داود کبیری نوش آبادی
رضا
بسیجی
دانش آموز
1349/02/01
شهر نوش آباد
1365/10/04
جنوب خرمشهر
گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد
داوود در اوّل اردیبهشت ماه 1349 در نوش آباد به دنیا آمد .دوران طفولیّت را در خانه ای محقّر و با زندگی ساده و بی آلایشی سپری نمود . دوران تحصیل در مقطع ابتدایی را در آموزشگاه تقوی شهر نوش آباد به پایان رسانید و در اثر بی احتیاطی یکی از دوستانش در سال چهارم ابتدایی از ناحیه یک چشم آسیب دید و سخت مجروح شد . این ضایعه نتوانست خللی در درس و اخلاق خوب او ایجاد کند .
عشق به جبهه کم کم وجود او را فرا گرفت ولی سنّ کم او این اجازه را نمی داد که در صحنه های نبرد حق علیه باطل قدم گذارد و این شور و هیجان را به خدمت در کتابخانه مسجد محلّ زندگی خود در منطقه شهید رجایی نوش آباد به نمایش گذاشت و مسئولیت ادارة کتابخانه را عهده دار شد .
در صفوف نماز جماعت ، دعای کمیل ، زیارت عاشورا و ... حضور فعّال داشت . دوران راهنمایی را در مدرسه شهید روحی نوش آباد آغاز کرد . سال دوّم راهنمایی را به پایان رسانده بود که تصمیم گرفت به جبهه های حق علیه باطل برود . بالاخره رضایت والدین خود را گرفت و عازم جبهه شد . حدود سه ماه در جبهه بود که بر اثر سقوط از تختخواب روانه بیمارستان شد و پس از به دست آوردن اندکی بهبودی دوباره به جبهه رفت و در تاریخ 1365/10/04 در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید .
. .
روحش شاد و راهش پررهرو باد !
وصيّت نامه شهيد داوود کبیری نوش آبادی ( شماره 1 )
بسم اللّه الرحمن الرحیم
- ای پدر و مادر عزیزم ! در مرگم اشک نریزید که دشمن ، شاد شود خوش باشید و شادی کنید انگار که عروسی داوود است و به آرزویش رسیده و بارها گفته ام که
« اللّهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک » می دانم مرا بزرگ کرده اید ، به امید این که روزی عصای دستتان شوم ولی شرمنده ام که این امر مهّم تا به حال این اجازه را به من نداده، اگر عمری باقی ماند جبران می کنم وگرنه مرا حلال کنید .
فرازي از وصيّت نامه شهيد داوود کبیری نوش آبادی : ( شماره 2 )
بسم اللّه الرحمن الرحیم
« فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الحیوه الدنیا بالاخره و
من یقاتل فی سبیل اللّه فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجراً عظیما »
سوره نساء – آیه 74
مؤمنین باید در راه خدا با آنان که حیات مادّی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد کنند و هرکس در جهاد برای خدا کشته شد فاتح گردید زود باشد که او را اجری عظیم دهیم .
- به نام اللّه پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود و سلام به امام زمان (عج) و درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و درود و سلام بر آیت اللّه منتظری .
پـــایـــان زندگـــی هـرکـس بــه مـــرگ اوست
جز مـرد حق که مـرگ وی آغاز دفتر است
زنده را زنده نخوانند که مرگز از پی اوست
بلکـه زنده است شهیدی که حیاتش زقفاست
همـه دم فکــر من این اسـت و همه شب سخنــم
کــه چـرا غافــل از احـــوال دل خویشتنـــم
از کجــــا آمـــــده ام آمدنــــم بحـر چـه بـــود؟
بـه کجـــا مـی روم آخــــر ننمایــی وطنــم
مــرغ بــاغ ملکوتــــم نیــــم از عالـــم خــــاک
چنـــد روزی قفسـی ساخته انــــد از بدنــم
من به خود نامده ام اینجا که به خود بـاز روم
آن کـــه آورده مــرا بـاز بــــرد تــا وطنـم
- اکنون که با چشم باز و نیّت خالص پیام امام را لبیک می گویم در کمال صحت عقل این جملات را بر روی کاغذ می آورم . ای کاش بتوانم با قطره های خون خود این برگ را امضا کنم . ای کاش قطره اشکی بودم که از چشم های امام
می ریزد ، امامی که هر قطره اشک و سیل خروشان دردها و رنج های مستضعفین است . عقلم اجازه نمی دهد درباره او قلم فرسایی کرده و زبانم هم عاجز است . ما مسئولیم به ندای امام لبیک گوییم و در قبال این لبیک گفتن مسئول هستیم حال که امام زمانمان در جبهه ها به چشم می آید و امدادهای غیبی به جبهه ها کمک
می کند ، پس ای یاران امام زمان و ای پویندگان راه حسین ، وقت را غنیمت شمارید ما می رویم تا اسلام پایدار بماند ، تا قرآن جاودان بماند ، ما می رویم که دیگران آگاه شوند و انتقادهای بی مورد را کنار بگذارند . بیایید خالص شوید و مخلص اللّه و این یک لحظه عمر را غنیمت شمارید ، فردا دیر است .
- به یتیمان و مستضعفان کمک کنید ما را فردا با حضرت علی (ع) می سنجند هیچ گاه و در هیچ شرایطی امام را تنها نگذارید . در نماز جمعه ها و دعاهای کمیل شرکت فعّالانه داشته باشید که به قول رهبر کبیرمان همه چیزمان از این نمازها و دعاهاست .
- ای پدر و مادر عزیز و مهربانم ! در مرگم اشک نریزید که دشمن شاد شود خوشحال باشید و شادی کنید که عروسی داوود است و به آرزویش رسیده، و بارها گفته ام که « اللّهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک » می دانم مرا بزرگ
کرده اید به امید روزی که عصای دستتان شوم ولی شرمنده ام که این امر مهّم به من تا حالا این اجازه را نداده اگر عمری باقی ماند که جبران می کنم وگرنه مرا حلال کنید . می دانم شما بودید که از بدو تولّد اذان در گوش من گفتید و نام پّرصلابت محمّد (ص) را به من یاد دادید پس چرا باید ناراحت باشید .
- برادرانم ! وقتی بزرگ شدید إن شاء اللّه افراد لایقی برای اسلام باشید تا اسلام به شما افتخار کند و مرا نیز حلال کنید .
- ای خواهرانم ! دوست دارم زینب وار زندگی کنید و هم چون زینب سختی ها را تحمّل نمایید و الگوی دیگر خواهران باشید . حجابتان را حفظ کنید و از یاد خدا لحظه ای غافل نشوید .
- خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .
والسّلام
امضا : 1365/9/11