جعفر عربیان آرانی
رضا
بسیجی
جوشکار
1340/01/20
شهر آران وبیدگل
1362/05/01
حاج عمران
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
جعفر عربیان در سال 1340 در یک خانواده کشاورز و مذهبی در آران دیده به جهان گشود. او تا دوم راهنمایی درس خواند. بعد از آن به شغل جوشکاری مشغول بود تا زمانی که به خدمت سربازی اعزام شد. بعد از آموزش در پایگاه ششم شکاری بوشهر خدمت را شروع کرد و چون یک جوان حزب اللهی و عاشق بود به تشخیص مسئولین آن پادگان وارد گروه ضربت گردید. مدت 22 ماه خدمت در آن گروه رشادتهای زیادی از خود نشان داد که در چند مورد نیز از طرف مسئولین تشویق شد و طی خدمت در آن پادگان دو مرتبه داوطلبانه به جبهه رفت و در عملیات فتح المبین شرکت کرد. بعد از تمام شدن سربازی سر از پا نمیشناخت و عاشق جبهه بود تا اینکه بعد از 5 روز مجدداً از طرف بسیج آران به جبهه رفت و در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر 1 شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد و به آغوش خانواده بازگشت و حدود یکماه برای استراحت و مداوا در آران بود ولی در این مدت مانند عاشقی که دنبال معشوق میگردد، همیشه حرف از جبهه میزد تا اینکه مجدداً از طرف بسیج به منطقه اعزام شد ولی این بار دیگر نامه هایش حرف از شهادت میزد، گویا میدانست در این عملیات شهید میشود و سرانجام در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران که مسئولیت دسته را نیز به عهده داشت شهید و جسم مطهرش مفقود شد.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش مستدام باد.
بسم ربّ الشهداء و الصالحین
- به نام خدا و یاد شهدایی که چون صدای حق را شنیدند عاشقانه به سوی او شتافتند و در اوج انسانیّت با خون خود این حقیقت را گواهی می کردند که « لا اله الا اللّه ، محمّداً رسول اللّه ، علیاً ولی اللّه » به نام مهدی (عج) مصلح جهانی و نائب بر حقّ او رهبر مستضعفین و در هم کوبندة مستکبرین امام خمینی بیانگذار جمهوری اسلامی ایران .
- شما که وصیّت نامه مرا می خوانید بدانید که من با میل و رغبت داوطلبانه به این جهاد مقدّس می روم تا پوزة ابرقدرت ها و جهانخواران را به خاک بمالم و حقّ مظلومان را از ظالمان بگیرم . ما دنباله نهضت امام حسین (ع) را گرفته ایم و با روش آن حضرت پیش می رویم و همة عالم می دانند که دشمنان انقلاب ما روش یزید و معاویه را پیش گرفته اند امّا گویا این عالمیان به گفتة قرآن مجید « صُمُّم
بُـکمٌ عُمیٌ » هستند و اصلاً نمی خواهند فرصت فکر کردن را به خود بدهند تا حق را از باطل تمیز دهند و من این حقّانیّت را در این راه یافتم که فقط خدای یگانه را بپرستم و دینم اسلام باشد و رهبرم امام خمینی تا تحت رهبری وی بتوانم در راه الله برای اسلام عزیز خدمتی کرده باشم .
- از تمامی ملّت انقلابی ! می خواهم که با اطلاعات کامل از امام این بزرگ مردی که فقط برای خدا به نفع مستضعفین علیه مستکبرین رسالت خود را انجام می دهد ، یاری دهنده باشید که إن شاء الله در سراسر جهان حاکم قرار گیرد . امّا منافقین کوردل و تمام طاقتیون و گروهک های سیاسی منحرفه مخرب بدانند که امّت حزب الله از شهادت باکی ندارد و هرگز با ترور شخصیّت های بزرگ اسلامی
نمی توانند حاکمیّت خونبار انقلاب اسلامی را به خطر اندازند پس دست حاجت بردارید و نگذارید خون شهیدان عزیز انقلاب پایمال شود . راهی که شما می روید جز زیان برای انقلاب و سود برای اپریالیسم و صهیونیست و کمونیست چیز دیگری نیست .
- پدرم ! اگر از کنار تو می روم هیچ نگران مباش این راهی است که سرور آزادگان به ما آموخت و دیگر برادرانم را به این تشویق کن .
- مادر عزیزم ! تو در پرورش و تربیت من خیلی زحمت کشیده ای و من نتوانستم جبران زحماتت را بکنم .
- پس از شما ای مادر و پدر عزیز ! طلب عفو کرده و پوزش می خواهم ، مرا حلال کنید .
- بردار و خواهران عزیز ! برای شادی روح من به اسلام عزیز خدمت و همیشه راستگو و درستکار باشید و از کلیة کسانی که در زمان حیات من مورد رنجش و اذیّت قرار گرفته اند استغفار و برای همگی آنان دعا می کنم .
- إن شاء الله که خداوند متعّال مرا به فیض شهادت نائل و با شهدا محشور گرداند و از خدای سبحان سلامتی و طول عمر برای امام عزیز و کلیة خدمتگزاران به اسلام خواهانم .
- در ضمن مردم ! مبادا امام امّت این قلب ملّت و این هدیه خدا را تنها بگذارید .
ای خوشا روز که پرواز کنم تا بر دوست | به هوای سرکویش پر و بالی بزنم |
دلـــم از وحشـــت زنـــدان سکنـدر گرفـت | رخــت بربنـدم تـا ملک سلیمان بروم |
- خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار .
والسّلام
جعفر عربیان
امضا : 1361/11/23
روحش شاد و راهش پررهرو باد !