ماشااله گنجی آرانی
غلام رضا
بسیجی
1323/02/09
1365/12/12
شلمچه
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
ماشاالله در تاریخ 1323/02/10 در یک خانوادة مذهبی و متوسّط در محلّة کوی شهدای آران چشم به جهان گشود. او از کودکی، مهربان و فداکار بود، هنوز طعم کودکی را خوب نچشیده بود که پدر خود را از دست داد و همدم مادرش شد. او به همراه مادرش نان میپخت و ریسندگی میکرد و از این راه امور زندگی خود را میگذراندند. وی علاقة شدیدی به ائمّة اطهار(ع) داشت.
همیشه نماز شب میخواند و غسل جمعه را فراموش نمیکرد. ورد زبانش این شعر بود: «ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم/ محبّان تو هستیم/ نظر کن ز عنایت/ به فردای قیامت».
در شهرستان آران و بیدگل رسم بود که حتی پیر و جوان و کودکان در خانة خود یا همسایگان به کار قالیبافی مشغول بودند و ایشان هم از این اصل مستثنی نبود، او هم در کنار خانوادة خود به کار قالیبافی میپرداخت. در سن 21 سالگی ازدواج کرد و حاصل این زندگی چهار پسر به نامهای حسن و حسین و علی محمد و محمود و 3 دختر به نامهای معصومه و مریم و فاطمه بود. در سن 24 سالگی مادرش را از دست داد.
به فرزندان خود خیلی محبّت میکرد و با آن ها صحبت میکرد. خشم و نفرت خود را از رژیم شاهنشاهی نشان میداد تا این که روزی از بسیج، اعلام اعزام نیرو به جبهه کردند و ایشان با شنیدن این خبر، بدون معطّلی به بسیج رفت و ثبت نام کرد، بعد از دو سه روز اعزام به مناطق عملیّاتی، در تاریخ 1365/12/12 در حالی که آخرین فرزندش محمود دو سال بیشتر نداشت در منطقة عملیّاتی کربلای 5 در شلمچه به درجة رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش بعد از 13 سال مفقودالجسد بودن به میهن عزیزمان بازگردانده شد و بعد از طواف زیارت امام رضا(ع) به شهر خودش بازگشت و در گلزار شهدای زیارت امامزاده محمّدهلال بن علی(ع) به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد