محمود جندقیان
امراله خان
پاسدار
نظامی
1344/06/01
شهر آران وبیدگل
1363/12/21
هور العظیم
گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل
بسم الله الرحمن الرحیم
« الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّه بِأَموَالِهِم وَ
أَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَاللَّهِ وَ أُولَئِکَ هُمُ الفَائِزُونَ »
سوره توبه – آیه 19
آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند ، منزلشان در پیشگاه خدا بزرگ تر و برتر است و فقط ایناند که کامیابند .
گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت
- خدایا ! تو را سپاس که توانستم با یاریت قدمی در راه مکتبم بردارم و تا آن جا بتوانم حسین گونه مبارزه کرده و إن شاء الله اگر شهادت نصیبم شد این خون ناقابل را در راه خدا هدیه نمایم و در نزد خودت با برادرم علیرضا دیداری تازه کنیم .
اینک که بهترین موقعیّت برای مبارزه با کافران و مشرکان پدیدار گشته و اینک که مزدوران بی وطن به وطن مقدّس ما هجوم آورده اند ، فرصت برای دفاع از دین برترمان اسلام و سرزمین دلاورمان ایران ، را از دست نمی دهم و از تمامی مردم
می خواهم تا در این جهاد مقدّس شرکت کنند و دین مبین اسلام را یاری نمایند که خدا یار و یاورمان است .
- خدایا ، خدایا ! تو می دانی که تار و پود وجودم به مهر تو آغشته است از آن لحظه ای که به دنیا آمدم نام مقدّس تو را به گوشم خوانده اند و یاد تو را بر قلبم گره زده اند و این گره باز شدنی نیست حتّی اگر زنده زنده پیکرم را صد پاره کنند و با هیزم بسوزانند و خاکسترم را به باد دهند ، امّا نام تو و یاد تو در قلبم خواهد ماند .
- و امّا سخنی با پدر مهربانم ! پدرم الآن احساس می کنم می خواهم به دانشگاهی وارد شوم که مکتب آن شهادت و معلّمش حسین می باشد . خدا را شاهد می گیرم نه برای تکبّر و ریا و نه برای تظاهر و دیگر انگیزه های شرک آلود ، بلکه فقط بر اساس یک وظیفة شرعی و دینی به جبهه آمده ام . خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر خود آن ها ، آن تغییر را به وجود آورند .
- سخنی با مادرم و خواهران عزیزم : مادرم و خواهران عزیزم ! می دانم برای آمدن من ثانیه شماری می کنید ولی چه می توان کرد ، در زمانی که خداوند مرا به مهمانی خود دعوت کرده من هم عاشقانه به سوی معشوقم می شتابم . از شما تقاضا دارم از شهادت من ناراحت نشوید ، برایم گریه و زاری نکنید و بدون هیچ ناراحتی به خدا توکّل کنید و از خدا صبر و استقامت بخواهید .
هر وقت می خواهید برای من گریه کنید برای علی اکبر حسین گریه کنید نه برای من ، چون خون من رنگین تر از خون علی اکبر حسین نیست ، و ضمناً از این که نتوانستم برای شما خدمتی انجام دهم مرا ببخشید . امیدوارم این رسالتی را که به دوش دارید زینب وار ، با رهبری امام خمینی ، این امریکای جنایتکار و جهانخوار و صدام مزدور و اسرائیل غاصب را نابود کرده و این انقلاب عظیم را به دنیا صادر کنید .
اینک تو ای برادر و خواهر که به این وصیّت نامه گوش فرا داده ای هیچ می دانی : که شهادت از میان انواع مرگ ها برتر و مقدّس تر و عظیم تر است ؟ اگر تو شهادت فی سبیل الله را درک کنی رستگار می شوی و گرنه رستگار نخواهی شد ، هر کس این هدف الهی را درک کند و برای این هدف پایداری کند در اصطلاح قرآن و آیین اسلامی ، اسمش ، شهادت ( شهید ) است یعنی کسی که حق را شهود کرد . آری ! ای عزیزان ، اکنون که انقلاب اسلامی می رود بر دشمن زخم خوردة خود پیروز شود تو هم با حمایت خود از نیروهای پیرو خطّ امام مشت محکمی بر دهان یاوه گویان داخلی و خارجی زده که اگر نمی توانی آن ها را لااقل بکش لااقل با این عمل انقلابی خود آن ها را رسوا ساز .
در آخر باید بگویم که : به دستور آن اسوة شکست ناپذیر خود گوش فرا دهید و دستوراتش را آویزة گوش قرار دهید تا فریب آن منافق صفتان و کافران را نخورید و تا آخرین قطرة خونت از امام و ولایت فقیه و آن روحانیّتی که فقط در خطّ امامند پشتیبانی کن که آن ها ( منافقان ) فقط و فقط می خواهند تو را از امام بزرگوار و ولایت فقیه و روحانیّت در خطّ امام جدایت سازند إن شاء الله به امید خدا این آرزوی دیرینة خود را به گور خواهند برد .
ضمناً از همة مردم می خواهم اگر پشت سر آن ها غیبت کردم و یا تهمت زدم مرا حلال کنند .
خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ، از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا، رزمندگان ما را پیروزشان بگردان .
قسمتی از مناجات نامه شهید
- بارالها ! توفیق طاعت و بندگی خودت را به من عطا فرما .
- خدایا ! ما را یک لحظه به خودمان وامگذار .
- خدایا ! پروردگارا ! پدر و مادر ما را از دست ما راضی و خشنود بگردان .
- پروردگارا ! مرا قوّت فرما تا بتوانم در راه تو و برای تو و به خاطر تو به اسلام و مسلمین خدمت نمایم .
- پروردگارا ! مرا نیرو عطا فرما تا بتوانم در راه تو دشمنان اسلام را قلع و قمع نموده تا آن جا که بتوانم آن ها را بکشم و برای پایدار ماندن دین تو کشته شوم .
والسّلام
فرزند اسلام محمود جندقیان
روحش شاد و راهش پررهرو باد !
متن کامل وصيّت نامه شهيد محمود جندقیان ( شماره 2 ) :
بسم الله الرحمن الرحیم
« وَ لاَ تَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیل اللهِ أموَاتاً بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون »
آل عمران – آیه 169
هرگز کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید ، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند .
« الّذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئلهم الفائزون » « قرآن کریم »
و آنان که در راه خدا هجرت گزیدند و جهاد کردند در راه خدا با مال ها و جانهایشان دارای مقامی بلند نزد خدایند و آن ها بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند .
به نام الله یاری دهندة مستضعفان و در هم کوبندة ظالمان و با سلام به یگانه منجی عالم بشریّت امام عصر (عج) و نائب بر حقّش پیر جماران ، بت شکن زمان ، اسوة شکست ناپذیر ، خمینی عزیز و امید امّت و امام فقیه عالی قدر آیت الله منتظری نستوه و با درود به رزمندگان جبهه های نور علیه ظلمت و با درود به ارواح پاک و طیبه شهدای اسلام از هابیل تا حسین (ع) و از حسین (ع) تا شهدای کردستان و از شهدای کردستان تا شهدای خوزستان و به امید پیروزی رزمندگان کفر ستیز اسلام و آزادی اُسرای در بند رژیم سفّاک عراق و زیارت کربلای حسین (ع) و آزادی قدس عزیز وصیّت نامة خود را شروع می کنم :
دوست دارم در اوّل وصیّت نامه ام کمی با خدای خود راز و نیاز کنم .
- پروردگارا ! تو را شُکر می کنم که خودت را به من شناساندی و مرا بر وجود خود دلالت فرمودی و به سوی خود خواندی که اگر چنین نمی بود ، نمی دانستم تو چیستی ، یعنی اگر معرفت را در من اشراق نمی کردی من خداشناس
نمی شدم.
- خدایا ! با دل و زبان به سوی تو ایمان آوردم و تو را سپاس می گویم که قلب مرا از لوث شرک و گناه پاکیزه ساختی و بر من منّت نهادی و توفیق آمدن جهاد در راه خود را به من عطا فرمودی .
- پروردگارا ! به عزّت و جلالت قَسمت می دهم مرا از دوستان خود قرار ده و مرا در راه خود قرار ده و از در رحمتت نرهان زیرا اگر از لطف خود برهانی جایی به غیر از پیش تو ندارم و هرگز از درگاهت به جایی نخواهم رفت چرا که قلبم شناسا و گواه رحمت و بخشش بی پایان توست ، آری یک بندة غرق در گناه جز به درگاه تو به کجا رود .
- خدایا ! اگر گردنم را به زنجیرهای قهرت ببندی و عطایت را از من قطع کنی و فرمان دهی که مرا به آتش دوزخ کشند و میان من و دوستانت جدایی افکنی باز هرگز رشته امیدم از تو قطع نخواهد شد و از امیدی که به عفو و بخشش تو دارم منصرف نخواهم شد .
- خدایا ! حبّ دنیا را از دلم بیرون بر و در این دنیای پُر گیر و دار به حال غربتم و هنگام مرگ بر غم و حسرتم رحم کن .
- خدایا ! می بینم آن وقتی که خویشاوندان و دوستانم دور جنازه ام جمع شده اند و جنازه ام را بر دوش می کشند و وای بر من که از دوستان تو نبوده و در این دنیا برای آخرتم توشه ای برنچیده باشم و در چنین حالی به جانب قبری که برای خوابگاه خود مهیّا نکرده و با عمل صالح خود فرش در آن بستر نگسترده ام ، بر حضرتت تنها و غریب وارد شوم و در این قبر به تنهایی و وحشتم رحم کن و چون در آن روز بزرگ ( قیامت ) نامة اعمالم گشوده شود به هیچ کس امیدی ندارم و زبانم از جوابت لال و عقلم مضطرب می گردد ، پس تویی که هر که را بخواهی به رحمتت نائل می سازی ، در آن حال در پیشگاه عظمتت به حال ذلّتم ترحّم کن و مرا به حال خود وامگذار که اگر به حال خود واگذاری هلاک خواهم شد .
- ای پدر و مادر مهربانم ! پدر و مادر عزیزم ! از آن وقتی که علیرضایمان به دیار شهیدان رفت با نام و با یاد خدا و به خاطر خدا چکمه هایش را به پا کردم ، لباس رزمش را به تن پوشیدم و اسلحه ای را که از دستش افتاده بود دوباره برداشتم و به فرمان امامم به سوی میدان رزم حرکت کردم و ندا بلند کردم : « اللّهم انصر جیوش المسلمین ، اللّهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک » تا یاد او را در این مرکز خون و عشق و ایثار دوباره زنده کنم و با پیروزی یا شهادت در راه ایمان و عقیده.
- پدر و مادرم ! در سینه ام عشق به شهادت را پرورش می دهم و راهی شهر شهادت گشته ام چون برای من که چکمه های رزم علیرضا را به پا کرده ام و لباس رزمش را بر تن پوشیده ام سخت است که در بستر مرگ طبیعی از بین بروم چون اگر بدانید شهادت در راه خدا یعنی چه ؟ هر لحظه هزار بار آرزوی او را
می کردید . از شما می خواهم اگر جنازه ام به دستتان نرسید همان طور که در شهادتم صبر می کنید در نبودن جنازه ام هم صبر کنید و قامتتان را بلند بگیرید و هم چون کوه استقامت کنید و حسرت یک آه را بر دل دشمن بگذارید و مرا ببخشید چون درطول زندگی برای شما خوب فرزندی نبوده ام و شما را اذیّت کرده ام .
- و امّا خواهران مهربانم ! می دانم چه غم هایی در دلتان نهفته است و شما برای من خیلی زحمت کشیده اید و من در حقّ شما جدّاً کوتاهی کرده ام و برایتان خوب برادری نبوده ام ، از شما می خواهم همان طور که زینب پیام حسین (ع) را به گوش جهانیان رسانید ، شما هم در ادامة راه دو برادرتان کوشا باشید و زینب گونه استقامت کنید که إن شاء الله خداوند به شما صبری جمیل عطا فرماید ، مخصوصاً تو ای خواهرم که فرزند عزیزت به دست دشمن بعثی اسیر است .
- و تو ای برادر خوب و مهربانم ، مهدی جان ! امیدوارم که تقوا را پیشه کنید و همان طور که من به دنبال راه علیرضا آمده ام تو هم ، به دنبال این راه بیایی که در این روزگار راهی بهتر از این راه پیدا نمی شود و إن شاء الله که مرا ببخشی و حلال نمایی اگر تو را اذیّت کرده ام .
- و امّا ای دوستان و همسنگران ! حالا می خواهم با شما چند جمله ای صحبت نمایم . همسنگران و دوستانم ! دنیا دریایی ژرف و بی کران است که اقوامی بسیار و مردمی بی شمار به غرقاب هلاکتش در افتاده اند و نقد حیات در باخته اند پس برای عبور از آن باید کشتی ای از ایمان بسازیم و بادبانی از توکّل بر آن برافرازیم و برای این سفر سهمگین توشه ای از تقوا با خود ببریم و باید بدانیم که اگر از این سفر پُر خطر برهیم رحمت الهی ما را رهانده و اگر در این راه دستخوش هلاکت شویم گرانی بار گناهانمان به غرقاب هلاک مهلکه ما را در افکنده است پس بیایید تا دیر نشده توشه ای برای آخرتتان برچینید و با دست خود ، خود را هلاک کنید همان طور که قرآن می فرماید : « ولا تقولوا بایدیکم الی التهلکه » با دست خود ، خود را هلاک نکنید .
- و امّا شما ای مردم عزیز ! من قابل این نیستم که در مقابل عزم راسخ شما سخن بگویم ولی دوست دارم در این لحظات آخر با شما چند جمله صحبت کنم و از دست آن هایی که در این روزگار با کارهایی به اصطلاح خود خوبشان تیشه بر ریشة اسلام می زنند و نمی دانند چه کار می کنند و آن هایی که به دنیا و جاه و جلالش دل بسته اند و یادشان رفته که بالاخره روز قیامتی برپا می شود و به حساب و کتاب همة ما می رسند دلم را خالی کنم .
مردم ما تا به حال باید این را درک کرده باشیم که کشور ما و انقلاب ما درگیر و دار یک جنگ تحمیلی تمام ابرقدرت های دنیاست و از همه طرف به ما هجوم آورده اند تا اسلام عزیز را از بین ببرند . بر ماست که از دین خود و از کشور خود حمایت کنیم و به پا خیزیم تا ریشة متجاوز را بر کنیم و باید جنگ را به قول رهبر گران قدرمان در رأس همة مسائل قرار دهیم پس نباید یادمان رود که ما جنگ سختی در پیش داریم و بشتابیم به سوی جنگ تا رفع فتنه در عالم همان طور که قرآن می گوید : « و قاتلوهم حتّی لا تکون فتنه » باید مال و فرزند و عیال و خانواده را رها کنیم و به سوی جنگ برویم که ما الآن بر سر دو راهی قرار
گرفته ایم باید بکوشیم تا مال دنیا و فرزند و خانواده فریبمان ندهد خدا هم در قرآن سورة تغابن می فرماید : «انّما اموالکم و اولادکم فتنه و الله عنده اجر عظیم» یعنی اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند پس چندان به آن ها دل نبندید که نزد خدا اجری عظیم خواهید داشت .
پس بیایید و بکوشیم تا از این امتحان الهی خوب به در آییم و مردم ، خدای نکرده در این لحظات حسّاس اگر جنگ را رها کنیم و به دنبال دنیا و خوشی های دنیا برویم بدانیم که خداوند ما را به عذابی سخت معذّب خواهد کرد . همان طور که باز در قرآن سوره توبه آیه 38 می فرماید : « الا تنفروا یعذبکم عذابا » « .... و یستبدل قوما » « غیرکم و لا تضروه شیئا » « والله علی کل شیءٍ غدیر » یعنی بدانید اگر در راه خدا برای جهاد بیرون نشوید خداوند شما را به عذابی سخت معذّب خواهد کرد و قومی دیگر برای جهاد به جای شما بر می گمارد که خدا بر همه چیز توانا است .
- مردم ! فریب منافق صفتان را نخورید ، آن هایی که به ظاهر انقلابی ولی در باطن بر ضدّ اسلام و امام مخصوصاً فقیه عالی قدر آیت الله منتظری کاری می کنند و می خواهند این چهره های حقیقی و خالص را محو نمایند و این آرزو را به گور خواهند برد .
- مردم شهیدپرور ! سنگرهای عبادی سیاسی نماز جمعه را خالی نکنید که دشمن از این کار شما استفاده کند و سخنان امام و آیت الله منتظری را آویزة گوش خود قرار دهید و بدانید که این ها سرمایة مملکت اسلامی ما هستند و این ها بودند که به ما آبرو دادند .
- امّت مسلمان ! روحانیّت اصیل و در خطّ امام را و جوانان حزب الله را تنها نگذارید که این ها صاحبان این انقلابند ، امیدوارم که مرا ببخشید چه این جا که سرتان را به درد آوردم و اگر با شما بد رفتاری کردم مرا حلال نمایید .
والسّلام
بنده کوچک خدا ( احمد ) محمود جندقیان
امضا : 1363/12/17