گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

علی مبینی زاده آرانی

حسن

بسیجی

1346/01/01

آران وبیدگل

1361/08/11

عین خوش

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

علـي در 1346/1/1 در خـانـواده اي مذهبـي ديـده بـه جهـان گـشـود. نامش را علي نهادند تا همچون امامش شجاع و دلير گردد. در اوان زندگي بيش از يكسال از عمرش نگذشته بود كه از نعمت پدر محروم شد، ولي مادري دلسوز و پيرو صديق اسلام و اهل بيت عصمت و طهارت(عليه السلام) داشت كه همچون زينب رسالت مادري و تربيت فرزندان خود را به عهده گرفت و آخرين فرزند يتيم خود را ( علي ) با تمام محروميت ها بزرگ كرد، تا به بلوغ رسيد علي نيز جواني رشيد و متعصب مكتبي و مذهبي بود و روحانيت و علماي اسلام را سخت دوست مي داشت و دليل بارز او نشانة علاقة ايشان به اسلام و مربيان اسلام عين گفتارش در وصيت نامه اوست كه مي گويد : « سعي دارند ولايت فقيه را لكه دار نمايند و با اين عمل روحانيت متعهد، اين قشر مستحكم ملت را كه حافظان به حق انقلابند از شما بگيرند، ولي شما به هوش باشيد كه نكند روحانيت متعهدي چون بهشتي ها و صدوقي ها، دستغيب ها، مطهري ها را از شما بگيرند و دشمن زبون از اين قشر ( روحانيت متعهد و عظيم) بيشترين ضربه را خورده است شما نيز مواظب حركت مذبوحانة آنان باشيد.» امّا نشانه علاقه مندي او به اسلام عزيز و پيروي اش از اهل بيت سخنان او است در ياد نامه ي وي:

« بـا گرفتـن سـر مشـق از حسيـن بن علي(عليه السلام) و نيروي الهي، در مقابل سلاح ها و تجهيزات مادي آنها ايستادگي مي كنيم.»

علی هنگامی که احساس کرد که می تواند در جبهه ها حضور پیدا کند هر چند از نظر جثه و سن به حدی نرسیده بود که بسیج او را برای اعزام به جبهه ثبت نام کند ولی هر روز برای ثبت نام جهت آموزش و رفتن به جبهه به بسیج مراجعه می کرد چندین مرتبه مراجعه کرد ولی از ثبت نام او ممانعت می شد تا وقتی که جلو بسیج خیلی گریه کرد تا توانست موافقت ثبت نام را بگیرد و فرم رضایت نامه والدین را دریافت کند ولی چون پدری نداشت فرم را والده اش امضاء کرد وقتی برای ثبت نام به بسیج مراجعه کرد در پوست خودش نمی گنجید بلاخره دوره آموزش را گذراند و به جبهه اعزام شد و در عملیات محرم شرکت کرد و در تاریخ 61/8/11 در منطقه عملیاتی عین خوش روح بی قرار او از قفس جسمانی پرواز کرد و به وجه ا... رسید.

روحش شاد و يادش گرامي باد.


تعداد بازدید: 3985

بسمه رب الشهدا و الصدیقین

«الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون»

درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و درود و سلام به شهدا شهدای گلگون کفن نهضت ایران، سلام به رزمندگان دلیر و غیور ایران که با هدیه کردن جان خویش و با فداکاری و نثار خون جوشان و پاک خود امام و فرصت را هرگونه نقشه های شیطانی را از دشمن زبون و دون صفت سلب کرده و با شجاعت تام و با گرفتن سرمشق از حسین بن علی(ع) و پیروی الهی در مقابل سلاح ها و تجهیزات مادی آن ها ایستادگی می نمایند و به نام خداوند مهربان و به نام خداوند خالقم و معشوقم که زنده به اویم و همه چیزم از اوست و همة افعالم برای رضای اوست و جهت و راهم راه خدا یعنی سبیل الله است، به نام خدایی که زندگیم و مرگ و جهادم برای اوست.

و اکنون که اسلام به دستور قرآن مأمور نبرد با کفر است و اکنون که حضرت امام خمینی وظیفه را بر ما مشخص کرده است وظیفه خود دانستم که لبیک گوی پیام رهبرم باشم لذا تصمیم گرفتم به جنگ با کفر و ستم عازم جبهه شوم و دین خویش را نسبت به این انقلاب و نهضت اسلامی ادا کنم و با نثار خون خویش بساط فتنه و تزویر را از سرزمین خویش برچینم و در نهایت کشته شوم که لیاقتی استکه خداوند به هر فردی نمی دهد. این وظیفه هر فردی است که هنگامی در راه خدا حرکت می کند تا به معبودش برسد.

وصیتم به مادر مهربانم: سلام بر تو ای مادر که در زندگی هم سوز و همدم و ؟؟ بودی و غمخوار و دل سوز، ان شاءالله اکنون که فرزندت را به عشق الهی وفرمان خدایی روانه جبهه حق علیه باطل کردی خوشحال باش و خداوند را شکر کنی که فرزندت را که امانتی بود تقدیم خدا کردی.

مادر من که در زندگیم نتوانستم زحمت های تو را جبران کنم مادر تو بسیار در بزرگ کردن من کوشش کردی، مادرم تو در عین حال که مسئولیت مادری را نسبت به من داشتی مسئولیت پدری را نیز نسبت به من ادا کردی چرا که من یتیم را تو تنها و با کمک خداوند پروراندی و روانة جبهه کردی.

مادرم از شهادت فرزند غمناک مباش و صبر و شکیبایی را داشته باش که خداوند صابران را دوست می دارد.

مادرم مرا حلال کن و شیرت را بر من حلال گردان من نیز ان شاءالله تو را در آخرت نزد خداوند بزرگ شفاعت خواهم کرد.

مادر اگر گریه می کنی گریه ات اشک شوق باشد موقعی که خبر شهادت مرا شنیدی افتخار کن چون من هم در این سعادت مفتخر هستم.

وصیتم به خواهرام: سلام به خواهر مهربانم که در زندگی سرمشق بودی، خواهرم رسالت خون برادرت را زینب وار حمل کن و پیام رسان هم چون زینب باش وصیتم به تو ای خواهر این است که حجاب خود را حفظ کن و عفت و تقوی را نصیب العین قرار بده.

وصیتم به برادرم: سلام به برادران عزیزم که هم چون معلمی بودید برای من که مرا راهنمایی می کردید و هدایت می کردید مرا به راه مستقیم یعنی راه خدا ان شاءالله باخبر شهادت من ضعف به خود راه ندهید و هم چون کوه استقامت داشته باشید که صبر شما خنجری است بر قلب تیرة دشمن، برادرانم امیدوارم برادر حقیرتان را برای رضای خدا ببخشید، در ضمن سلامم را به برادر عزیزم که در جبهة غرب کشور مشغول نبرد است برسانید و حلالیت بطلبید. خون برادرتان که در راه حسین(ع) و رهبر عزیز و حفظ اسلام ریخته شده نگذارید هدر برود.

وصیتم به دوستان و آشنایان: دوستان من از شما تقاضا دارم که اگر خلافی از من سر زده مرا ببخشید و امیدوارم که من را حلال کنید.

وصیت به ملت غیور ایران: سلام بر ملت غیور و دلاور مسلمان ایران. امیدوارم که همیشه از ولایت فقیه حمایت کنید و ولایت فقیه است که این چنین ملت را، یعنی شما را از قید و بند اسارت دولت غرب و شرق نجات داد و شما را به ریسمان الهی و دعوت الهی فرمان داد لذا امروز دشمنان ما سعی دارند بیشترین ضربه را بر پیکر پرتوان ولایت فقیه بزنند و سعی دارند ولایت فقیه را لکه دار نمایند و با این عمل روحانیت متعهد این قشر مستحکم ملت را که حافظان به حق انقلابند از شما بگیرند. ولی شما به گوش باشید که نکند روحانیت متعهد را چون شهید بهشتی ها، صدوقی ها، مطهری ها، دستغیب ها را از شما بگیرند. دشمن زبون از این قشر متعهد و عظیم بیشترین ضربه را خورده است و شما نیز مواظب حرکت مذبوحانه آنان باشید و سفارش دیگر این که حضورتان در صحنه باید همیشگی و جاوید باشد و سنگر نمازجمعه را ترک نکنید و همیشه امام و رزمندگان اسلام را دعا کنید.

عملیات محرم

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.

از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای

علی مبینی زاده آرانی

مورخ 20/ 7/ 1361


 آثار علی مبینی زاده آرانی

 آثار علی مبینی زاده آرانی

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع