علی اکبر طاهری نوش آبادی
یداله
سرباز سپاه
1343/01/15
شهر نوش آباد
1362/05/10
حاج عمران
گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد
علی اکبر سال 1342در خانواده ای متدین و از طبقه کشاورز متولد شد. دوران کودکی را با مشقت، سختی و بیماری های متعددی که گریبانگیر او شد گذراند. مادرش در کنار دار قالی بافی که داشت فرزندش را بزرگ کرد تا به سن مدرسه رسید و او را در دبستان محتشم نوش آبادثبت نام کرد او کودکی بیش نبود ولی باید هم درس می خواند و هم گوشه ای از بار سنگین کار و تلاش والدین را به عهده می گرفت و بر این اساس بود که وقتی از مدرسه بر می گشت در کار قالی بافی، پرورش دام در منزل کمک میکرد.
زمانی که انقلاب به رهبری امام خمینی حرکت خود را آغاز کرد علی اکبر در مدرسه راهنمایی بود. او هم مانند دیگر مردم شهید پرور نوش آباد در راهپیمایی ها شرکت میکرد و با حمل پلاکارد و عکس های رهبر بزرگش خشم و انزجار خود را نسبت به رژیم منحوس پهلوی ابراز می داشت.
در دبیرستان مشغول تحصیل شد و سال اول را سپری کرد. و با آوردن شهدا به شهر و دیارش که فضای شهر را اکنده از عشق و عطر شهادت کرده بود دیگر تاب و توان ماندن و دیدن ظلم و تجاوز عراق علیه ایران را نداشت. زمان میگذشت که تصمیم گرفت برای دفاع از اسلام به جبهه ها اعزام شود ابتدا برای گذراندن دوره های آموزشی اعزام و به عنوان بسیجی روانه جبهه ها شد و پس از دو یا سه مرتبه اعزام به عضویت سپاه در آمد و در واحد خمپاره انداز در جبهه های غرب و جنوب مشغول نبرد شد. سرانجام مرداد سال 62 در منطقه غرب کشور با اصابت ترکش گلوله توپ دشمن بعثی عراق به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
روحش شاد و راهش مستدام باد
وصيت نامه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
ان تنصر الله ینصرکم و ثبت اقدامکم.
پروردگارا مرا یاری ده تا در میدان مبارزه با دشمن درونی و جنگ با دشمن بیرونی تا قلبش پیش تازم و به وسیله شهادت به اهداف اصلی و هدف خود دست یابم.
ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و بازوی توانای ناتوان ها و با سلام و درود بر مهدی موعود ادامه دهنده جدش رسول الله و با درود و سلام بر نائب بر حقش و قلب تپنده امت و مشکل گشای شیعیان جهان و کوبنده ستمگران و نجات دهنده مستضعفان رهبری که شب ها را تنها به یاد خدا روز می کند و با درود فراوان بر شهیدان از هابیل تا کربلای حسین(ع) تا کربلاهای ایران از کردستان تا خوزستان و کربلاهای دیگر ایران عزیزانی که چون شمع سوختند و راه را به ما نشان دادند و به نام همه مجروحین و معلولین. آن هایی که با دادن اعضایی از بدن شان سرزمین پهناور خوزستان را آباد کردن و با خون سرخ و گرم شان جامعه بشریت را سرخ گون کردن و با سلام بر همه حماسه سازان انقلاب و جنگ و همه ایثارگران و از جان گذشتگان ایران زمین و به نام همه کسانی که از مال و جان خود مایه گذارده اند و انقلاب را یاری کرده و می کنند و با درود و سلام بر پدران و مادرانی که ایثارگرانه فرزندان خود را به عنوان هدیه و یاری از حسین زمان و فرمانده کل قوا و به پاس پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی گفته باشند عزیزان خود را چون لیلا و ... به میدان فرستادند و فدا کردند و درود بر شما ملت همیشه در صحنه و شکست ناپذیر ایران برای شما پاک دلان و مردان خدا آرزوی موفقیت می کنم ان شاءالله که ایزد متعال شما را یاری کند و از شما هم وطنان عزیز صمیمانه از فداکاری تان و احساسات پاک و درونی و قهرمانی و این همه احساس مسئولیت شما تشکر و قدردانی می نمایم و به عنوان برادری حقیر چند جمله ای با شما ملت شهیدپرور دارم ای کسانی که ایمان آورده و زیر پوشش الهی قرار گرفته اید و از نعمت های بیکران او استفاده می کنید همان طورکه به ندای پیامبرگونه امام جواب مثبت داده اید اکنون هم لبیک گفته و با جان و توان یاری اش کنید تا با کمک خداوند عالمیان ستمگران جهان را از صحنه روزگار برکنار سازد و محرومان را نجات دهند و برای مبارزه با کافران داخلی و خارجی کمر همت ببندید تا نسل آنان را از جهان براندازید و بدانید که میلیاردها مستضعف در جهان چشم انتظار شما هستند و چشم به شما دوخته اند و نظاره گر سرنوشت شما و یاری تان هستند و حال که نشان داده اید که می توانید حکومت را خودتان در دست بگیرید و از کشورتان دفاع کنید و زورگویان را بیرون کنید یک بار دیگر به جهان و جهانیان نشان دهید که تا ستمگری هست نمی توانید از پای بنشینید و دین اسلام تنها برای خود راحتی و آسایش را نمی خواهد بلکه برای همه محرومان می خواهد ای امت رسول الله و ای پیروان پیرجماران شهیدان این نوگلان پرپر شده را فراموش نکنید که با کوچک ترین خلاف بر شما سر راه خواهند گرفت و باید جوابگو باشید ما کم و بیش به رسالت خودمان عمل کردیم و راه خود را آگاهانه پیمودیم اینک نوبت به شما رسیده و این پرچم آغشته به خون هزاران هزار شهید به دست شما سپرده می شود از آن پاسداری کنید و به صاحب آن دهید و مجدداَ از شما می خواهم که این حماسه سازان انقلاب حجت بن الحسن امام زمان(عج) را و مجروحان و معلولان این حماسه آفرینان میدان مبارزه و از جان گذشتگان را و همین طور فقها و علما این سرچشمه گان علم و تقوا را از یاد نبرید.
در پایان چند سخنی با تو ای پدر و مادر عزیز گرامیم امیدوارم با صبر و استقامت استوارتان پشت منافقان و چشم کوردلان را کور و بلرزانید و روح مرا شاد کنید و مادر و پدرم از شما می خواهم که برای دیگر پدران و مادران شهدا الگو باشید و صبر و شکیبایی را از امام امت بیاموزید.
پدرجان و مادرجان اگر من نتوانستم از زحمات شما قدردانی کنم مرا حلال کنید و اگر ناراحتی برای شما ایجاد کردم مرا مورد بخشش قرار دهید و اگر افتخاری نصیبم شد نمازها و روزه های قضایی مرا بگیرید و برای من مجلس تشریفاتی هرچند که می دانم نمی گیرید و اگر خواستید بگیرید نگیرید و برایم گریه نکنید که من به آرزویم رسیدم و اگر شما آسوده باشید من هم آسوده ام.
اما وصیتم به شما ای برادران از شما می خواهم راهم را ادامه دهید و نگذارید که آتش سلاحم سرد و خاموش گردد و از دستم بیافتد و تا پیروزی محرومان بر ستمگران از پای ننشینید و تنها وصیتم به یگانه خواهرم این است که در تربیت فرزندش باید به یاد داشته باشد که برادری داشت که در راه حق و حقیقت با خون گرم و سرخ خود نوشت استقلال آزادی جمهوری اسلامی و فرزندان خود را چون زینب تربیت کند.
والسلام
الهم طهر، طهر قلبی
پروردگارا پاک کن مرا و پاک گردان قلبم را
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
وصيت نامه دوم
ان تنصر الله ینصرکم و ثبت اقدامکم.
پروردگارا مرا یاری ده تا در میدان مبارزه با دشمن درونی و جنگ با دشمن بیرونی تا قلبش پیش تازم و به وسیله شهادت به اهداف اصلی و هدف خود دست یابم.
ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و بازوی توانای ناتوان ها و با سلام و درود بر مهدی موعود ادامه دهنده سنت جدش رسول خدا وسرنگون کننده ستمگران و با درود و سلام بر نایب بر حقش این قلب تپنده ملت و مشکل گشای شیعیان جهان و به نام همه شهیدان از هابیل و کربلای حسین(ع) گرفته تا کردستان و خوزستان و دیگر کربلاهای ایران و به نام مجروحین و معلولین که حماسه ساز انقلاب و جنگ بودند و همه ایثارگران و از جان گذشتگان ایران زمین و به نام همه کسانی که از جان و مال خود مایه گذارده اند و انقلاب را یاری کرده و می کنند.
و از شما هم وطنان عزیز صمیمانه از فداکاری شان، از احساسات پاک و درونی و قهرمانی و این همه بزرگواری و فعالیت تان و این همه احساس مسئولیت شما تشکر می کنم و چند سخن با شما ملت مسلمان و شهیدپرور دارم.
ای کسانی که ایمان آورده اید و زیر پوشش الهی قرار گرفته اید از نعمت های بیکران او استفاده می کنید، بی دریغ به ندای حسین زمآن که می گوید (هل من ناصر ینصرنی) لبیک گفته و او را با جان و توان یاری کنید تا به کمک خدای عالمیان، ستمگران جهانی را از صفحه روزگار برکنار سازد و محرومان را نجات دهند و برای مبارزه با کافران داخلی و خارجی کمر همت ببندید تا نسل آنان را از جهان براندازید و بدانید که میلیاردها مستضعف در دنیا چشم انتظار شما هستند و چشم به شما دوخته اند و نظاره گر سرنوشت شما و یاری تان هستند و حال که به دنیا نشان دادید که می توانید حکومت را خودتان به دست گیرید و از کشورمان دفاع کنید و زورگویان را بیرون کنید یک بار دیگر به جهان و جهانیان نشان دهید که تا ستمگری هست نمی توانید از پای بنشینید و دین اسلام برای خود راحتی و آسایش را نمی خواهد بلکه برای همه محرومان می خواهد.
پس ای امت رسول خدا شهیدان این نوگل های پرپر را فراموش نکنید. این زمینه سازان انقلاب حضرت مهدی(عج) را و مجروحان و معلولین این حماسه آفرینان میدان مبارزه، از جان گذشتگان را و فقیهان و علما را این مجسمه های علم و آگاهی و تقوا را در پایان امام را یادتان نرود.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
خدایا خدایا تو را به جان زهرا رزمندگان ما پیروزشان بگردان
مرگ بر آمریکا، شوروی، اسرائیل و تمام ابرجنایتکاران دنیا
چند سخن با پدر و مادر عزیز و گرامیم: پدرجان و مادرجان امیدوارم که در دوران زنده بودنم برای شما فرزندی خوب و نیکو بوده باشم و اگر هم نبودم مرا حلال کنید و از زحمات شبانه روزی و چشمگیرتان چشم بپوشید و برای من طلب آمرزش و مغفرت نمایید و بر من گریه نکنید و اگر هم خواستید بگریید برای من گریه نکنید که من به آرزوی خود رسیدم و از خدا بخواهید که این هدیه ناقابل تان را قبول کند و مرا در کنار مظلوم ترین و باتقواترین افراد به خاک بسپارید و قبر مرا طبق دستور شرعی درست کنید. در پایان از همه دوستان و آشنایان و هم وطنان طلب بخشش کنید. از همه و همه ملت.
بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد
آنان که در ره عشق گزیدند
همه در کوی حقیقت آرمیدند
لاله گون فتح در عشق است
هرچند سپاه او شهید همه
من نمی خواهم چون مظلومان در بستر بمیرم
من روم در جبهه تا که در دل سنگر با مردان حق بمیرم