گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

عبداله حاجیوند

گشتعلی

بسیجی

کارگر کارخانه ریسندگی

1333/05/01

شهر درود روستای داریاب

1367/03/04

شلمچه

گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد

عبدالله حاجی وند در سال 1333 در شهرستان درود و در روستای داریاب دیده به جهان گشود وی را «عبدالله» نامیدند تا روزی آینه­دار ندای آزادی و آزادگی در سرزمین سرافراز و دلیر مردان باشد.

ایشان از همان ابتدا از نعمت پدر محروم شدند و در کنار برادر و مادر خویش زندگی می کردند. در کنار مادری دل­سوز و زحمت­کش تربیت صحیح اسلامی را در راستای اهداف اسلام و قرآن فراگرفت از پانزده سالگی به خاطر فقر نان آور خانه شد و به علت این­که شرایط شغلی در آن­جا مناسب نبود به کاشان (نوش آباد) مهاجرت کرد تا بتواند یک لقمه نان حلال به دست بیاورد تا کمک حال خانواده اش باشد از همان ابتدا در فخّاری مشغول به کار شد با تمام سختی­های پیش رو بازهم با تلاش فراوان به کار خود ادامه می داد و هیچ­گاه نا امید نمی شد. اخلاق و رفتار حسنه، صداقت و مهربانی، کمک به یتمیمان از خصوصیّات بارز اخلاقی او به شمار می رفت، تا این که در بیست سالگی ازدواج کرد. بعد از شغل فخاری در شرکت ریسندگی مشغول به کار و در کنار آن به تحصیلات خود تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد، و پس از گذشت تمام این سختی ها صاحب سه فرزند پسر شد.

به مدت دو ماه به جبهه رفت و در آرزوی داشتن دختر بود که خداوند دختری به او عطا کرد. پس به خانه بازگشت و با همراهی همسرش دخترش را سه ماه کرد و دوباره به جبهه رفت تا برای دفاع از کشورش در برابر ظالمان و متجاورزان جان­فشانی کند. او در یک حمله شیمیایی در شلمچه در سال 1367 از جان خود گذشت و به خاطر بخشندگی و گذشتی که داشت جان هم­رزم خود را نجات داد و به درجه­ی رفیع شهادت رسید و به مدت یازده سال مفقود الاثر بود. در سال 1387 پیکر پاک و مطهرش به میهن بازگشت. و در گلزار شهدای نوش آباد آرام گرفت. یادش گرامی باد


تعداد بازدید: 4053

متن وصیت­نامه شهید عبدالله حاجی­وند

بسم­الله الرحمن الرحیم

«أین ما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج شیده»

«هر کجا باشید به سراغ شما می­آید حتی اگر در کاخ بسیار محکم باشید.» سوره نساء، آیه 81

باسلام به یگانه منجی عالم اسلام بشریت حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و سلام بر مردم شهیدپرور ایران که در مقابل دشمنان خارجی و داخلی ایستاده­اند و از مشکلات نهراسیدند.

خدایا شاهد باش که من آگاهانه این راه را انتخاب کردم و هیچ اجباری در کار نبوده و از مردم می­خواهم که همیشه در مقابل ظلم بایستید. از خداوند می­خواهم روح پدرم را از من راضی کند. با صبر شهادت مرا تحمل کنید. مادرم که هم برایم مادر بود و هم پدر. مرا حلال کن، خواهرانم مانند زینب(س) پیام­رسان خونم باشند. برادران عزیزم نخواهید گذاشت خون امثال شهید خاکساریان به هدر رود. از امام عزیز دفاع کنید.

از کلیه خانواده و فامیلها بخصوص همسر مهربانم حلالیت می­طلبم و امیدوارم فرزندانم مانند یک مسلمان حقیقی بزرگ شوند و راهم را ادامه دهند.


 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 خاطرات عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

 آثار عبداله حاجیوند

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع