حسین عمورسولی آرانی
عباس
بسیجی
کشاورز
1346/01/01
1364/01/30
جاده اهواز– خرمشهر
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
در سال 1346 در آران بدنیا آمد و دوران کودکی را با مشقت فراوان گذراند و پس از آن به دبستان شهید هاشمیان قدم نهاد و مرحله مقدماتی را با شوق و ذوق و موفقیت به پایان رسانید. پس از آن مشغول بنایی و کشاورزی شد، اما از آنجا که عشق شهادت در سر داشت به جبهه های حق علیه باطل شتافت و مدت 6 ماه در جبهه نبرد حضور فعال داشت.
حسین وقتی که به سن خدمت سربازی رسید دفترچه آماده به خدمت را گرفت و به لباس مقدس سربازی سپاه در آمد و سرانجام نزدیک پادگان حمید، در اثر حمله دردمنشانه هوایی دشمن به درج رفیع شهادت نائل گردید.
او خیلی مهربان و خوش اخلاق بود. او در مرخصیهایی که از جبهه میآمد شبها را در پایگاه به پاسداری از حریم اسلام میپرداخت و هر کاری که به او سپرده میشد به خوبی از عهده آن بر میآمد. سرانجام از قافله بیپایان سحر، پای در رکاب براق سپید عشق، نهاد و تکتاز و بی باک، صحرای تفتیده این خاک را در نوردید و سرود خوانان، به سرا پرده جانان شتافت.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش مستدام باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
« مَن یُقاتِل فی سَبیلِ اللّهِ فَیُقتَل اَو یَغلِب فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجراً عَظیماً »
سوره نساء – آیه 74
هر کس در جهاد در راه خدا کشته یا فاتح گردید به زودی که او را اجر عظیم
دهیم .
- شما اجر شهید را دارید چه بکشید یا کشته شوید . ( امام خمینی (ره) )
- هر چند که حقیر چیزی برای نوشتن ندارم ولی چند کلمه به عنوان وصیّت نامه که بر هر فرد مسلمان است که وصیّت نامه داشته باشد می نویسم .
- اوّل سخنم با امّت شهیدپرور می باشد ؛ ای امّت عزیز ! از شما می خواهم که امام بزرگوار را تنها نگذارید و به پیروی آن رهبر عزیز بشتابید . اگر شما آرزو می کنید که ای کاش در کربلا می بودیم و به ندای « هل من ناصر ینصرنی » امام حسین (ع) جواب می دادیم هم اکنون موقع آن رسیده که آماده شوید و قبر شریفش را از چنگال خون آشامان تاریخ بگیرید و آن چنان مشت محکمی بر دهان آن ظالمان از خدا بی خبر بزنید که حتّی برای یک لحظه نتوانند نطقی به عنوان سلطه بر دیگری بکشند .
- بارخدایا ! بارها خواستم که به سویت بشتابم ولی چه کنم که حجاب ها مرا پوشاند و سعادت معشوق یاریم نکرد امّا خدای بزرگ تو شاهد باش که ما به عشق تو به جبهه می رویم و در راه تو کشته می شویم و به جز راه تو و راه حسین (ع) تو دیگر نظر نداریم .
- ای آسمان خون گریه کن و شاهد باش که چگونه کفّار به کشور مظلوم ما حمله می کنند .
- ای در و دیوار شاهد باش که چگونه خون عزیزان ما بی گناه و خون یک عدّه از کودکان شیرخوار در دامان مادران به زمین ریخته می شود .
- ای امام زمان (عج) ! تو را به حقّ مادرت زهرا (س) قسم می دهیم بیا و داد ما را از این ظالمان که بر جان و مال و ناموس مردم تجاوز می کنند بگیر .
- پدر و مادرم ! در مرگ من گریه نکنید ، خصوصاً ای مادرم که صدایت را نامحرم نشنود .
- برادرانم ! از شما می خواهم که مرا ببخشید و سفارش من به شما این است که با پدر و مادر مهربانی کنید مبادا آن ها را ناراحت کنید که موجب ناراحتی من
می شود .
- اقوام و خویشان و دوستان ! اگر با شما طوری برخورد کردم که مورد رضای خدا نبود مرا عفو نمایید و در حقّ من دعا کنید و مرا حلال نمایید .
- باز باید بگویم ای مردم ! باوفا از گناهانی که در میان ما شیوع زیادی دارد و آن ها را چیزی به حساب نمی آوریم بپرهیزید که خداوند ناظر و آگاه بر اَعمال ما
می باشد آگاه باشید که هر آن احتمال مرگ برای یکایک شما می باشد اگر مرگ به سراغتان آمد با بار گناه چگونه جان تسلیم خواهید کرد . « الدنیا مزرعة الاخرة » آری ! باید کشت کرد تا در آخرت درو کرد .
- ای خواهران ! باید توجّه داشته باشید که مبادا بیرون آمدن برای کار خیری باعث این شود که نامحرم شما را ببیند که حجاب شما رنگین تر از خون من می باشد .
- بارخدایا ! ظهور امام زمان (عج) را نزدیک بگردان .
- بارخدایا ! طول عمر به رهبر کبیر انقلاب عنایت فرما .
- بارخدایا ! رزمندگان اسلام را به کربلای حسینی برسان .
- بارخدایا ! شهدای ما را با شهدای کربلا محشور گردان .
« به امید آزادی کربلا »
روحش شاد و راهش پررهرو باد !