محمد چهارسوقی
عباس
بسیجی
آزاد
1336/04/01
1362/05/05
حاج عمران
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
محمّد سال 1336ش درخانوادهاى مذهبى در آران چشم به جهان گشود. وى علىرغم اينكه علاقه ى زيادى به درس خواندن داشت، به علّت مشكلات مالى و فقر حاكم بر خانواده موفّق نشد به تحصيل بپردازد و به صورت متفرّقه در كلاسهاى سوادآموزى شركت كرد.
محمّد پس از طى نمودن خدمت سربازى، كه مصادف با نهضت اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى قدسسره بود، ازدواج نمود كه حاصل آن دو فرزند مىباشد. با شروع جنگ عراق عليه ايران براى حضور در دفاع مقدّس، در بسيج سپاه ثبتنام نمود و پس از طى نمودن آموزشهاى نظامى و اعزام به جبهه به مدّت يكماه در تهران و چهار ماه در خطّه ى كردستان مشغول پاسدارى از صيانت جمهورى اسلامى شد.
پس از اين مأموريت و مرخّصى پانزده روزه براى بار دوم در عمليّات رمضان شركت نمود كه در اين عمليّات زخمى شد و بعد از دو ماه بسترى شدن و منزل و استراحتى كوتاه، براى بار سوم در عمليّات والفجر دو شركت نمود. در اين نبرد به لقاءالله پيوست و روحش از اين سرزمين به ملكوت اعلى سفر كرد.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و هو خير ناصر و معين
22 ماه رمضان
الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا. (قرآن كريم)
كساني كه در راه ما (خدا) جهاد كنند هر آينه ما آن ها را به راه خود هدايت مي كنيم.
با سلام و درود بر مهدي فاطمه(عج) يگانه منجي بشر و برپاكنندة عدل در سرتاسر جهان و ولي و امام عصر و حجت حق و غمخوار مستضعفان و نايب بر حق و باوفاي او رهبركبير انقلاب و برپاكنندة نظام حق جمهوري اسلامي و نداكنندة حق با اسلحة الله اكبر و لا اله الا الله و رهبر عزيزمان حضرت امام خميني(روحي فداه) كه با بانگ پرخروش خود جهان ظلم را به لرزه درآورده و مظلوم را غمخوار و پشتيبان و با درود فراوان به رهروان راه حسين(ع) يعني شهيدان به خون غلطيده كه با نثار جان و هستي خويش اسلام را روح تازه اي بخشيده و حمايت از قرآن و مكتب نمودند و آرزوي شفاي عاجل براي مجروحين و معلولين كه شهيدان زنده جامعه بوده و دين خويش را به اسلام و قرآن ادا نمودند و با آرزوي آزادي براي اسراي عزيزمان كه با اسارت خود درس آزادي به جامعه مي دهند و با آرزوي موفقيت براي شما امت مسلمان كه انقلاب بزرگي را به پيروي از رهبر بزرگ و فرزند زهراي اطهر(س) به ثمر رسانده و تا بذل جان عزيزان تان از ايشان حمايت نمودند و در اين راه دلسرد نمي شويد. عزيزان من و اي برادران و خواهران عزيزم دست از حمايت امام و انقلاب برنداريد كه نابود مي شويد و در درگاه الهي روسياه مي شويد. از شما مي خواهم كه سنگر نمازجمعه را خالي نگذاريد و صف ها را فشرده تر كنيد كه پيروزي شما در گرو وحدت و يك دلي شماست.
و تو اي پدر و مادرم اميد است كه مرا ببخشيد و حلال كنيد و بر شهادت من كه بزرگ ترين ارمغان است، افتخار كنيد و در اين راه صبر داشته باشيد.
و تو اي همسرم، من شايد آن طور كه شايد و بايد حق تو را ادا نكرده باشم و در حق تو كوتاهي كرده باشم اميدوارم مرا ببخشي و حلال كني و بر شهادتم صبر بياوري. و چند جمله به تو مي گويم كه تقاضا مي كنم آن ها را عمل كني اولاً بعد از شهادتم تو جانشين من هستي و كارها را به تو مي سپارم و ديگر اين كه از فرزند عزيزم مجتبي خوب سرپرستي كني و خوب تربيت كني. كه او ثمرة زندگي من است و ان شاءالله كه فرزند خوبي براي جامعه باشد و فردي خدمتگزار و در خط اسلام و قرآن باشد. و از خداوند متعال مي خواهم كه به من توفيق شهادت عنايت فرمايد و مرا از جمله ياران خود قرار دهد. درخاتمه دوباره از همه عذرخواهي كرده و طلب حلاليت مي كنم و روي همه را از دور مي بوسم به خصوص از خواهران و برادرانم كه همه به گردن من حق دارند وبنده از آن ها هم مي خواهم كه با اعمال و رفتار خود اسلام را زنده كنند و براي جامعه سرمشق باشند و مرا حلال كنند. در پايان از خداوند بزرگ مي خواهم كه امام را طول عمر عنايت فرمايد و به همة شما صبر بدهد. خداحافظ
برادر شما
محمد چهارسوقي
اهواز شهرك دارخوين