رجبعلی حمزه ای بیدگلی
عباس
بسیجی
محصّل
1344/04/01
آران وبیدگل
1360/09/29
گیلانغرب
گلزار شهدای هفت امام زاده بیدگل
بسم الله الرحمن الرحیم
« و لئن متم اَو قُتلتم لَاءِ لی الله تحشرون » « آل عمران – آیه 157 »
کاروان خونین حسینی همواره پیش می رود و با خون جوانان سرعت و استوار
می گردد که شعارشان هم چون حسین (ع) آیة شریفة بالاست ، اینجانب بنا به وظیفه ای که احساس می کنم چند جمله به امّت مسلمان ، پدر و مادر عزیزم و دوستان و آشنایان وصیّت می نمایم .
- پدر و مادر عزیزم ! شرکت من در جبهة جنگِ اسلام علیه کفر ، دلیلی غیر از این نمی تواند داشته باشد که در موقعی که به کشور اسلامی تهاجم و تجاوز شد بر هر مسلمان واجب است که رفع تجاوز کند و من هم به وظیفة شرعیم در این راه قدم گذاشتم . انسان آفریده شده تا به کمال بی نهایت برسد . اینجانب هم قدم در این راه نهادن را شرکت در جبهة حق علیه باطل دانستم من که نتوانستم در زندگیم به خلق محروم و مستضعف خدمتی بکنم باشد که شرکتم در جنگ و شهادتم بتواند خدمتی به اسلام بنماید .
- پدر و مادر عزیزم ! اگر إن شاء الله من در جنگ به شهادت رسیدم هیچ ناراحت نشوید افتخار کنید این افتخار بزرگ نصیب من و شما شده است . به خود ببالید که فرزندی تربیت کرده اید که بتواند با خدا معامله ای بکند . چه کسی بهتر از خدا بشود که با او معامله ای انجام داد . عزیزانم بعد از شهادتم از شما تقاضا دارم برایم گریه و زاری نکنید وقتی زیادی علاقه فرزندی شما را فرا گرفت تفاضا کنید که از حسین ، برایتان بگویند و شما بر حسین بگریید زیرا ما هر چه داریم و هر چه هستیم و هرچه می گوییم از حسین است ، اگر مردم ما این طور از همه چیز برای اسلام می گذرند اگر آن پدر فرزند خود را با دست خود روانة جبهه کرد همه را حسین به ما آموخته ، حسین به پدر آموخته که باید علی اکبر را روانة میدان نمود و بر قیافة پیامبر گونه اش نظاره گر شد .
- پدر ، مادر ، برادران و خواهرانم ! مرا ببخشید و حلالم کنید . از خطاهایی که در طول زندگیم در خانواده مرتکب شدم در گذرید . پدر و مادرم ! می دانم که از شهادتم ناراحت نمی شوید بلکه همیشه با خود به این جمله فکر می کنید که خون حسینی پیام و زینب را همواره است ولیکن عزیزانم وقتی زیاد غم و اندوه شما را فرا گرفت از عالمان دین تقاضا کنید که آیة بالا را برایتان توضیح و تفسیر کنند تا آرام بخش شما گردد .
- پدرم ! چند هزار تومان پول نزد شما دارم . بعد از شهادتم هر چه مجلس ختم شد بپردازید بقیّة آن .... تومان را هر وقت مقدور بود به حساب 100 امام واریز نمایید . عزیزانم از شما جدّاً تقاضا دارم کسانی که با انقلاب اسلامی خوب نیستند راضی نیستم که در مجلس عزای من به عنوان خدمتکار یا صاحب عزا به حساب آیند.
- پدرم و مادرم ، برادران و خواهران مسلمان ! دست از حمایت انقلاب اسلامی بر ندارید که حیات واقعی ما حیات انقلاب است و این حیات تداوم ندارد دیگر این که ما دست از یاری امام بزرگمان نکشیم . دست از این مرد بزرگ ، این شیر غرّنده برنداریم بلکه تا میدان های سخت زندگی حضرت امام آیت بحق العظمی امام خمینی بر ندارید که ایشان ولایت دارند و ولایت ایشان بر ما قطعی شده .
- آخرین وصیّتم به دوستانم ! دوستان عزیز سعی کنید هرچند خود را بسازید سعی کنید خود را بسازید که نقش عمارة شما مغلوب شما گردد . سعی کنید اسلام را بشناسید و شناخت آن را از مطالعة کتاب به خصوص کتاب استاد شهید مطهّری شروع کنید . به امید پیروزی اسلام بر کفر
رجبعلی حمزه ای
امضا : 1360/8/16
روحش شاد و راهش پررهرو باد !