بسم اللّه الرحمن الرحیم

«ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»

گمان نكنيد كساني كه در راه خدا كشته مي شوند مرده اند بلكه آنان زنده اند و نزد خداي شان روزي مي خورند.

اينجانب مهدي جندقيان وظيفه خود مي دانم كه از اسلام و كشور اسلاميم حسين گونه دفاع كنم. من حاضرم كه خون ناقابلم را فداي اين انقلاب و اين رهبر كنم، باشد تا اين خون هاي رجايي ها، بهشتي ها، باهنرها، منتظري ها و مدني ها در جهت اين انقلاب را آبياري كند و اين خون ها باعث مي شود كه هر روز گلي از ميان لاله هاي گل پرپر گردد و به ديگر شهيدان بپيوندد.

اي پدر و مادر عزيزتر از جان و دلم ؟؟ شماها به جماران برويد و سلام يكي از پيروان حسين^(ع) را به رهبر عزيزم برسانيد كه اگر هزار بار مرا در آتش بسوزانند و مرا به ميخ كشند مي گويم يا مرگ يا خميني. مادرم در جبهه مي جنگم تا آخرين قطره خونم. مادر و پدرم اگر من اين سعادت نصيبم شد و به شهادت رسيدم شما هيچگونه ناراحت نباشيد اگر شما ناراحت باشيد دشمن خوشحال مي شود.

خواهران و برادران عزيزم شماها هم ناراحت نشويد كه من از بين شماها مي روم، بلكه بايد افتخار كنيد و بگوييد برادر من نمرده بلكه در راه خدايش و دين محمدي شهيد شده. اگر خواهرانم مي خواستند مرا زن دهند فكر كنند موقعي كه شهيد شدم در عزايم عروسي من است. پدر جنازه مرا در كنار (پهلوي) تربت پاك شهيد عليرضا جندقيان به خاك سپاريد. جناب آقاي حاج امرالله جندقيان سلامت را به عليرضايت مي رسانم و در بهشت به او مي گويم كه جوانان همه راهت را ادامه مي دهند و خواهند داد.

من يك سفارش به ملت ايران و همشهريان بيدگل و آران مي كنم: سفارش من اين است كه روحانيت عزيزمان را تنها نگذاريد. من عاشقم، عاشق كربلايم. مادرم و پدرم موقعي كه جنازه ام را مي خواهيد به خاك بسپاريد يك نفر مصيبت حضرت عباس^(ع) را برايم بخواند تا بدنم هم صداي ابوالفضل ابوالفضل را بشنود.

همه اهل محل مرا حلال كنيد. خداحفظ اي پدر و مادر و خواهر و برادرانم، خداحافظ اي خانواده مهربانم. عموهايم و خاله هايم و ديگران مرا حلال كنيد.

15/ 07/ 60