حسن نجفی پورآرانی
یحیی
سرباز سپاه
1342/01/02
آران وبیدگل
1362/07/16
مریوان
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
حسن نجفی پور آرانی در سال 1342 در محله جنگل آباد آران و در خانوادهای مستضعف و مذهبی دیده به جهان گشود.
خانوادهاش در امر تعلیم و تربیت مسائل دینی از هیچ کوششی مضایقه نکردند. در کودکی آثار ایمان و عشق و علاقه به انجام امورات دینی در وی نمایان بود شش ساله بود که قدم به محیط مقدس مدرسه نهاد و در مدرسه ابتدائی شاه عباس مشغول تحصیل گردید؛ روزها به فراگیری علم و دانش مشغول بود و شبها نیز در نماز جماعت مسجد و جلسات مذهبی شرکت مینمود که این وضع تا پایان ادامه داشت چون وضع مالی خانوادهاش خوب نبود، لذا پس از پایان دوره ابتدایی مشغول کار و کسب گردید تا بتواند از این طریق کمکی به خانواده خود کرده باشد او از همان کودکی نسبت به کمک و دستگیری از فقرا اقدام مینمود و هر چه کسب میکرد نیمی از آن را در راه خداوند به مستمندان میداد و میگفت خداوند به کسی که از فقرا و بیچارگان دستگیری نماید پاداش میدهد. او بسیار خوش اخلاق و با صفا بود. نسبت به رهبری عظیم الشان انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره) علاقه زیادی داشت و بسیار دلش میخواست که امام خود را از نزدیک دیدار نماید و موقعی که جنگ تحمیلی شروع شد میگفت وظیفه ما فرمان بردن از رهبر میباشد. وی خیلی علاقه داشت که به جبهه برود اما چون برادر بزرگش در خدمت مقدس سرباز بود و ایشان به خانوادهاش کمک میکرد. لذا نتوانست به جبهه برود و نمیتوانست از عشقی که به جبهه داشت آرام باشد. چند روزی از خدمت برادرش مانده بود که بعنوان سرباز سپاه به اهواز اعزام و در لشگر 14 امام حسین (ع) خدمت مقدس سربازی را شروع کرد. سه ماه در لشگر بود و پس از آن به مرخصی آمد و بعد از آن به سنندج به مریوان اعزام شد و حدود سه ماه در آن منطقه بود که در آن مدت خانوادهاش هیچ خبری از او نداشتند و در عملیات والفجر 4 در منطقه پنجوین عراق در تاریخ 18/8/62 به شهادت نائل گردید و در کنار دیگر شهدای جنگ و انقلاب به خاک سپرده شد.
روحش شاد، یادش گرامی و راهش مستدام باد.
بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
« ان اللّه یحب الّذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص »
به درستی که خدا دوست می دارد آن مؤمنی را که در صف جهاد با کافران هم چون سدّی آهنین محکم و پایدارند .
« اللّهم اجعلنی من جندک و فان جندک هم الغالبون و اجعلنی من حزبک و فان حزبک هم المفلحون واجعلنی من اولیائک و فان اولیائک لاخوف علیهم و لا هم یحزنون »
بارالها ! مرا از سپاهیانت قرار ده که به راستی سپاه تو همیشه غالب و پیروز است و مرا در حزب خود قرار ده که همانا حزب تو همیشه رستگار است و مرا از دوستانت قرار ده که همانا دوستانت هیچ ترس و غم و اندوهی ندارند .
- با سلام و درود به پیشگاه مقدّس امام زمان (عج) و نائب بر حقّش امام خمینی .
- ای خدایی که خوبی ها را نشان می دهی و عیب ها را می پوشانی عذرم بپذیر و بر ناتوانیم و بر نازکی پوست و بی دوامی استخوانم رحم کن و مرا شامل رحمت بی پایان خودت قرار بده .
- من براساس احساس مسئولیّت و وظیفه شرعی خود تصمیم گرفتم که هجرت را برماندن در وطنم ترجیح داده و روانه میدان جهاد و جنگ در راه خدا گردم تا دِین خود را به مکتبم اسلام و وفاداریم را به رهبرم امام خمینی اَدا نمایم و امیدوارم امّت شهیدپرور ایران دست از یاری اسلام و امام برنداشته و عزّت و سربلندی را برای اسلام تضمین نمایند و در این راه از بذل جان و مال و فرزندان خویش برای فداکاری در راه اسلام و انقلاب اسلامی دریغ نورزند و ندای « لا اله الا اللّه و محمّداً رسول اللّه » را به گوش تمامی جهانیان برسانند و مستضعفین جهان را نجات بخشند .
- شما امّت اسلام ! گوش به فرمان امام و رهبر عزیزمان باشید و قدر این نعمت بزرگی را که خداوند به ما عنایت فرموده است داشته باشید و دنباله رو رهبر و یاران و نمایندگان ایشان باشید و از روحانیّت مسئول و متعهّد و نیز مساجد و مجالس دعا و نمازجمعه که پاسگاه عبادی و سیاسی و دشمن شکن و مرکز نشر اخبار و فرهنگ اسلامی می باشد حمایت و حراست نمایید .
- مادر عزیز و مهربانم ! از خداوند سعادت اخروی و صبر و استقامت برای تو از خداوند تبارک و تعالی خواستارم . امیدوارم که از سر تقصیراتم گذشته و مرا از جان و دل حلال کنید . مادرم ! من امانتی بودم که خدا به شما داده بود و سرانجام باید به او بازگردانی . اگر توفیقی پیدا کردم که در راه خدا به شهادت برسم خوشحال باشید و من در مقابل زحمات زیادی که برایم کشیدید به روز جزا آن روزی که پسر از مادر و مادر از پسر و خواهر از برادر و همه از یکدیگر می گریزند و جز اَعمال حسنه خود انسان چیزی مؤثر نیست و إن شاء الله من تو را شفاعت خواهم کرد .
- پدر بزرگوارم ! در مصیبت من صبر را پیشه کن که خدا نیز صابرین را دوست
می دارد . من از شما بسیار تشکّر می کنم که مرا در راه اسلام و قرآن راهنمایی کردی و برای جنگ و جهاد علیه کفّار مشوقم بودی . دلم می خواهد اگر در طول عمرم نافرمانی از من دیده اید به بزرگواری خودتان ببخشید و حلالم کنید .
پدر عزیزم ! شما در برابر دشمنان انقلاب اسلامی چون فولاد استوار و مقاوم باشید و با برادران دینی خود با مهربانی رفتار نمایید . از خداوند تعالی توفیق خدمتگزاری بیش تر برای اسلام و سعادت و خوشبختی در آخرت برای شما مسئلت دارم .
- برادرانم ! از شما می خواهم که راه مرا که همان راه انبیا و ائمّه اطهار (ع) است ادامه دهید و برای پاسداری از اسلام و حفظ جمهوری اسلامی از یکدیگر سبقت بگیرید و بدانید که شهادت در راه خدا سعادتی است که برای افراد با لیاقت که با کمال اخلاص و نیّتی پاک جان بر کف در راه خدا مبارزه می کنند و به سوی شهادت می شتابند .
- برادرم محمّد ! که برادر بزرگم هستی و در تعلیم و تربیت برادران و خواهران کوچکمان کوشش کن و به آنان درس شهادت و فداکاری در راه حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی را بیاموز و به آن ها بفهمان که برادرشان در چه راهی قدم گذاشت و چگونه مُردنی را انتخاب کرد ، مبادا در این انجام مسئولیّت بزرگ کوتاهی نمایی امیدوارم موفّق و مؤیّد باشی .
- دوستان عزیزم ! چشم هایتان را خوب باز کرده و به هوش باشید و توجّه کنید که پیام شهیدان شما چیست ؟ شما تن به مسئولیّت دهید و به مردم محروم و مستضعف کمک کنید و کاری کنید که نسل های آینده از این فداکاری های ما
بهره مند شوند . مواظب باشید که دشمنان اسلام در میان شما رخنه نکنند و شما را متفرق نسازند تا مجبور شوید تن به هر ذلّتی داده و زیر بار سلطة اجانب زندگی کنید . اسلام عزیز را به جهان معرفی نمایید و در انجام فرائض و تکالیف شرعی سستی نورزید ، قرآن را کنار نگذارید که تمام بدبختی های گذشته ما از همین دوری از قرآن است . در گوشه و کنار بیدار باشید و غفلت نکنید که دشمنان بیدار و مشغول توطئه و ضربه زدن می باشد و با آنان سخت بجنگید و آن ها را از صحنه روزگار بزدایید و اجازه ندهید که که اجانب به کشور اسلامی شما تجاوز نمایند و از دسیسه های منافقین که از اوّل با اسلام درگیر بوده اند غافل نباشید برای شما از خداوند توفیق بیش تری برای خدمتگذاری به اسلام و مستضعفین خواستارم و در آخر از همه شما طلب مغفرت می نمایم .
« ربّنا افرغ علینا صبروا ثبت اقدامنا و نصرنا علی القوم الکافرین من اللّه التوفیق »
والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته
امضا : 27/7/1362
حسن نجفی پورآرانی
روحش شاد و راهش پررهرو باد !