رجبعلی رمضانی ساکن آران و بیدگل د رسال 1290 بدنیا آمد با شغل پر زحمت کشاورزی امرار معاش می کرد .همسر و فرزندان وی در منزل قالی بافی داشتند. رجبعلی همیشه صبح علی الطلوع از محلۀ چهارسوق به دشت حامدآباد می رفت و بسیار خسته از کار روزانه باز می گشت. او مردی خوش اخلاق و خوش برخورد بود. چند سالی می شد که برای سفر به سرزمین وحی و انجام مناسک حج ثبت نام کرده بود و برای این سفر معنوی و خاطره انگیز روزشماری می کرد. وقتی در زیر آفتاب تابستانی و کویری منطقه مشغول بیل زدن می شد و یا زمانی که در نیمه های شب کردوها را آبیاری می کرد، گاهی با نگاه به آسمان می گفت: خدایا! آیا آنقدر عمر من باقی مانده و توفیق پیدا می کنم که در کنار کعبة تو و در جوار قبر نورانی پیامبرت نماز بخوانم؟! هنگامی که در جمع دوستان و کشاورزان صحبت از سفر حج می شد، می گفت: بله ما هم اسم نوشته ایم، اگر خدا بخواهد ما مشرف می شویم. دعا کنید این سفر روحانی و معنوی نصیب ما هم بشود.!

یک روز که رجبعلی خسته و کوفته از صحرا آمده بود، بار محصول و علوفه را از روی الاغ یایین گذاشت. علوفه را برای گوسفندانش که چشم براهش بودند، ریخت. اگرچه خیلی خسته و تشنه حال یکی دو لیوان چایی بود، اما یک لبخند در لبان خشک و چهرۀ آفتاب سوخته اش نقش بسته و خبر از درون شاد و بانشاطش می داد. پس از نشستن و کمی استراحت، برای زن و فرزندانش نقل کرد و گفت: در مسیر برگشتنم به خانه در حالی که سوار بر الاغ بودم و فکر ثبت نام و سفر حج ذهنم را پر کرده بود، یک صدایی به گوشم رسید که گفت: « رجب علی امسال از تو دعوت می کنیم، تو به مکه می روی! رجب علی تو امسال حاجی می شی! »

وی در معیت دیگر ثبت نام کنندگان در کاروان های متعدد با شوق دیدار از کعبه عازم شد. قبله گاهی که حداقل 60 سال به سمت آن نماز گذارده بود. یکی از برنامه های بسیار مهم و لازم در زمان حضور در سرزمین وحی، مطرح کردن مشکلات گوناگون جوامع اسلامی به منظور آگاهی بخشی و ارتباط بیشتر و بهتر بین جوامع اسلامی است. در زمان حاضر هم کشورهای اسلامی گرفتار مشکلات گوناگون هستند که به وسیلة استکبار جهانی با میدان داری آمریکا ایجاد می شود.

در زمان برگزاری حج، راهپیمایی اعلام برائت از مشرکین توسط حجاج ایرانی و با حضور علاقه مندان انقلاب اسلامی از دیگر کشورها برگزار می گردد. این مراسم طبق آموزه های دین مبین اسلام بایستی انجام شود. سال 66 خورشیدی هم یکی از این سال ها بود که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی برگزار گردید. در حین راهپیمایی مأموران نظام پادشاهی و وهابی عربستان به صورت ناگهانی و غافلگیرانه از بالای ساختمان های اطراف و مشرف به جمعیت راهپیمایی کننده با پرتاب آجر، سنگ، سیمان و پاره های آهن و چوب، آب جوش، تکه های یخ به صورت انبوه به سر و روی حجاج بی پناه ریختند. همچنین در پایین هم مأموران مسلح سعودی با باتون و تیراندازی به جمعیت راهپیمایان یورش بردند. این توطئه قبلاً با دستور و هماهنگی سردمداران زورگوی آمریکایی و همکاری نظام بعث عراق به سرکردگی صدام مستبد و خونریز و نیز همکاری نزدیک سازمان مجاهدین خلق به وقوع پیوست.

این جنایت دردناک را در هفتمین سال تجاوز ارتش بعث عراق به ایران انجام دادند. در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق کشورهای غربی به رهبری آمریکا و با هزینه و نوکری کشورهای مرتجع منطقه غرب آسیا، توطئه های گوناگون علیه مردم ایران به اجرا گذاردند تا انقلاب اسلامی را به شکست بکشانند. یکی از این حرکات شیطانی و حلقه ای از حلقه های زنجیروار خباثت آمیز جبهۀ شیطان این واقعه بود. در این حرکت جنایت کارانه 325 نفر شهید شدند. از این تعداد 202 نفر زن و 123 نفر مرد بودند. در این گروه بهشتی، 42 نفر مادر شهید و 8 نفر پدر شهید هستند. سن 26 نفر از آنان بالای 70 سال، 44 نفر بالای 60 سال، 112 نفر بالای 50 سال بود. همچنین چندین نفر از جانبازان جنگ تحمیلی هشت سالۀ عراق علیه ایران که دچار قطع نخاع و قطع دو پا بودند، دیده می شوند. رجبعلی درا ین واقعه دردناک در کنار خانه امن الهی غریبانه به شهادت رسید و بعنوان مسن ترین شهید شهرستان آران وبیدگل در جوار امام زاده محمد هلال بن علی (ع) آرمید یادش برای همیشه گرامی باد