سیدحسین زهری بیدگلی
سیدتقی
بسیجی
محصّل
1346/11/20
آران وبیدگل
1362/08/12
مریوان
گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل
سيّد حسين سال 1346ش در خانوادهاى مذهبى ديده به جهان گشود. مقطع ابتدايى را در دبستان كاشانچى و راهنمايى را در مدرسهى نظام وفا طى نمود. در اين زمان در تظاهراتها و راهپيمايى ها شركت مىكرد و تنفر خود را از استبداد و استعمار اعلام مىداشت.
دوران راهنمايى او با شروع جنگ تحمليى عراق عليه ايران مصادف بود. حسين براى فراگيرى آموزشهاى نظامى در بسيج ثبتنام نمود. اوّلين اعزام او به جبهه در غرب كشور(سرپل ذهاب) بود كه شش ماه طول كشيد و بعد از آن چندين بار به جبهه هاى نبرد اعزام شد.
سرانجام حسين در جبهه ى مريوان (شب جمعه) مورخ 62/8/12، در حالى كه با عدّهاى از برادران رزمنده مشغول قرائت دعاى كميل بودند، خمپارهاى به سنگر آنها اصابت كرد و به همراه چند تن از همرزمانش به شهادت رسيد.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تقولوا لمن يقتل في سيبل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
(قرآن كريم)
مپنداريد كساني كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند.
با درود فراوان به امام مان خميني بت شكن زمان و رسواگر طاغوتيان و درهم كوبنده ستمگران و جباران و با سلام به امت قهرمان هميشه در سنگرمان وصيت نامه ام را شروع مي كنم.
اول از مردم انقلابي و مسلمان مي خواهم كه همواره در پشت سر امام حركت كرده و تا پيروزي كامل اسلام دست از مبارزات عليه كفر و نفاق برندارند آرزويم اين است كه در راه مكتبم كشته شوم و اگر خداوند مرا بپذيرد شهيد شوم. اميدوارم خوني كه از من به زمين ريخته مي شود در راه اسلام و مكتب و مستضعفان جهان باشد اكنون كه در اين راه قدم مي گذارم نه براي انتقام بلكه براي خدا و احياء اسلام و قرآن است و تيري به نشانه مي روم به خاطر خداست من خود آگاهانه اين راه را انتخاب نموده ام راهي كه حسين(ع) براي خويشتن انتخاب نمود اما سخني با پدر و مادر و خواهر و برادرانم.
بر خود ببال و افتخار كن كه يگانه عزيزت را در راه خدا دادي هم چون مادر وهب شيردل و صبور باش و جامة نو بپوش و شاد باش و بر سر مزارم شيريني تقسيم كن به اميد پيروزي حق عليه باطل. ان شاءالله
امضاء
شهيد سيدحسين زهري بيدگلي