رحمت اله عباس زادگان
حبیب اله
بسیجی
کارمند
1344/01/02
1367/01/28
فاو
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
او در خانوادهای مذهبی و متدین در آران بدنیا آمد. بعد از گذراندن دوران کودکی راهی مدرسه شد تا زمانیکه انقلاب اسلام به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید. در آن هنگام رحمت الله سال سوم راهنمایی را میگذراند در اعتصاب و تعطیلی مدارس بر علیه رژیم سمتشاهی نقش فعالی داشت. بعد از پیروزی انقلاب و بازگشایی مدارس به تحصیل ادامه داد. با شروع جنگ تحمیلی سنگر علم را موقتاً رها کرد و در سنگر رزم و جهاد شرکت نمود و پراکنده به تحصیلاتش نیز ادامه میداد تا انکه موفق به اخذ دیپلم فنی و مکانیک شد.
رحمت الله جمعاً 30 ماه از عمر عزیزش را به عنوان بسیجی در جبهه گذراند که در طول این مدت در عملیاتهای مختلف حضور داشت. از فعالیتهای دیگر او شش ماه در جبهه های لبنان بود که در سال 1346 با صهیونیستهای غاصب به مقابله پرداخت. سال اخذ دیپلم او مصادف با درگذشت در بزرگوارش بود که مسئولیت او را در قبال خانواده بیشتر کرده بود.
به علت مجروحیت دستگاه گوارشش در جبهه، از خدمت سربازی معاف شد و س از آن در اداره امور اجتماعی کاشان استخدام شد. وی در اواخر سال 1366 ازدواج کرد و در حالیکه چند روزی از دامادی او نمی گذشت بار دیگر به جبهه نور و قبله گاه عشق قدم نهاد و عروس با چشمانی گریان او را بدرقه کرد. او که قبلاً در فاو مجروح و معلول شده بود، سرانجام هم در همانجا برای یاری دین اسلام به رهبری امامش به هدف دیرینه اش که همان شهدا در راه خدا بود رسید. باشد که هدفش و دینش برای همیشه پا بر جا بماند.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش مستدام باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
« إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ
أُولَئِکَ یَرجُونَ رَحمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُوُرُ رَّحیمُ »
سوره بقره – آیه 218
آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن ها بخشاینده و مهربان است .
- همان طوری که سیّدالشهداء (ع) در مقابل آن همه جمعیّت و آن همه اسلحه ای که آن ها داشتند قیام کرد تا شهید شد ما هم همین طور برای شهادت حاضریم .
( امام خمینی (ره) )
- به نام خدا ، به یاد خدا و برای خدا ، به نام خدایی که محمّد (ص) رسول الله است و تمام جهان تحت کنترل اوست و هر کس که راه او ( خدا ) را رفت ، به نظر من نیازی به وصیّت ندارد ولی چون وصیّت نامه برای تسلّای دل پدر و مادر است می نویسم . موقعی که این وصیّت را می نویسم آماده شده ایم برای عملیّات .
- پدر و مادر مهربان و عزیزتر از جانم ! رفتن من به جبهه به خاطر هیچ چیز و هیچ کس نبوده به جز خدا و یاری اسلام و پاسخ به « هل من ناصر ینصرنی » حسین زمان خویش ، یعنی امام خمینی که اسلام عزیز را از این مرد بزرگ آموختم ، حرف او حرف اسلام است و اسلام یعنی پیاده شدن قرآن و قرآن کلام خداست . پس شما و امّت شهیدپرور باید سخنان او را با جان و دل پذیرا باشید ، مبادا روزی خدای ناکرده هم چون مردم کوفه با او رفتار نمایید .
- پدر و مادر گرامی ام ! من و دیگر برادرانم که به جبهه می رویم به عشق کربلای امام حسین (ع) می رویم . اگر در این راه به درجه شهادت که یک قلّه بسیار مرتفعی است برسم ، شاد می شوم و اگر شهید شدم و به زیارت مرقد مبارک امام حسین (ع) نرسیدم موقعی که جنازة من به دست شما رسید ، جنازه ام را در گلزار شهدا بگذارید و یک زیارت عاشورا بر بدن متلاشی شده ام بخوانید که عاشق کربلا بودم . پدر و مادرم ! شما زحمات زیادی برای من کشیدید ولی به جایش من موجب ناراحتی شما شدم ، پس مرا حلال کنید و ببخشید و اگر می خواهید گریه کنید برای حسین (ع) و یارانش و علی اکبر حسین (ع) و حضرت عبّاس (ع) گریه کنید و در برابر شهادت فرزندتان صابر باشید که خدا صابرین را دوست دارد و بدانید که شهادت برای من عروسی است نه مرگ و قبر برایم حجله گاه است نه زندان چرا که شهادت نقطة تکامل یک انسان است و این راهی است که إن شاء الله خواهم رفت و با آگاهی کمال برای پاسداری از اسلام و ایران هرگز تن به ذلّت و خواری نباید داد و نباید زیر بار زور رفت . این انقلاب مفت و به طور رایگان به دست امّت شهیدپرور نیامده است ، بلکه ثمرة خون هزاران شهید است و باید از آن نگهداری نمود و اگر قرار است به شرق و غرب وابسته نباشیم و تکیه گاهمان فقط الله باشد باید در راه برقراری اسلام واقعی و قرآن کوشا باشیم و برای اعتلای آن جانفشانی کنیم و یک انقلاب اسلامی ایثار می خواهد حال به هر نحوی که باشد و اگر قرار است اسلام پابرجا بماند و بر جهان حکومت کند ، جان من و دیگر همرزمانم در راه برقراری آن چندان ارزشی ندارد و باید به جوانان ایران و اسلام گفت حال که ما فرزندان اسلام هستیم هر کجا اسلام در خطر باشد باید از آن دفاع کنیم و ما جوانان با خون خود درخت اسلام را آبیاری خواهیم کرد و آیینه
تمام نمای شهادت را از سرور آزادگان جهان حسین بن علی (ع) سرمشق قرار
می دهیم و به جبهه می رویم .
- برادران مهربان و عزیزم ! همیشه دنبال رو خطّ روحانیّت مبارز و در خطّ امام باشید . اگر من به شهادت رسیدم مرا حلال کنید و اسلحه مرا به زمین مگذارید و همیشه برای جمهوری اسلامی کوشا باشید و اسلام عزیز و امام عزیز را تنها نگذارید .
- خواهرانم ! شما در برابر شهادت برادرتان صابر باشید و اگر بخواهید گریه کنید برای امام حسین (ع) اشک بریزید و موقعی که بدن قطعه قطعه می شود آن موقعه برای من بهترین لحظه است . شما ای خواهران عزیزم ! زینب گونه باشید . سیاهی چادر خود را حفظ کنید که از خون من مؤثرتر است و من شما را خیلی اذیّت
کرده ام مرا ببخشید .
- دوستانم ! در مرحله اوّل مرا ببخشید و بعد همیشه از و روحانیّت دفاع کنید و نگذارید که این کوردلان منافق تهمت بزند و مردم را از روحانیّت جدا کنند . دعای کمیل و سایر دعاها را ترک نکنید که این دعاها سدهای قضای الهی را خواهد شکست و امام عزیز را برای برقراری اسلام و مستضعفان نگاه خواهد داشت و کشور صددرصد امام زمانی خواهد ساخت .
- خدایا ! گناهان ما را بیامرز و بعد ما را به شهادت برسان .
- خدایا ! شهادت ما را در راه خودت قبول فرما .
- خدایا ! ما را برا هوای نفس خویش در زنده بودن قالب گردان .
- در ضمن هر جا پدر و مادرم بگویند دفنم کنید .
و در آخر دعای همیشگی :
- خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار .
والسّلام
حقیر رحمت اله عبّاس زادگان
امضا : 1362/1/15