اصغر مسجدی نوش آبادی
اسمعیل
بسیجی
محصّل
1345/02/01
آران وبیدگل
1362/05/14
حاج عمران
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
اصغر در اول ارديبهشت 1345 در خانواده اي مذهبي و متدين پا به عرصة وجود نهاد. از كودكي دلسوز خانواده اش بود و براي همين از وقتي كه خود را شناخت در همة امور به خانواده اش كمك مي كرد. شش ساله بود كه وارد مدرسه ابتدايي شد و در مدرسـه جنـگل آبـاد بـه تحصيـل پرداخت و دوران ابتدايي را در مدرسه شهيد خدمتي سپري كرد. سال سوم دبيرستان بود كه عازم جبهه هاي حق عليه باطل شد تا بتواند دين خود را به اسلام و كشور اسلامي ادا كند و به عنوان سرباز كوچكي به فرمان امام خود لبيك بگويد.
اصغرعزيز چند ماه از حضورش در جبهه هاي حق عليه باطل نگذشته بود كه در عمليات والفجر 3 در منطقه حاج عمران در تاريخ 1362/5/14 به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد
بسم رب الشهدا و الصدیقین و الصالحین
الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله
وصیت نامه (یادگارنامة ) بندة عاصی
«فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ اُخرِجُوا مِِن دِیارِهِم وَ اُوذُوا فِی سَبیلی
وَ قُتِلُوا لَاُکَفِّرَنَّ عَنهُم سَیِّئاتِهِم وَ لَاُدخِلَـنَّهُم جَنّاتٍ تَجری مِن
تَحتِهَا الاَنهَارُ ثَوَاباً مِن عِندِاللّهِ وَاللّه عِندَهُ حُسنُ الثَّوَابِ »
آل عمران – آیه 195
پس آنان که از وطن هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کردند و کشته شدند همانا بدی های آنان را در پرده لطف خود بپوشانیم و از گناهان آنان درگذریم و آن ها را به بهشت هایی وارد گردانیم که زیر درخانش نهرها جاری است این پاداشی است از جانب خدا و نزد خداست پاداشی نیکو و بهشت لقای ؟؟
به نام الله تنها پروردگار و آفریدگار جهان خلقت و نیز به نام او که زندگی و مرگم از ناحیة قدرت لایزال اوست.
سلام و درود الله بر انبیاء پاک و معصوم الهی از آدم(ع) تا خاتم الانبیا محمد بن عبدالله(ص)، درود ملائکه الله بر ائمه علیهم السلام از مولا امیرالمؤمنین علی(ع) تا حضرت حجه(عج) و نیز سلام حزب الله و امت های مستضعف و محروم. ؟؟ الله بر نایب برحق ولی الله اعظم حضرت امام خمینی. درود حزب الله نثار ارواح پاک، مطهر و معطر شهدای عزیز صدر اسلام تا زماننا. درود و سلام بر معلولین، مجروحین و مصدومین انقلاب همراه با آرزوی شفای عاجل و کامل آن ها. ؟؟ درود، سلام و صلوات خداوندی بر ملت شهیدپرور ایران. سپاس خدای بزرگ را که دگربار باب رحمتش (جهاد) را به ؟؟ روسیاه ترین و عاصی ترین بندگان گشوده و او را به عنوان بنده ای ذلیل و عاصی پذیرفته است.
سپاس خدای منان که این عبد ذلیلش را از زندگانی 16 سالة در حال غفلت و نادانی به سوی زندگانی آگاهانه و نورانی ؟؟ و هدایت فرمود و نیز شکرگزارم آفریدگار بی شریک و همتا را که اگر شهادت نصیب من نفرمو؟؟ توفیق و عطا و عنایت فرمود که بار دیگر به جانب حقیقی ترین دانشگاه الهیات (جبهه) هدایت و راهنمایی گردیم. از آن ها که بر ؟؟ مسلمی فریضه و واجب است برای خود یادگاری (وصیت نمه) به جای گذارد تا دیگران از آن استفاده نمایند لذا این حقیر و بندة عاصی خدای بزرگ چند جمله و سطری به عنوان یادگارنامه برای شما هرچند قابل و لایق نیستم به جای می گذارم باشد تا بدین وسیله به هنگام خواندن این یادگارنامه ما را دعا کرده و طلب مغفرت نمایید.
قبل از شروع به وصایم جملاتی را مرقوم می دارم: شهادت در راه خدا بهترین مرگ هاست. حال که قرار است از این دنیا و خانة موقت فناپذیر به دنیا و منزلی جاودانه و ابدی پرواز کرده و هجرت گزینم پس چه بهتر با مرگی شرافتمندانه دنیای فانی را وداع گوییم و آری بهترین مرگ ها در نزد بندگان مخلص و خالص خدای تبارک و تعالی مرگ فی سبیل الله است و این مرگ نصیب افرادی می گردد که خود را ساخته و توشه ای برای سفر طولانی برداشته اند و لایق شهادت می طلبند نه هرکس هرکسی را. این عبد عاصی و ذلیل حق آگاه به این مسئله و مطلب هستم که لایق شهادت نیستم ولی با این همه گناهان بیش از حد و اندازه ؟؟ باز امید به رحمت واسعة الهی داشته و امیدوارم که خداوند این فوز عظیم (شهادت) و هدیه اش را روزی من بگرداند ان شاءالله. اما حال وصایایی با شما سروران و معلمان گران قدر، خانوادة مؤمن، مکتبی و انقلابیم. با شما خانواده ای که 16 سال و اندی برای این حقیر رنج و تعب کشیده، مرا هر رنج و غمی بزرگ کرد و امید داشتید که از زحمات شبانه روزو جبران ناپذیرتان مثمر ثمر واقع گردد امیدوارم که نتیجة آن همه رنج ها و تعب ها را خداوند به وسیلة پذیرفتن و عطا فرمودن فوز عظیم (لقاءالله) به شما نمایان گرداند.
اکنون که با شما عزیزان سخنان ناقابلانه دارم. شما ای بزرگواران نورچشمان و ای سروران خود آگاه هستید که همة ما امانتی بیش در دست شما و برای چند صباحی نبوده و امانت نیز تا زمان معینی در نزد افراد و یا فرد ؟؟ می باشد و پس از آن باز امانت را باید به صاحبش رجعت داد این فرزند شما یک امانت بوده اکنون زمانی است که باید امانت را به صاحبش (خدای جل و علا) بازگردانید. امیدوارم از این محول نمودن و ؟؟ دادن غمگین و حزین نباشید. عاقبت همة ما مرگ است و سرانجام مرگ به سراغ ما می آید پس چه بهتر که ما به سراغش با شتاب برویم و به آنان تفهیم نمایم که به روی کریه تو ای پایان دهنده به دفتر ؟؟ لبخند زد و با شتاب هم چون عاشقی که به دنبال معشوقه اش می دود تا این که او را نمی یابد به دنبالت دویدیم یا هنگام یافتنت خندان و خوشحال به سویت پر می گشاییم. خانواده ام، گمان مبرید هنگامی را که سعادت و لیاقت روزی ما بشود لیاقت داشته و یا لایق بودیم نه این تنها دلیلی بر لطف بیکران و رحمت واسعة الهی است آن هنگام، زمان سجدة شکر است.
ای بزرگواران و مربیانم: دست از یاری و مدد پیر جماران و پدر ؟؟ یتیمان امام بزرگوار روحی فداه برنداشتهو در خط منتهی به سعادت این عزیز اسلام و نیز روحانیت متعهد و مسئول این روح بخشان جوامع بشری قدم گذارده و گام بردارید. دست حمایت خویش را همان گونه تا به حال از دامان این بزرگواران و سرمایه های اسلام محمدی(ص) (روحانیت) برنداشته اید برندارید که ؟؟ گذاردن این عزیزان همان و جشن پیروزی اجانب و دشمنان همان و در نهایت عذاب الهی همان.
با خانواده محترم و معزز شهدا. این چشم و چراغ ملت، لطف و احسان نمایید و آنان را گرامی وعزیز دارید که خداوند را معزز دانسته و احترام به معبودتان نهاده اید. نمازجمعه این تجلی گاه قیام و وحدت را فراموش نفرموده و با شرکت همیشگی خودتان به دشمنان بگویید که ما همیشه در صحنه بوده و هستیم و رخصت و اجازه نمی دهیم که شما سرنوشت ما را به دست این کثیفتان گرفته و نبد و بردة خود محسوب کنید. کمک به جبهه ها را فراموش ننموده و به هر نحوی می توانید رزمندگان جان بر کف اسلام را یاری و مدد نمایید.
آخرین وصیت : به هنگامی که کنار مزار ؟؟ مشرف می شوید برای آمرزش گناهانم دعا نمایید.
اما وصیت به شما ملت الهی و خدایی شدة قهرمان و شهیدپرور و امت حزب الله: این حقیر و بندة ضعیف خداوند که لایق وصیت نمودن به شما استادان گرامی ام نیستم ولی به عنوان تذکر چون (اِنَّ الذِّکْرَ تَنْفَعُ الْمُؤمِنینَ) چند جمله ای می نویسم: با یاری عصارة اسلام عز؟؟ قلب تپندة امت های مستضعف جهان و خاصه ایران، امام بزرگوار به اجانب اعلام دارید که ما دست ؟؟ یاری حسین زمان و رهبرکبیر انقلاب مان تا آخرین لحظه و قطرة خون مان برنداشته و یاری این عزیز ؟؟ برای خود فریضه می دانیم. کمک به جبهه ها را که کمک به امام زمان(عج) واسلام عزیز است فراموش ؟؟ نفرمایید. راه منتهی به سعادت ابدی شهدا را که خط محمد(ص) و علی(ع) و آلش(ع) است ادامه داده و در خط آنان ؟؟ روحانیت آگاه و دلسوز را تنها نگذارید که تنها گذاردن این بزرگواران مساوی است با بی یاور نهادن اسلام و امام عصر(عج) ؟؟امت قهرمان و شهیدپرور، اگر زمانی شهادت نصیب ما شد مبادا با خود بگویید که لایق بوده نه بلکه باید تعجب ؟؟ زیرا سزاوار و شایستة شهادت نبوده و نیستیم و این لطفی ازالطاف بیکران خداوند است که شامل حال مان شده است. از همة شما می خواهم که برای آمرزش و مغفرت معاصی و گناهان مان دعا کنید.
واما وصایایی با جوانان: ای برادران و جوانان ایمانی به کمک برادران رزمندة خود بشتابید که این لحظه از ؟؟ لحظات سرنوشت ساز است. هیهات، که شما جوانان غیور زیر بار ذلت بروید پس تکلیف اسلام و میهن ؟؟ اقتضا داردکه به سوی جبهه ها جوانمردانه هجوم آورید. رفتن به جبهه یک واجب کفایی است ؟؟ جبهه ها محتاج به افراد است و این به همت شما جوانان است بدوید و به مسئلة جنگ خاتمه دهید. «امام خمینی»
ای جوانان: اکنون زمانی است که کربلای حسینی مکدر گردیده است و صدای هل من ناصر حسین ؟؟ لسان مبارک و گهربار امام عزیزمان به گوش ما مسلمین و شیعیان می رسد و تنها در انتظار یک لیبک گو؟؟ به ندای او می باشد اگر این عزیز زهرا(س) را یاری نماییم اسلام را مدد کرده و در صف و زمرة رستگاران ؟؟ و اگر این بت شکن و حسین زمان را تنها گذاریم در زمرة کسانی هستیم که اگر در زمان حسین(ع) آن جگرگوشة زهرا(س) هم می بودیم آن مظلوم را تنها گذارده و ماندن در دنیا را بر مبارزه کردن بای یزید و یزیدیان و نیز شهادت ؟؟ خدا ترجیح داده و تنها شعار می دادیم که حسین مظلوم و بی یاور است و این شعار بدون عمل مانند طبل میان تهی است.
ای جوانان که همیشه شعار می دهید و عمل نمی کنید البته روی سخنم با آنان است که تنها و تنها با شعار خیال می کنند راه شهدا را ادامه ؟؟ این شعارها همان طبل میان تهی است اگر واقعاً دلسوز برای کشور هستید و خود را پیرو پیر جماران می دانید به جبهه ها هم آمده و بنگرید که آیا شما راست می گویید یا عزیزانی که از همه چیز خود گذشته و هیچ گاه شعار نمی داده و تنها با عمل اعلام می دارند که ما پیروان راستین اسلام عزیز هستیم. زمانی افسوس می خورید که به هر کجا می نگرید تصویرهای یاران تان را مشاهده نموده و خود را تنها می بینید و زمانی غمگین می شوید که نظر نمایید به قبور شهدا که در میان آنان (شهیدان) فرزندان 13، 15 و 16 سالة این امت قهرمان را که چگونه شما را با ؟؟ لبان خاموش خویش لعن و نفرین می کنند و آن هنگام دیگر غمگینی شما هیچ سودی ندارد و باز زمانی اندوهگین می شوید که پدران و مادران و فرزندان معصوم شهدا با دید و چشمی حاکی از تنفر و انزجار به شما نگاه می کنند و آن زمان تنها راه چاره را مرگ می دانید و آن مرگ در بستر و ذلتو ننگ. پس تا زمان موعود فرا نرسیده و شما محبوب هستید به سوی جبهه ها روانه شوید که هم خود خوشحال خواهید بود و هم خدای عزوجل. آخرین سفارش، در خط روحانیت آگاه و متعهد گام بردارید. ای آنانی که تنها وصیت شهدا را شعار قرار داده اید خدا گواه است فردا در پیشگاه احدیت و نیز شهدا مسئول هستید و من راضی نیستم شما در تشییع جنازه و هیچ یک از مجالس و محافلی که برای من برگزار می شود شرکت کنید. بگذارید گمنام باشم که به خدا قسم گمنام بودن بهتر است از این که افرادی همانند شما وصایایم را شعار قرار دهند و عمل را فراموش کنند این موجب آزردن روح ما (شهدا) می شود.
این ها را گفته ام و مرقوم داشتم که فردا مسئول نباشم چون کلهم راع و کلهم مسئول عن ریته باز هم تکرار می کنم که با عمل تان حزب الهی بودن خود را نشان دهید نه با شعار.