ماشااله مرنجابیان
مسلم
سرباز سپاه
1346/03/01
آران وبیدگل
1365/10/04
جنوب خرمشهر
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
ماشااله در سال 1346 در خانـواده اي مـذهبـي و متـديـن چـشم بـه جهان گشود او در كودكي علاقه زيادي به ائمه اطهار(عليه السلام) داشت و در جلسات مذهبي شركت فعال و عاشقانه داشت دوران نوجواني او در زمان انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام(ره) شكل گرفت. با شروع جنگ تحميلي با وجود سن كم علاقه زيادي به جبهه داشت. تحصيلاتش را تا سوم راهنمايي ادامه داد و سپس براي ثبت نام به جبهه به بسيج مراجعه كرد ولي به علت سن كمش او را نپذيرفتند و پس از مدتي با دست بردن در شناسنامه اش بالاخره ثبت نام كرد و براي اولين مرتبه به جبهه هاي كردستان اعزام شد و پس از آن در ديگر جبهه ها هم حضوري فعال داشت در يكي از عملياتها از ناحيه صورت، گردن و پهلو مجروح شد و پس از مداوا در بيمارستان صحرايي به تهران منتقل شد و پس از به دست آوردن سلامت نسبي براي چندمين مرتبه در جبهه ها حضور پيدا كرد و اين مرتبه در عمليات كربلاي 4 شركت نمود كه در همين عمليات بود كه پيكر پاكش مفقود شد.
روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد
وصیت نامه شهید ماشاءالله مرنجابیان
بسم الله الرحمن الرحیم
الهم اجعلنی من جندک ، فان جندک هم الغالبون : پروردگارا ، مرا از لشگریان خودت قرار ده که لشکریان تو همیشه پیروزند.
با سلام به منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با درود به رهبر کبیر انقلاب ، حضرت امام خمینی (ره) و با سلام به روان پاک شهیدان. اما ای خدای بزرگ از تو می خواهم هدایتم کنی و مرا عاشق خودت گردانی تا عبادت های تو را به جای آورم و از همه گناهانم پاک شوم و در آن هنگام می خواهم خون ناقابلم را در راهت بدهم و خونم پای درخت اسلام بریزد و این درخت را بارورتر نمایند .
ای خدای بزرگ:
تو را شکر و سپاس می گویم که مرا در این زمان و مکان خلق کرده ای چون اگر مرا در هر زمان و مکانی خلق می کردی ، تو را آنگونه که اکنون می شناسم ، نمی شناختم وآنگونه در راهت نبرد و جهاد نمی کردم و بالاخره از این دنیا می رفتم. اگر که در آفریقا و آمریکا خلقم کرده بودی یا در قرن ها و سال ها پیش مرا خلق می کردی .
پس باید تو را شکر کنم ای خدای بزرگ ، تو را شکر می کنم که روح الله این نایب امام زمان (عج) را فرستادی تا دوباره به اسلام روح تازه ای ببخشد و زنده تر نمایند و او بود که وسیله ای شد که من به سوی تو بیایم وگرنه من کسی نبودم که در راهت جهاد کنم و جان ناقابلم را در راهت بدهم و به این مقام والا و بزرگ برسم که اگر هفتاد سال عمر می کردم و همه را به عبادت می پرداختم و تمام اعمال مستحب را انجام می دادم به چنین مقامی نمی رسیدم که به نزد تو بیایم و با توصحبت کنم و اگر بعد از هفتاد سال عمر ، میمردم و بعد از عالم برزخ و قیامت به بهشت تو راه می یافتم اما به نزد تو راه نمی یافتم . اما ای خدای بزرگ این سپاس و شکرها را که تنها بر زبانم جاری است قبول بفرما و این عبادت های کوچک و ناقابل را از من قبول کن و اگر قبول نکنی ، من عباداتی در نزد تو نخواهم داشت .
ای مردم قدر این انقلاب را داشته باشید و بدانید که شما نمی دانید این انقلاب چگونه دنیای غرب و شرق را متحیر کرده است و اگر می دانستید ، امام را تنها نمی گذاشتید و جبهه را خالی نمی گذاشتید اما جوانان شما فهمیدند و به آن عمل کردند و به جبهه ها آمدند و امام را یاری کردند و شهید و مجروح و اسیر و مفقود الاثر شدند و جایشان خالی است .
ای پدر گرامی و ای مادر مهربانم :
از راه دور به شما سلام عرض می کنم و امیدوارم که بعد از شهادت من ، صبر را پیشه کنید ، چون خداوند خواسته است و اگر نارضی باشید بدانید که از دست خداوند ناراضی خواهید بود و فقط توکل کنید بر خداوند و از خداوند بخواهید که شهادت من را قبول بفرماید و اگر صبر می کنید برای خدا صبر می کنید و امیدوارم که همگی مرا حلال کنید و من نیز همگی شما را حلال نمودنم .
ای خواهران وبرادرانم :
از شما می خواهم که راه حسینی را در پیش بگیرید و روح الله را یاری کنید و امروز اسلام احتیاج به تک تک شما دارد و از شما می خواهم تا آنچه در توان دارید به اسلام و قرآن خدمت کنید و کارهایتان فقط و فقط برای خدا باشد .
ای دوستانم :
امیدوارم که مرا حلال کنید و امیدوارم که اسلام را یاری کنید و جبهه ها را خالی نکنید و امام را یاری کنید . از کلیه خویشان و فامیلها می خواهم که مرا حلال کنند و راه شهیدان را ادامه دهند .
خدایا:عبادت ناقابل من را قبول بفرما
پروردگارا : شهادت مرا ، شهادت در راه خودت قبول بفرما مرا با امام حسین و با شهدای صدر اسلام محشور بگردان
خدایا: رزمنگان را پیروز ، مجروحین را شفا ، اسیران را استخلاص عنایت بفرما
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ، خمینی را نگه دار . از عمر ما بکاه و بر عمرش بیفزا
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته
تاریخ : 1363/2/2
ماشاالله مرنجابیان