ایرج قندی
مهرعلی
بسیجی
محصل
1348/12/26
شهر ابوزیدآباد
1367/03/23
شلمچه
دارالسلام ابوزیداباد
ایرج متولّد 1348/12/28 دوران دبستان را در مدرسة شهید فرهادی و مقطع راهنمایی را در مدرسة کلیم کاشانی و دبیرستان را در مدرسة شهدای محراب تحصیل کرد.
از نظر اخلاق، مهربان و دانا و در تحصیل جزء محصّلين برتر کلاس خود بود. به یتیمان و فقرا خیلی احترام میگذاشت و در حدّ توان به آنها کمک میکرد. ایرج فردی با خدا و مقیّد بود. نماز اوّل وقت و جماعت او هیچ وقت ترک نمیشد و همیشه در صف اوّل نماز و دعا در مسجد عبدالرّحمان ابوزیدآباد بود. از مشخّصات بارز ایشان نماز شبشان بود که چند ساعت از شب را به خواندن نماز شب و نمازهای دیگر میگذراند. روزه های او هیچ وقت قضا نمیشد و همیشه روزة مستحبی میگرفت. وی در ورزش سرآمد همة جوانان ابوزیدآباد بود و در بازی فوتبال ورزشکار فوقالعادهای بود.
وی به عنوان یک رزمندة بسیجی عادی به جبهه اعزام شد و در لشکر 8 نجف اشرف گردان علی بن ابی طالب(ع) گروهان امام حسن(ع) جزء نیروهای پیاده بود. ایشان در تاریخ 1367/03/24 در سن 18 سالگی در جبهة شلمچه در عملیّات بیت المقدّس 7، آخرین عملیّات ایران قبل از امضاء قطعنامه 598، به درجة رفیع شهادت نائل آمد. او انسانی خالص و باخدا که واقعاً شهادت برازندة این جوان رعنا بود.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله اولئک هم الفائزون.
آنانکه ایمان آورند و هجرت کردند و جهاد کردند با مال ها و جان هایشان درجههای عظیم نزد خدایشان دارند و اینانند رستگاران دو عالم.
با درود فراوان بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش این خورشید پر نور و این عالم بزرگوار و این روحانی عزیز خمینی کبیر که در تمام قابهای مستضعفین جای دارد و با درود بیکران بر حضرت آیت اله منتظری امید امام و امت شهید پرور و با سلام بر شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و با سلام به رزمندگان اسلام در کلیه جبهه های حق عیله باطل و با سلام و درود بیکران حضور مردم شهید پرور و پیرو خط سرخ امام خمینی ابوزیدآباد شکر خدای را که ما را به راه خود آورد و انشاءاله جزء بندگان با ایمان او باشیم شکر خدای را که در رحمت خود را به روی رزمندگان باز کرد و توفیقمان داد که در راه او جهاد کنیم و انشاءاله این جهاد و هجرت ما مورد قبول خدای تبارک و تعالی قرار گیرد خدایا تو بپذیر ما را به عنوان سرباز امام زمان (عج) و امام خمینی ما را پذیرا باش به عنوان پاسدار اسلام و میهن عزیز اسلامی ایران چرا که امام عزیزمان فرمودند ای کاش من هم پاسدار بودم. ای مردم امروز انقلاب اسلامی ایران نیاز به خون دارد و این خون ناچیز در مقابل خونهای با عظمت شهیدان اسلام بسیار ناچیز است ای حسینیان و ای عاشورائیان امروز صدای ملکوتی هل من ناصر حسینی که از دهان مبارک فرزندش بیرون میآید باید اجابت کرد ای مردم شهید پرور مقاوم سرزمین لاله گون ایران درودتان باد که با این همه ایثار یکبار دیگر صحنه ایثارگری کربلای را تکرار نمودید. و به جهانیان فهماندید که حسین(ع) که بود و چه کرد. ای مردم عزیز و شجاع باز هم صبر و استقامت کنید که فتح نهایی نزدیک است همچون پیامبر و پیروانش در شعب ابی طالب مقاومت کنید با اینکه حتی نان خالی نداشتند مقاومت کردند با اينكه بچه هایشان از شدت گرسنگی گریه می کردند باز هم مقاومت و صبر کردند تا اینکه پیروز شدند و مردم بدانند که اولین چیزی که هر شهیدی میخواهد دعا بجان امام است چرا که او مایه عزت ماست اوست که همه را از منجلاب گناه و فساد بیرون آورد خداوند را باید شکر نهاد که ما را در این زمان آفرید و به ما رهبری با شکوه و شکیبا و صبور و دارای صفات کامله انسانی اعطاء نمود پس خداوند آنرا بخاطر این نعمت بسیار بزرگ شکر میکنیم ای برادرانی که به سن جوانی رسیده اید خودتان را سوق دهید بسوی اخلاق اسلامی مواظبت کنید خویشتن را تا خدای نکرده دچار دشمن قسم خورده نشوید دشمن خیلی روی شما کاری میکند و شما را وسوسه میکند به مال و شهوات دنیوی پس برادر عزیز مواظب نفس خود باش که اگر خدای نکرده خلاف جهت حرکت کنی بعداً پشیمان خواهید شد در لباس پوشیدن خود ملاحظه کنید از لباس غیراسلامی پرهیز نمائید.
در مورد مردم ابوزیدآباد میخواستم بگویم که پیرو خط ولایت فقیه باشید هر چه که او فرمان دادند اطاعت کنید از افرادی که او انتخاب میکند اطاعت و پیروی کنید همه با هم متحد شوید جبهه های نبرد را پر کنید که ؟؟؟؟؟؟ و مال و پول دنیا هیچ ارزشی ندارد. شما ای پدر و مادر عزیزم درود ؟؟؟؟ بر شما باد خداوند انشاءاله شما را مشمول رحمت بیانتهای خویش بگرداند و در این مصیبت که برایتان پیش آمده صبر و شکیبایی عنایت بفرماید. اما این یک مصیبت نیست این نهایت سرور و خوشحالی است مصیبت آن وقتی بود که فرزندتان برای حفظ اسلام و ناموس و لبیک گفتن به ندای ولی امر سرباز زند و لبیک نگوید الان که فرزندتان به فیض عظیم الهی نائل گردید شما باید افتخار کنید. تو ای پدر عزیزم من در این چند سال عمر که در دنیا زندگی کردم فقط باعث ناراحتی و ایجاد مشکلات برای شما بودم و حالا بسیار خجل و پشیمانم که چرا من گوش بفرمان شما ندادم من خیلی از شما معذرت میخواهم و حلالیت میطلبم و امید عفو و بخشش از شما درام و تو ای مادر عزیزم حتماً میدانم که از شنیدن شهادت من سپاسگزار میشوی که فرزندت توانسته تا آخرین لحظات به امر الهی و فرمان امام لبیک گفته و بار سنگین را تا دم مرگ اطاعت نماید مادر جان میدانم فرزند خوبی برای شما نبودم و نتوانستم ذرهای از زحمات شما را جبران کنم ولی امیدوارم شیرت را بر من حلال کنی و تو ای خواهرم راهنمایی دارید که از بهترین زنان و خیرالنسا، خود و جهان است شما رهبری دارید مبارز شیردل و دلیر و شجاع اما در عین حال معصومه کامله است او فاطمه زهرا (س) است اوست که به شما رهنمود میدهد. ای زنها تقوا داشته باشد و زندگی فاطمه را مشاهده کنید و پند بگیرید خواهران شما هستید که میتوانید حزباله تحویل جامعه دهید شما هستید که میتوانید امید شیاطین را به ناامیدی مبدل سازید شما این را میدانید که زن بود که خون امام حسین (ع) را ثبت کرد او حضرت زینب شیر زن خدا بود او می گوید ای زنها خدا ترس باشید و شما ای خواهران که همان حکم زینب را دارید امروز تثبیت خون شهدا بستگی به حجاب کامل شما دارد و این را از وصیت هر شهیدی میخوانید ای خواهرم حجاب تو کوبندهتر از خون من است پس خواهرم حجاب را حفظ کن بصورتیکه شاعر می گوید: ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است، ارزنده ترین زینت تو حفظ حجاب است.
در آخر از مادر و پدر خودم میخواهم باز هم صبر و مقاومت کنید اگر میخواهید برای من گریه کنند برای امام حسین (ع) که آنقدر مظلوم بود گریه کنند. اگر من به شهادت رسیدم در موقع دفن من مصیبت حضرت امام حسین (ع) را بخوانند از تمام مردم ابوزیدآباد یک به یک عاجزانه تقاضا دارم که اگر من درباره آنها غیبتی یا تهمتی زده ام و یا آزاری به آنها رسانده ام مرا ببخشند اما تشییع جنازه و محل دفنم میخواهم که تشیع جنازه من به دلخواه پدرم باشد و جنازه من در دارالسلام شهید ؟؟؟؟؟؟؟؟ دفن کنند.
والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته 67/3/16