ماشااله راحمی نوش آبادی
اکبر
پاسدار
نظامی - نیروی انتظامی
1335/02/31
شهر نوش آباد
1359/12/19
ذوالفقار آبادان
گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد
ماشاءاللّه راحمى سال 1334 در خانوادهاى مذهبى در نوش آباد چشم به جهان گشود. تربيت اسلامى، روحيه قرآنى و محيطى سالم و مذهبى از او جوانى ساخت كه در طول زندگى پربارش مايه خير و بركت و ترويج احكام نورانى قرآن شد.
او سال 56 همزمان با اوجگيرى اعتراضات مردمى عليه رژيم طاغوت وارد دانشگاه كاشان شد و با شركت در فعاليتهاى دانشجوئى عليه حكومت پهلوى فصل جديدى را در زندگى خود آغاز كرد.
رودرروئى با مزدوران شاه، تنبيه رئيس وقت خودفروخته دانشگاه، برپائى تظاهرات در بازار كاشان، پخش اعلاميه، نوار و عكسهاى حضرت امام (ره) و بيدارى مردم نسبت به جنايات شاه از او چهرهاى محبوب ساخته بود تا جائى كه مأموران رژيم اقدام به دستگيرى و بازداشت وى نمودند. روح خداجوى ماشاءاللّه پس از پيروزى انقلاب اسلامى، شوق خدمت را در او زيادتر كرد. عزيمت به ايرانشهر، خدمت در كميته مركزى انقلاب اسلامى در تهران، زدودن فرهنگ خفتبار شاهنشاهى و سركشى به روستاها نمونه هايى از فعاليتهاى اجتماعى او بود. پس از تجاوز رژيم بعث عراق به ميهن اسلامى بارها قصد عزيمت به جبهه ها را كرد. اما بدليل حساسيت كار و ممانعت مسئولين موفق به اعزام نشد سرانجام پس از پافشارى زياد در همان ماههاى اول دفاع مقدس به خيل مشتاقان لقاءاللّه پيوست و در جبهه ذوالفقاريه آبادان كه يكى از نزديكترين خطوط درگيرى با دشمن بود به خدمت مشغول شد. رشادتهاى او در درگيرى با دشمن، انتقال پيكرهاى پاك شهدا به خارج از معركه درگيرى، تقويت روحيه همرزمان همراه با برگزارى جلسات قرائت قرآن، احكام و نماز جماعت، ايجاد موانع در برابر هجوم شبانه دشمن و ده ها جانفشانى ديگر در خطوط مقدم جبهه باعث شد تا عاقبت در تاريخ 59/12/19 با آغوشى باز به ديدار معبودش بشتابد و درحاليكه زير لب شهادتين را زمزمه مىكرد با گفتن اين جمله كه (اكنون ملائكه را مىبينم) به شهادت رسيد.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
فرازى از وصيّتنامهى شهيد ماشاءاللّه راحمى نوش آبادى
زمان، زمان جنگ حق عليه باطل است زمانى است كه بايد فرمان خدا و امام را لبيك گفت و تمام نيرو را جهت مقابله با كفر مهيا ساخت.
... مادرجان، از تو مىخواهم همانگونه كه تاكنون استوار بودهاى، از اين به بعد هم با توكّل به خداى مهربان مانند كوه، استوار باشى.
... دانشآموزان محترم، فطرت شما پاك است و خدا به شما عزّت داده است كه اين دوران عزيز و بابركت را درك كردهايد. اسلام به شما نياز دارد. شما اكنون بايد به علم و ايمان مجهّز شويد تا در آينده بتوانيد اين انقلاب را، كه نتيجه خون هزاران شهيد است، قوام بخشيد ...