محمد قدیرزاده آرانی
حسین
بسیجی
1346/01/01
1365/10/26
شلمچه
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
محمّد در تاريخ 1346/1/1 در خانواده اي مذهبي و زحمتكش دیده به جهان گشود.
پدرش كارگر اداره برق بود و با مشقّت و زحمت زيادي او را پرورش داد و او را تا دوره راهنمايي به تحصيل فرستاد.
محمّد به شركت در جلسات مذهبي، نماز جمعه و بسيج خيلي اهميّت مي داد و فردي بسيار آرام و ساكت بود.
با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران تصميم به حضور در مناطق عملياتي نبرد نمود و پس از گذراندن دوره آموزشي ، عازم جبهه شد . او قبل از شهادت در يكي از جبهه ها از ناحيه پهلوي چپ مجروح شد.
محمّد در عمليات كربلاي4 شركت كرد و پس از آن در عمليات كربلاي 5 در شلمچه هم حضور داشت . قبل از اين كه وارد عمليات شود و به شهادت برسد ، از اين كه يقين داشت و بعضاً به زبان هم مي آورد كه شهيد مي شود، طي نامه اي درخواست كرد ، عكس فرزند چند ماهه اش را با نامه به جبهه بفرستند تا با عكسش ديداري تازه كند .
آري ! هرچند كه علاقه به زن و فرزند داشت ولي ارادتش به مولاي شهيدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بر هر چيزی ترجيح داشت و به او اقتدا كرد و در راه آرمان هاي مقدّسش به شهادت رسيد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد !
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیانً مرصوص
به درستی که خداوند دوست دارد کسانی را در راه او جنگ می کنند.
درود و سلام خدمت ولی عصر امام زمان (عج) و نائب برحقش امام خمینی نجات دهنده نسل حاضر و با درود به ارواح طیبه شهدای اسلام از زمان پیامبر تا شهدای جنگ تحمیلی وصیت نامه خود را بنا به وظیفه شرعی خود و تکلیف الهی شروع می نمایم.
آری پیروزی اسلام در برابر کفر ستمگر و جنایتکاران جهان نزدیک می باشد و ما هم آماده ایم تا با دیگر همرزمان در میادین نبرد حق علیه باطل به جنگ بپردازیم.
وصیتم به پدرم ؛ پدرم سختی هایی که در طول زندگی متحمل شده ای همه را میدانم. خدا به شما صیر عنایت کند و اذیت هایی که به شما کردم ببخشید تا انشاالله در سرای دیگر با سرافرازی همدیگر را ملاقات نماییم.
وصیتم به مادرم ؛ مادر عزیزم این را بدان که بهشت زیر پای مادران است سختی هایی را که برای من متحمل شده ای و تلاش هایی که در این راه کرده ای تا من به این سنّ رسیده ام همه بر اثر رنج و زحمات تو مادر مهربان می باشد. می دانم روحیه و محبت مادر نسبت به فرزندش بسیار زیاد می باشد ولی مسئله اصلی مسئله اسلام و جنگ است و عزت و شرف ما در گرو این مبارزات است لذا از شما مادر مهربانم می خواهم در صورت شهادت با بردباری و استقامت الگویی برای دیگر مادران شهدا باشی.
وصیت به همسرم؛ همسر گرامی ام با این که مدت کمی است که زندگی مشترک را آغاز کرده ایم و با تمام سختی ها و موانع دست و پنجه نرم کرده ایم و حاصل این وصلت یک فرزند می باشد. تنها آرزوی قلبی من از شما این است او را با راه پدر آشنا گردانیده و به او بگویید که او در راه اسلام فدا شد و این بسی افتخار برای شما و خانواده ام خواهد بود.
برادران ؛ از شما می خواهم که راه مرا ادامه دهید و اسلحه بر زمین افتاده ام را بردارید و برخصم تجاوزگر بتازید و دیگر سفارشم این که در طول زندگی طوری زندگی را ادامه دهید که پایانش نعمت دنیا و آخرت باشد.
خواهرانم؛ وظیفه خیلی سنگینی بر دوش شماست که حافظ خون شهیدان می باشید. حفظ حجاب اسلامی را رعایت کنید و این را بدانید اگر زینب وار با حجاب و حیا و عفت باشید، راه شهیدان را ادامه داده اید.
امت شهیدپرور؛ از شما می خواهم که در پشت جبهه و خطوط مقدم با ایمان استوار در صحنه باشید و به رهنمودهای امام عزیز گوش فرا دهید و از هیچ چیز دریغ نورزید و این را بدانید که ما جان خود را که عزیزترین گوهرها می باشد را در راه اسلام فدا کرده ایم پس سزاوار نیست که در پشت جبهه شما دنبال مال و مقام دنیا باشید. والسلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
تقریباً سه ماه روزه قضایی و سه الی چهار ماه نماز قضایی دارم به جا آورید.
به امید فتح و پیروزی لشکر اسلام بر لشکر کفر. به امید دیدار با خدای تبارک و تعالی در بهشت.
65/10/3 محمد قدیرزاده