندازة مادر برای فرزند زحمت نکشیده و رنج نبرده است و اینک به تو مادر عزیز می گویم که مبادا از شهادت من ناراحت بشوی بلکه باید مانند امّ وهب ، مادر وهب که وقتی پسرش در راه خدا کشته شده بود دشمن سرش را به سوی امّ وهب مادر شهید پرتاب کردند و او دوباره سر پسرش را به سوی دشمن پرتاب کرد و گفت : من چیزی را که در راه خدا داده ام دیگر پس نمی گیرم .
- آری ای مادر عزیز ! مبادا در برابر دشمنان اسلام گریه کنی هر وقت خواستی گریه کنی به یاد شهدای کربلا گریه کن که من در آن دنیا راحت باشم .
- و اینک ای خواهران گرامی ! شما هم چنان باید زینب گونه عمل کنید و در برابر دشمنان اسلام مقاومت کنید و هر جا که اسلام به شما نیاز دارد باید با کمک خود به آن ها یاری دهید . حضرت زینب (س) وقتی برادرش حسین بن علی (ع) شهید شد یک انقلاب جدید آغاز کرد و شهدای کربلا را دوباره زنده کرد . امیدوارم که شما هم برای من گریه نکنید بلکه برای شهدای صدر اسلام گریه کنید .
- و اینک ای برادران عزیز ! از شماها می خواهم که هر چه در توانایی شما هست برای این انقلاب خدمت کنید و بر علیه این ها که هر دم و هر ساعت برای انقلاب توطئه می کنند مبارزه کنید و نگذارید که اماممان تنها بماند بلکه با دادن جان خود او را یاری کنید .
روحش شاد و راهش پررهرو باد !
خاطره سردار شهید محمد جندقیان
باموتور ازمقابل کوچه رد شد. کوچه شلوغ بود. مرتبه دوم،سوم و... بالاخره کوچه خلوت شد. من پشت تیر چراغ برق ایستاده بودم وقتی مطمئن شد کسی درکوچه نیست واردکوچه شد درب خانه ای را زد مبلغی پول به مرد صاحب خانه داد ورفت.
درعملیات نیک شهر هم که موضع گرفته وچادر زده بودیم. من از دلهره تا صبح خوابم نبرد. پرسید:« مگر خوابت نمی آید؟» پرسیدم:« فکرمی کنی متوجه حضور مادرمنطقه شده اند؟»
اوکه جرأتی مثال زدنی و سری نترس داشت با شجاعت جواب داد:« اگربدانند هم کاری نمی توانند بکنند. همین حضور ما دراینجا برای آنان ترس و وحشت ایجاد کرده است. آن ها سعی دارند فرارکنندو ازمرزخارج شوند. فردا تا خود مرز آنها را تعقیب می کنیم و کارشان را یکسره می کنیم.» شهید محمد جندقیان مصداق بارز اشداء علی الکفارورحماؤ بینهم بود.
(ابوالفضل وحیدی همرزم)