گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

نوراله مهدیه آرانی

محمد

بسیجی

محصّل

1341/01/01

آران و بیدگل

1361/08/30

عین خوش

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

نورالله مهدیه آرانی سال 1341 در خانواداي متوسط، با ايمان و مذهبي متولد شد و زندگي خود را شروع كرد و تحصيلات ابتدايي را در هفت سالگي در مدرسة 17 شهريور واقع در خيابان محمد هلال آران گذراند و سپس وارد مدرسه راهنمايي شهيد علي خدمتي شد و از شاگردان نمونه و ممتاز آن مدرسه به شمار آمد و دورة راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند. و وارد دبيرستان برادران شهید عبداللهي شد، كه مصـادف بـود بـا پيـروزي انـقلاب اسـلامي: او در زمان انقلاب نقش به سزايي داشت، و در راهپيمايي ها شركت مي كرد تا وظيفة خود را نسبت به امام و اسلام به خوبي انجام دهد.

هميشه سنگر عبادت را حفظ مي كرد. شب ها در جلسات ديني و مذهبي و هم چنين قرائت قرآن شركت مي كرد. با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن مجدداً براي ادامه تحصيل به دبيرستان رفت او در برابر گروه ها، افراد و افكار منحرف كه مي خواستند مسير امت حزب الله را به انحراف بكشانند ايستاد و مقاومت كرد و قاطعانه بر پيروي از ولايت فقيه تأكيد نمود. و فريب منافقان كور دل را نخورد. چهار سال دبيرستان را همراه با تلاش هاي پيگير و خدمت به انقلاب به پايان رساند و موفق شد.

او پس از اتمام دبيرستان تصميم گرفت به جبهه برود و در بسيج سپاه ثبت نام نمود و پس از يك ماه آموزش نظامي، در پايگاه غدير اصفهان به مرخصي آمد كه آن روز مصادف بود با شهادت احمد رحيم که خشم او نسبت به كافران بيشتر شد و گفت: بايد هر چه سريع تر بروم و اسلحة او را كه زمين افتاده بردارم و راهش را ادامه دهم و وصيتّ كرد: اگر شهادت نصيبم شد مرا در كنار احمد رحيم آراني دفن كنيد و سپس به جبهة حق عليه باطل رفت و بعد از پانزده روز مبارزه عليه كافران بعثي و دفاع از اسلام در خط مقدم عين خوش به درجة رفيع شهادت نائل آمد و به آرزوي ديرينة خود رسيد و در ملأ اعلي با ديگر شهدا همنشين شد و فرحين بما آتيهم الله من فضله گردید.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.


تعداد بازدید: 3844

وصیت نامه شهید نوراله مهدیه آرانی

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

«گمان مبرید کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده اند، بلکه زنده هستند و نزد خدا روزی می خورند».

در دریای خون شنا کنید تا به ساحل حقیقت برسید.

(حضرت علی(ع))

با درود و سلام به پیشگاه دوازدهمین منجی عالم بشریت امام زمان(عج) با درود و سلام ؟؟ نایب برحقش امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی و با درود و سلام بر ارواح پاک و طیبة کلیه شهیدان صدر اسلام و با درود و سلام بر کلیه مجروحین و معلولین انقلاب اسلامی وصیت نامه خود را به نام خدا و به یاد خدا آغاز می کنم:

چون هر کس وظیفه دارد که در لحظات آخر مرگش وصیت هایی را به هموطنان خود کرده باشد. من نیز به نوبة خودم لازم دانستم که چند وصیتی کرده باشم هدف و انگیزه رفتن من به جبهه جنگ حق علیه باطل این بود که در راه خدا جهاد و کوشش کرده باشم و تا اگر در این راه دینی بر عهده ام بوده باشد به این انقلاب ادا کرده باشم.

من از مدت ها قبل آرزو داشتم که اگر بتوانم هرچه زودتر روانه جبهه شوم اما توفیقی به دست نیاورده بودم. تا این که دیدم اسلام در خطر می باشد و امام نیز، رفتن به جبهه را برای همه بچه ها واجب کفایی دانست، دیدم که دیگر ماندن من در آران سودی ندارد و برای همین بود که تصمیم قطعی خود را گرفتم و روانه جبهة جنگ حق علیه باطل شدم.

وصیتم به پدر و مادرم: مادرم می دانم که در خانه شما را خیلی اذیت می کردم و از دست من واقعاً خیلی ناراحت هم می شدید، امیدوارم که از این به بعد من را ببخشید و آن شیری را نیز که به من دادی حلالم کنی و خیلی از تو متشکرم که به من اجازه دادی تا بتوانم در این جنگ حق علیه باطل شرکت کنم و تو نیز ای پدر گرامی که با زحمت ها و تلاش های روزانه ات نیازهای خانواده را فراهم می کردی، اگر تو را نیز اذیت و ناراحت کرده ام امیدوارم که به بزرگی و آن حق پدری که بر من داری من را ببخشی و حلالم کنی.

وصیتم به برادران و خواهرانم: وصیتم به برادرم علی: علی جان خوب می دانم آن موقعی که همراهت در تهران بودم و شما در ؟؟ بیمارستان بودی و آن یک هفته ای که من نزد شما بودم، واقعاً شما را خیلی اذیت کردم و حتی تا آن جا که از من دلخور شدی. ای برادرم امیدوارم که به بزرگی خودت تو نیز من را ببخشی و حلالم کنی زیرا بیشتر از همه برادرانت من بیشتر به تو ظلم کرده ام و امید است که من را حلال کنی. شما نیز ای برادران راه مستقیم که راه اسلام و الله است ادامه دهید و دست از امام خمینی بر ندارید.

وصیتم به خواهرانم: شما نیز با حجاب اسلامی و پوشش اسلامی در راه الله قدم بردارید و اگر به شما ظلم کردم من را ببخشید و حلالم کنید.

وصیتم به دوستان: ای دوستان با شرکت کردن در جبهه اسلام را یاری دهید و این مردمان مستضعف را از زیر بار این مستکبران نجات دهید. اگر از من ناراحت و نگران و شما را اذیت کردم من را به بزرگی و مهربانی خودتان ببخشید و حلالم کنید تا دیگر در آن دنیا نگرانی نداشته باشم.

در پایان از کلیه برادران و دوستان که از من کینه و دل خونی دارند من را ببخشید و حلالم کنند.

والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

نوراله مهدیة آرانی

مورخ 22/ 08/ 1361


گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع