در سال 1343 در یک خانواده مذهبی در آران چشم به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان شد و دوران تحصیلات ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوران راهنمایی را شروع کرد. همزمان با این دوران تظاهرات ضد شاه اوج گرفت و او نیز همپای همه همسنگران، در پخش اعلامیه­ ها و نگهبانی­های شبانه و ... سهیم بود. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد دبیرستان شد. آموزش­های تربیت خانوادگی، اعلامیه­ ها، کتاب­ها، نوارها و سخنان دوستان، هر یک نقش سازنده و مؤثری داشتند. بواسطه اعتقاد شدید به فرامین حضرت امام (ره) مبنی بر سازندگی و کار بیشتر، تصمیم گرفت شبانه تحصیل و در روز کار کند. پس از مدتی جهت کار به یک کارگاه فنی می­رود اما همه اینها نمی­تواند روحیه انقلابیش را سیراب نماید و بارها می­گفت: می­خواهم یک آدم واقعی شوم که در این فکر بود و تصمیم گرفت عازم جبهه شود. در جواب دوستان که پرسیدند دلیل اعزام تو به جبهه چیست؟ می­گفت: جبهه کارخانه آدم سازی است و می­خواهم آدم شوم سرانجام در تاریخ 60/12/14 عازم جبهه شد و آنچنان شیفته شهادت شده بود که در فاصله کوتاهی بعد از اعزام به جبهه در عملیات پیروزمند فتح المبین خون پاکش را خالصانه ارزانی این راه مقدس نمود.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش مستدام باد.