عباس فکاری
نجفعلی
سرباز سپاه
1346/05/15
روستای یزدل آران وبیدگل
1365/11/07
شلمچه
گلزار شهدای روستای یزدل
عبّاس در سال 1346 در روستای یزدل از توابع شهرستان آران و بیدگل به دنیا آمد، درس و تحصیلات را تا پنجم ابتدایی در روستا گذراند.
وی از دورة کودکی به نماز، روزه و مسجد رفتن اهمّیّت فراوانی میداد و همه را به انجام این امور سفارش میکرد. نماز را اوّل وقت میخواند و سعی میکرد به جماعت بخواند و با وجود آنکه بارها مادرش به او گفته بود که هنوز به سن شرعی نرسیدهای و الان بر تو نماز واجب نیست؛ میگفت: «این نماز و روزه ها یک جایی به درد انسان میخورد و به کار خواهد آمد».
سن و سالی نداشت که مشغول به کار و فعّالیّت شد و در هزینه و مخارج خانه، خانواده را کمک میکرد. همیشه میگفت: «مادر غصّه نخور اگر خدا بخواهد؛ خودم تا آخر عمر مخارجت را خواهم داد».
با ذبیح الله دادایی دوست صمیمی بود. یک شب هر دو در منزل ما خیلی خندان و شاد نشسته بودند. مادر به آنها گفته بود چه اتفاقی افتاده؟ گفته بودند: «تا جنگ باشد ما به جبهه خواهیم رفت و هر دو به شهادت میرسیم و مفقود خواهیم شد».
عبّاس شب آخری که در منزل میخواست بخوابد، چیزی را زیر بدنش پهن نکرد و روی زمین خوابید. مادرش به او گفته بود: «اینطور که خوب نیست. بدنت روی زمین درد میگیرد. حداقل یک چیزی روی بدنت بینداز تا سرما نخوری». او گفته بود: «مادر این تن باید به خاک آشنا شود».[1]
پنج مرتبه در جبهه حق علیه باطل حضور داشت و جمعاً 16 ماه در دفاع مقدّس حضور فعّال داشت. فرماندة تانک از مسئولیّتهای وی بود. همزمان با خدمت مقدّس سربازی در لشکر 8 نجف اشرف در تاریخ 1365/10/26 در منطقة شلمچه در عملیّات کربلای 5 به شهادت رسید. امّا پس از سالها انتظار پیکر مطهّرش در تاریخ 1377/01/18 در گلزار شهدای روستای یزدل آرام گرفت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد