ماشااله رحمتی آرانی
محمد
بسیجی
کشاورز
1335/01/01
آران وبیدگل
1361/03/02
خرمشهر
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
سال 1335ش در خانوادهاى مذهبى و کشاورز در آران فرزندى متولّد شد که نام او را ماشاءاللّه گذاشتند. او از 9 سالگى با یتیمى بزرگ شد و براى همین بود که از نوجوانى به کارگرى و کشاورزى مشغول شد و توانست نان آور مادرش باشد، با اینکه او سواد نداشت ولى در جلسات قرائت قرآن و دیگر مراسم مذهبى شرکت مىکرد و شرکت در همین جلسات قرائت قرآن بود که نیاز به سواد را احساس کرد و در کلاسهاى پیکار با بی ىسوادى شرکت و تا کلاس چهارم ابتدایى را به پایان رساند. در 22 سالگى ازدواج کرد. هنگامى فرزند دختر او به دنیا آمد که جنگ تحمیلى عراق علیه ایران به تازگى شروع شده بود. ابتدا براى گذراندن دوره ى آموزشى به بسیج مراجعه کرد و پس از طى دوره ى آموزشى به گیلان غرب اعزام شد و مدّت سه ماه در آن منطقه بود.
ماشاءاللّه براى فتح خرمشهر آماده مىشد تا در عملیّات بیت المقدّس شرکت کند. در این عملیّات شربت شهادت را نوشید و به دیدار مولایش على علیه السلام شتافت.
روحش شاد، یادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم رب الشهدا و الصديقين
«الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله به اموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون».
«آنان كه ايمان آورده اند و با جان و مال شان در راه خدا جهاد نموده اند در نزد خدا مقامي بزرگ دارند».
به نام خدا، به نام خداي ابراهيم، به نام خداي موسي و به نام خداي محمد(ص) و به نام خداي حسين و تمام ائمه معصومين و به نام خداي روح خدا خميني بت شكن كه رهبرم است.
من با عشق و علاقه اي كه به دينم و رهبرم و اسلام داشتم و براي جهاني شدن دين اسلام ظهور مهدي(عج) صاحب زمان روانة جبهة مقدس جنگ شدم. من به ياري خدا تا آخرين قطرة خوني كه دارم در راه خدا خواهم داد. من اگر هزاران جان مي داشتم در راه خدا مي دادم اگر تنم را صد پاره كنند و پارة تنم را در آتش افكنند و خاكستر آن را در دريا بريزند از امواج دريا صدايم را برخواهم آورد كه اسلام پيروز است و منافق نابود است. شهادت يكي از آرزوهايم است و بهترين مقصد و مهم ترين راه من است اميدوارم خداوند به من توفيقي بدهد كه ان شاءالله در راه حق گام نهم و در خواب جهل فرو نروم. در راه حق گام نهادن عار نيست و از كشته شدن در راه خدا باكي نيست و از شما ملت مسلمان مي خواهم كه سنگر مسجد را خالي نگذاريد كه به قول امام خميني مسجد سنگر است سنگرها را حفظ كنيد و نماز جمعه را ترك نكنيد كه شركت شما در نمازجمعه هر يك از شما خاي است بر چشم دشمن، گلوله اي بر مغز دشمنان اسلام. سلام من از راه دور به همسر گراميم ان شاءالله كه از راه دور بپذيريد و سلام من بر فرزندم خورد و سالم و سلام من به مادرم بهتر از جانم. مادر مرا حلال كن اگر بدي از من ديدي ببخشيد همسر عزيزم فرزندم طيبه خانم را هم چون زينب (س) بزرگ كن تا بعد از شهادت من او بتواند رسالت خود و ترويج اسلام (و احكام آن) و قرآن كوشا باشد.
سلام من به برادران و خواهرانم: من از خواهران و مادرم خواهش مي كنم كه بعد از شهادتم گريه نكنيد تا دشمن بداند كه ما از كشته شدن باكي نداريم و خواهش ديگري كه از مادرم و خواهرانم و تمام خواهران ديگر دارم اين است كه حجاب اسلامي را رعايت كنند و در ضمن خدمتگزاري براي اسلام باشيد تا خدا يار و ياور شما باشد
نگريي مادر بر من
بر من نريزي خواهرم در سوگ من اشكي
ز جان ديده بر دامن
والسلام
امضا
ماشاءالله رحمتي آراني
شما خانواده هاي شهدا چشم و چراغ اين ملتيد «امام خميني»
خدايا، خدايا انقلاب مهدي خميني را نگهدار