بسم الله الرحمن الرحیم

لا يكلف الله ؟؟؟ الا وسعها لها ما كسبت و علينا ما اكتسبت ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا ربنا لا تحلم علينا ؟؟؟ كما حملته علي الذين من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولانا و انصرنا علي القوم الكافرين.

خدا هيچ كس را تكليف نكند مگر به قدر توانايي او و روز جزا نيكي هاي هر شخص به سود خود او و بدي هايش نيز به زيان خود اوست.

بار پروردگارا ؟؟؟ ما را بر آن چه به فراموشي و يا خطا كرده اي مواخذه مكن بارپروردگارا تكليف گران و طاقت فرسا چنان كه بر پيشينيان نهادي بر ما مگذار. بارپروردگارا تكليف فوق ما را به دوش منه و بيامرز و ببخش گناهان ما را و بر ما رحمت فرما تنها سلطان ماو يار و ياور ما تويي ما را بر مغلوب كردن گروه كافران ياري فرما.

معبودم الله، مكتبم اسلام، كتابم قرآن، حزب الله، رهبرم روح الله. خداوند را سپاس ميگويم كه مرا در اين برهه از زمان آفريد و به دنيا آورد و به من توانايي داد تا در صف جندالله قرار گيرم خميني را درود مي فرستم و او را از صميم قلب دوست مي دارم زيرا مرا آن چنان رهبري نمود تا به محبوبم الله رسيدم.

معبودا پاك، پروردگارا چه زيباست جلوگاه جمالت و چه باشكوه است نمايشگاه جلالت.

باز يوم الله شصت هجري تكرار گرديده است، حسين زمان ما خميني كبير نداي هل من ناصر ينصرني سر داده است و اين كه ما مي گوييم حسين جان اگر در فضاي داغ خونين كربلا جز عده اي معدود كسي تو را ياري نكرد و نداي تو را لبيك نگفت ما پيروانت در اين فضاي گرم و خونين ايران زمين، دست مردانگي مشت كرده و به نداي غربتت لبيك مي گوييم.

با سلام و درود به پيشگاه مقدس حضرت حجه بن الحسن العسكري^(ع) و نائب بر حقش مرجع عاليقدر و يگانه رهبر مسلمانان جهان حضرت امام خميني و قائم مقام رهبري آيت حق آيت الله العظمي منتظري و به اميد پيروزي رزمندگان كفرستيز جبهه هاي حق عليه باطل وصيت نامه خود را شروع مي كنم:

چند وصيت به امت شهيدپرور: شما از اين والاتر هستيد تا من به شما نصيحت كنم ولي شما مانند هميشه اين چراغ هدايت و خورشيد نوراني مشرق زمين پيرجماران را ياري كنيد و سنگرهاي مساجد را پر كنيد تا ادامه دهندگان راه شهدا باشيد تا در آخرت ديني از شهدا و علما بر گردن تان نباشد و از همه مهم تر نمازجمعه را پر كنيد و از روحانيت جدا نشويد.

وصيتم به مادرم: آري اين تو بودي كه هم به جاي پدر و هم به جاي مادر مرا در دامان خود پروراندي و به من آموختي كه اين راه همان راه سعات ابدي است و اميدوارم در شهادتم صبور باشي و از اين كه امانتي را به نحو احسن به صاحبش برگردانده اي ناراحت نباشي و از تو مي خواهم كه در شهادتم گريه نكني و اگر خواستي گريه كني بر مظلوميت حسين^(ع) و علي اكبر گريه كن و اگر مفقودالاثر و يا اين كه جنازه ام نيامد ناراحت نشوي. اي مادران مبادا از رفتن فرزندان تان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا در محضر خدا نمي توانيد جواب زينب^(س) را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را كرد و مادرم از تو مي خواهم كه حجاب خود را حفظ كن كه باعث كوري دشمنان اسلام مي باشد و از توو مي خواهم كه مرا حلال كني و مرا ببخشي.

وصيتم به خواهرانم: شما هم چون زينب كبري^(س) پيام رسان خون شهدا باشيد و با حجاب تان كه خود اسلحه اي است در برابر دشمن و در حقيقت پيامي است عظيم تر از خون شهيدا را حفظ كنيد و استعمارگران اولين كاري كه در جامعة اسلامي مي كنند سعي در از بين بردن حجاب را دارند، خواهرانم اگر اذيت شما را كردم مرا به بزرگواري خودتانن ببخشيد.

و اما اي دوستان مبادا در غلت بميريد كه علي^(ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر^(ع) در راه حسين^(ع) شهيد شد و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نياندازند و شما را از روحانيت جدا نكند كه اگر چنين كردند روز بدبختي مسلمانان و روز جشن ابرقدرت هاست وو حضورتان را در جبهه هاي حق عليه باطل بيشتر كنيد و در امام و فقيه عاليقدر بيشتر دقيق شويد و سعي كنيد كه عظمت آن ها و صداقت اين ها را بيشتر بيانديشيد و اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنان را كه پيرو اما امت و فقيه عاليقدر نيستند و به ولايت آن ها اعتقاد ندارند راضي نيستم بر جنازة من بگريند و زير جنازه من بيايند و حاضر شوند و امام باشد كه دماء شهدا آنان را متحول سازد و به رحمت الهي نزديك شان سازد و از خانواده ام مي خواهم كه از تمام خويشاوندان و فاميل ها يك به يك طلب حلاليت كنند و ان شاءالله كه مرا حلال كنند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

فرزند حقير شما ابوالفضل رحمتي

12/ 09/ 1365