گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

علی سنجرآرانی

مهدی

بسیجی

دانشجو

1343/01/05

آران وبیدگل

1365/10/04

جنوب خرمشهر

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

در سال 1343 ، در خانواده اي زحمتكش و كشاورز متولد شد. او آخرين فرزند خانواده بود، پس از دوران ابتدايي وارد مدرسه راهنمايي شهيد خدمتي شد او در دوره راهنمايي از هوش و ذكاوت خوبي برخوردار بود كه زبانزده همه شده بود.

پس از دوران راهنمايي همزمان با اولين سال ورودش به دبيرستان شهيدان عبدالهي، انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني شروع شد، در اين ايام بود كه علي در فعاليت براي پيشبرد اهداف انقلاب و نيل به پيروزي از پا ننشست و در پخش اعلاميه هاي حضرت امام (ره) و شعارنويسي كوشا بود و در كار كشاورزي به محرومين اين شهرستان و ديگر شهرهاي مجاور كوتاهي نمي كرد.

دوره دبيرستان را در سال 61 به پايان رسانيد. در خردادماه همان سال براي گذراندن آموزش نظامي و امدادگري به پادگان غدير اصفهان رفت و پس از آموزش در كنكور دانشسرا شركت و رتبه هاي اول را احراز كرد و چون علاقه زيادي به حضور در جبهه هاي جنگ داشت ، خود را براي اولين اعزام به جبهه آماده كرد و براي اولين مرتبه در عمليات محرم شركت نمود و به عنوان نيروي هلي بُرد توانست در اين عمليات شجاعانه فعاليت داشته باشد.

پس از آن براي خدمت به مردم مناطق محروم كشورمان به خطه سيستان و بلوچستان اعزام شد و در تبليغات سپاه راسك و پيشين به خدمت پرداخت كه در آنجا هم از خود لياقت و شايستگي نشان مي داد.

پس از اينكه از بلوچستان به ديار خود آمد ، براي مرحله دوم در كنكور سراسري شركت كرد در رشته رياضيات كاربردي دانشگاه شيراز پذيرفته شد. علي قبل از شروع درسهايش در دانشگاه شيراز ، در ارتباط با جمع آوري آثار شهداء از قبيل زندگينامه و وصيت نامه فعاليت داشت و در مساجد و حسينيه ها به بچه هاي محله قرآن تدريس مي كرد.

در سال 1362 وارد دانشگاه شيراز شد ، ولي چون رزمندگان در جبهه هاي جنگ حماسه هايي مي آفريدند،دل علي طاقت تنهايي نداشت و در تيرماه 63 مجدداً به جبهه ها شتافت و به عنوان بي سيم چي گروهان در گردان امام باقر ( u ) لشگر 14 امام حسين ( u ) در پاسگاه زيد مشغول خدمت شد. در عين حال كه بي سيم چي بود ذوق و علاقه اي در كارهاي تبليغي هم داشت و در انتخاب شعارهايي كه براي ديوارنويسي مي خواستند صاحب نظر بود . علي خيلي شوخ طبع بود و با آن حالت شوخ طبعي به ديگر بچه ها در حين عمليات روحيه مي داد و خستگي را از تن آنها بيرون مي كرد . با توجه به اينكه گردان امام محمد باقر ( u ) از لشگر امام حسين ( u ) موفق نشده بود در عمليات بدر در سال 63 و در عمليات هزار قله شركت كند ، ناراحت بود تا اينكه عمليات والفجر 8 شروع شد و گردان مذكور در عمليات فاو شركت كرد و علي هم همانند ديگر همرزمانش در اين عمليات شركت كرد و در يكي از مراحل عمليات مجروح مي شود تا صبح آن روز با حالت جراحت حاضر به ترك منطقه نمي شود ولي بر اثر خونريزي شديد او را به ناچار به عقب منتقل مي كنند.

پس از كمي بهبودي مجدداً به جبهه ها اعزام و در اين دفعه به عنوان بي سيم چي گردان انتخاب مي شود و جهت محور درياچه نمك شهر فاو عراق ، مأمور مي شود.مدتي بعد در مردادماه سال 65 براي گذراندن آموزش غواصي با ديگر برادران به اصفهان اعزام مي شود و پس از آموزش در عمليات كربلاي 3 شركت مي كنند و به علت مجروحيت از ناحيه گوش در بيمارستان شهيد صدوقي اصفهان تحت عمل جراحي قرار مي گيرد. با توجه به اينكه پزشك دستور مي دهد تا 9 ماه بي سيم دست نگيرد ، ولي باز هم در جنگ

شركت كرده و بي سيم را به دوش مي كشد و در خط پدافندي فاو وام القصر شركت مي كند و سرانجام در نيمه شب مورخه 65/10/3 با شركت در عمليات كربلاي 4 با ديگر ياران عزيزش سوار بر قايقها شده بر صف دشمن زبون حمله ور مي شوند و در حاليكه آواي دلنشين اِني لَا اَرَي المَوتِ الَا السَعادَه وَالحَيوهُ مَعَ الظَالمينَ اِلا بَرَمَا رادر تاريكي شب طنين انداز مي كند ، شربت شهادت را نوشيده و به سوي معبودش پر مي كشد.

روحش شاد،يادش گرامي و راهش مستدام باد.


تعداد بازدید: 3712

بسم الله کلمته المعتصمین و متاله المتحرزین

- به نام سخن پناهندگان و گفتار پناه جویان

« من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه

الوت فقد وقع اجره علی الله و کان غفوراً رحیما »

( قرآن کریم )

و کسی که از خانه خارج می شود و هجرت می کند به سوی خدا و پیامبرش و پس حرکت او را دریابد ، پس به تحقّق اجرش بر خدا افتاد و اوست آمرزنده مهربان .

- به نام خدا پاسدار حرمت خون شهیدان که به مصداق « اناللّه و انا الیه راجعون » از اویم و به سوی او باز می گردیم . با نام ذات لایزال مستجمع جمیع کمالات و تحقّق بخش رسالت نوین انبیا جهت تکامل بشر و ذاتی که تمام صفات جمال و جلال را داراست سخن را شروع می کنم . سخن با درود بر حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقّش امام خمینی و خانواده های محترم شهدا که به گفته امام چشم و چراغ ملّتند شروع می کنم و نمی دانم در این لحظات که شاید آخرین لحظات عمرم است چه بنویسم و سخن گفتن در برابر امّت آگاه ایران برای عبد حقیر بسیار مشکل و گویی که تمام مشکلات جهت نوشتن در آن مستتر است ولی با این وجود از خدای بزرگ استعانت و یاری می جویم که بتوانم جملاتی چند بر روی کاغذ بیاورم .

- قال الحسین (ع) : « انی لا آری الموت الا السعاده و الحیوه مع الظالمین الا برما »

به درستی که مرگ را جز سعادت و حیات با ظالمین را جز خواری و ذلّت

نمی دانم .

- عمده معیشت خداوند است که هرچه بخواهد خوب است و چون عسل شیرین .

( امام خمینی (ره) )

- سلام بر محرم ، سلام بر تاسوعا ، سلام بر عاشورا ، سلام بر آینه تمام نمای اصالت مستغنی شهید و شاهد ، سلام بر ابوالفضل (ع) افتخار زهرا (س) شافع

یوم الحشر ، سلام بر علی اکبر (ع) ، سلام بر قامت رسا و خلق و منطق رسول

گونه اش و سلام بر علی اصغر شش ماهه مبلغ و مبین و مستظهر واژه تسلیم و سلام بر تو ای سالک کوی حسین (ع) ، بر تو رزمنده شیرمرد بیشه توحید و تو پاسدار حریم قرآن و شرف تو فاتح قلّه ایمان و نور و مجاهد متّقی که سلام نام خداست و سلام بر تو که شایسته و بایسته سلامی و ای شاهد جاوید با تو قصور کلامی این گونه دارم که :

- هان ای شهیدان و شاهدان همیشه جاوید تاریخ و سالکان طریقت نور و عاملین مسلم و ابقای قد قامت ... را کمال و اتمام عروج خونین در پهنه فضای لایتناهی جهت لقاءالله و دخول در روضه .

- ای شهید ! هوای معراج داری ، هوای پر گشودن و هوای اوج ، عهد کرده ای پرواز کنی تا حضرت محبوب ، عهده کرده ای بشتابی به دیدار دوست ، تو نماز عشق را با وضوی خون و اقامه بستی و تو شرط رسیدن و شدن را جز شهادت نداستی و تو چند آفتاب در ذهن سیاه شب مفهوم شدن و این گونه تو را مصداق بارز است که آنی جاعل فی الارض خلیفه ، که ای خدای بزرگ باز به ملاک بگو

« انی اعلم مالا تعلمون » و بهشت جاودان از آن توست و ای شهید ! آری













قلـم را آن زمان نمـود کـه سـر عشـق گرید باز



ورای چنــد تقریــر اســت شــرح آرزومنـــدی



معانــــــی هـــرگــز انـــــــدر الفــــــاظ نآیـــــــد



کـــه بحـــــر بیکــــــران در ظـــــرف نآیــــــــد


با این وصف می توان گفت ؛ قلم ساکت است و زبان خاموش و ساکت گزین که احوال و این سالک گوید ؛

- ای والدین عزیز ! بر مبنای وصایای وارد در شرع مقدّس چند کلامی با شما

دارم ؛ پیرو و مطیع قوانین اسلام باشید ، صبر را پیشه سازید که « انما یوف الصابرون اجرهم بغیر حساب » و صابر را اجری نامتناهی است « شاکر الطاف حفیه الهو » باشد که سعادت را نصیب شما نمود که فرزندتان در راه هدف و آرمان و آمال خدای گام برداشت و استقامت را نصب العین امورتان قرار داده و دهید .

- والدین عزیز و گرامی ام ! با خود فکر کردم بر ذهنم چنین خطور کرد باید امروز لبیک گوی ندای غریبانه آقا اباعبدالله الحسین (ع) باشم چه بهتر است موقعیّت و فرصت را غنیمت شمرده و در این راه از بذل جان مضایقه نورزم که شما را افتخاری بزرگ است والدینم بر مصائب آل الله بگریید و از خدا طلب مغفرت و آمرزش نمایید تا بنده عاصی و عبد ذلیل را ببخشد و إن شاء الله خدای منان شما را اجری عظیم دهد چرا که إن شاء الله فی امان الله .

- برادر و خواهرانم ! در جهت تحقّق و تجسّم و تقدّسی احکام و شرایع دین مبین اسلام کوشا باشید که تنها سفارش برادرتان این است که « فان الشاهد هوالحاکم » .

- ای خواهرم ! که در فراق فرزندت بسر می بری اگر سعید رفت به خواست الهی فدای اسلام شد تو نیز ام المصائب زینب کبری (س) را اسوه خویش قرار ده

باشد که فردای قیامت پیش روی حضرت زهرا (س) رو سفید باشید .

- شما ای امّت قهرمان ! با شما چه سخن تواند گفت آنجا که امام فرمودند : « امّت ما الهی شده است » .

امّا من باب تذکّر به مصداق آیه « فذکر انما انت مذکر » سخنی با شما دارم .

- بنده حقیر جهت استقرار حاکمیّت مطلقس الله در حدّ « لایکلف الله نفساً الا

وسعها » گام برداشته و تنها آرزویم به اهتزاز درآوردن پرچم « و علم لتکون ... نامشخص ... و کلمه الظالمین هی السفلی » بوده است و حال شما به شهدا بیشتر بیندیشید چرا که مقام شکسته و زبان بریده و قلب آکنده از درد در تبیین واژه شهادت و مدعی عجز و ناتوانی است .

- آنچه تقدیر شد تذکّر و ستایش بیش جهت طالبینت قرب و وصال نبود .

- موفّق و مؤیّد باشید . سلام مرا به امام برسانید .

آمین رب العالمین


 آثار علی سنجرآرانی

 آثار علی سنجرآرانی

 آثار علی سنجرآرانی

 آثار علی سنجرآرانی

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع