ماشااله ابتدایی آرانی
عبدالرحیم
بسیجی
آزاد
1340/03/09
1362/05/12
حاج عمران
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
ماشاءاللّه سال 1340ش در يكى از روستاهاى جنوب تهران در خانوادهاى مستضعف چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايى خود را در شهررى گذراند ولى به علّت گرفتارى خانوادگى موفّق به ادامه ى تحصيل در دوران متوسّطه نشد و به قالىبافى مشغول گشت. پس از چهار سال به همراه خانوادهاش به آران نقل مكان كردند و به شغل رنگكارى اتومبيل پرداخت. در سال 1359ش خدمت مقدّس سربازى را در ارتش جمهورى اسلامى (ژاندارمرى) اعزام گذراند و به خاطر شور و شوق فراوانى كه در دفاع از كشور و دينش داشت، داوطلب اعزام به مناطق جنگى شد و بيش از پانزده ماه از دوران خدمت خود را با رشادت و شجاعت در جبهه هاى جنگ آبادان و اروندرود گذراند. در اين مدّت چندين بار از طرف فرماندهان ارتش مورد تشويق قرار گرفت. او علاقه ى وافرى به ورزش، خصوصا رشته ى دو ميدانى، داشت به طورى كه حتّى در دوران خدمتش در مناطق جنگى، يكبار در مسابقه ى دو با تجهيزات نظامى، در جادهى آبادان (به مسافت پنج كيلومتر) شركت كرد و به مقام اوّل مسابقه دست يافت.
بعد از ترخيص از خدمت سربازى، هنگامى كه پدرش به او پيشنهاد كرد ازدواج كند و تشكيل خانواده دهد، در جواب گفت: «قصد دارم به زودى از طرف بسيج سپاه، داوطلبانه به جبهه هاى دفاع مقدّس اعزام شوم». پانزده روز بعد از حضور در جمع خانوادهاش، اواخر سال 1361ش با ثبت نام در بسيج سپاه آران و بيدگل به جبهه عزيمت نمود و در عمليّات والفجر يك شركت كرد و تا پايان آن عمليّات در ميدان رزم ماند. مجدّدا براى بار دوم، براى شركت در عمليّات والفجر دو از طريق بسيج، داوطلبانه عازم لشكر چهارده امام حسين عليهالسلام سپاه در جبهه هاى كردستان، (منطقه ى حاج عمران) گرديد و در عمليّات فتح پادگان حاج عمران عراق حضور داشت. در همان عمليّات در تاريخ 1362/5/1 بر اثر اصابت گلوله به قلبش به آرزوى ديرينهاش، كه رسيدن به فوز عظيم شهادت بود، رسيد ولى جنازه ى مطهّرش در ميدان جنگ زير آتش دشمن باقى ماند. پس از بيست
روز با همّت رزمندگان اسلام از ميدان رزم به عقب منتقل شد و در زادگاهش، در گلزار شهداى امامزاده محمّد هلال بن على عليهالسلام ، به خاك سپرده شد.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء و الصديقين
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
(قرآن كريم)
گمان نكنيد آن هايي كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند، بلكه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند.
ما راست قامتان جاودانة تاريخ خواهيم ماند. «شهيد مظلوم بهشتي»
با درود فراون بر حضرت بقيه الله العظم حجه بن الحسن العسكري(عج) و با درود فراوان بر نائب برحقش و اميد دنيا و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني و درود بر خانواده هاي شهيدا و معلولين و مفقودين اسلام و درود بر تمامي شهدا اسلام به خصوص سرور آزادگان و سالار شهيدان حسين بن علي(ع).
اينجانب ماشاالله ابتدايي بر حسب وظيفه اي كه بعد از خدمت مقدس سربازيم احساس نمودم روانة جبهة حق عليه باطل شدم و چون ديدم كه چگونه برادران و رفيقان من در جبهه به خاك و خون مي غلطند و به خودم اجازه نمي دادم كه اين چنين برنامه اي را ببينم و موقعيت را آن چنان احساس مي نمودم كه اسلام در خطر مي باشد و تمامي ابرقدرت هاي شرق و غرب براي اسلام وكشور متحد شدند، من راهي جبهه شدم تا بتوانم آن مسئوليتي كه بر عهدة من مي باشد انجام دهم و هم به نداي حسين زمان امام خميني لبيك گويم. اميدوارم كه خدا گناهان مرا ببخشد و شهادت في سبيل الله را نصب من بگرداند.
اما شما اي پدر و مادرم و برادرانم اميدوارم كه شما مرا ببخشيد و حلالم كنيد. پدر و مادر عزيزم از اين كه نتوانستم وظيفه اي كه نسبت به شما داشتم انجام دهم مي بخشيد. من هيچ موقع زحمات شما را فراموش نمي كنم. اميدوارم به خوبي خودتان مرا ببخشيد و حلالم كنيد. شايد من ديگر شما را نبينم و شهادت كه همان آرزوي من است نصيبم گردد.
و اما يك پيام به مردم دارم كه دست از روحانيت برنداريد كه تمام بارهاي سنگين اسلام و انقلاب بر دوش روحانيت مي باشد و هم چنان به سخنان امام و يارانش گوش دهيد و از آن اطاعت كنيد. پيام ديگرم اين كه از خانواده هاي شهدا و مفقودين و اسرا عيادت كنيد و آن ها را دلداري دهيد تا اين كه زياد در غم فرزندان شان نباشند. خدا ان شاءالله به آن ها صبر عنايت كند و ديگر پيام من به شما ملت، از روز اول تاكنون جبهه ها را تقويت كرديد و اكنون نيز ادامه دهيد و فرزندان خود را به جبهه بفرستيد كه ان شاءالله پيروزي نهايي نزديك مي باشد.
اي رزمندگان به پيش به سوي كربلا، بيت المقدس و ديگر ملت هاي مستضعف دنيا، در انتظار شما هستند.
«خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي(عج) حتي كنار مهدي(عج) خميني را نگهدار»
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
17/ 01/ 1362
فرزند حزب الله، ماشاءالله ابتدايي