مهدی نجفی دوست
عباس
بسیجی
محصّل
1346/03/01
آران وبیدگل
1362/12/03
طلائیه
گلزار شهدای هفت امام زاده بیدگل
مهدی نجفی دوست در اوّل خردادماه 1346 در بیدگل به دنیا آمد. او از ایّام نوجوانی علاقهی زیادی به نماز جماعت و دعا و سوگواری امام حسین(ع) داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و پس از طیِّ آموزش عمومی وارد پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) شد. او در مدت کوتاهی به یکی از نیروهای فعال آن پایگاه تبدیل شد. شهید نجفی دوست چندین مرتبه به جبهه اعزام شد تا این که در 1362/12/03 در منطقۀ طلائیه و عملیات خیبر به شهادت رسید. روحش شاد
وصيّت نامه شهيد مهدی نجفی دوست
بسم اللّه الرحمن الرحیم
- وصیّتم به ملّت قهرمان ایران ، ملّت شهیدپرور ایران ! از شما خواهش می کنم که همیشه در خطّ آل محمّد گام بردارید و امام راتنها نگذارید . گوش به فرمان او باشید ، کلام او کلام مهدی (عج) است .
- ای برادران ! دینی راه مستقیم را پیش گیرید و نماز و روزه و اَعمال دینی را چنان که خواست خداست ، انجام دهید .
« الَّذِینَ ءَامَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ
الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَولِیَاءَ الشَّیطَانِ إِنَّ کَیدَ الشَّیطَانِ کَانَ ضَعِیفاً »
سوره نساء – آیه 75 تا 76
اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می کنند ، پس شما مؤمنان با دوستان شیطان بجنگید و ( از آنها هیچ بیم و اندیشه مکنید ) که مکر و سیاست شیطان بسیار است و ضعیف است .
- سپاس بیشمار پروردگاری را سزاست که مرغ تیز پرواز اندیشه را یارای پر گشودن به قاف قربتش نیست در لحظات تنگ و کوتاه در لابلای حوادث روزگار که پیامدهایی را همراه می آورد و امام ما را سخت آزرده و ناراحت می ساخت من وظیفه شرعی خود دانستم برای انجام مأموریتی که خداوند به ما امر فرموده به جبهه اسلام علیه کفر بروم ، مأموریتی که تمام شهیدان گلگون کفن ما انجام وظیفه کردند و این مسئولیت و رسالت را به نحو احسن انجام دادند ، شهد شهادت گوارایشان باد که در نیمه شب های تیره و تار با خدای خویش راز و نیازها در میان
می نهادند .
- وصیّتم به پدر و مادر عزیزم ! این است که در صورت شهادتم نگران مباشید و گریه و زاری نکنید که راهی در پیش است و مراقبان راه همانا پاکان و نیک سرشتانند ، هرکس در این راه و روش گام نهاد رستگار شد و اینجانب در این راه قدم برمی دارم تا شاید به وسیله شهادتم کمکی به این مردم و امّت مستضعف کرده باشم .گریه نکنید و خوشحال باشید که فرزندی از شما در راه حق کشته شده و مراد خویش که همانا لقاءاللّه دیدار خدا بود شتافت. شهید دلیر است و تنها دلیری او حماسه آفرینی اوست و گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط و حرکت در موج اوست ولی دوست ندارم بر من بگریید چون علی اکبر امام حسین (ع) از من واجبتر است پس به جای من بر او بگریید.
- پدر و مادر عزیزم ! اگر من شهید شدم به خدا قسم هیچ امر مکروه و خلاف انتظاری برای من رخ نداده است بلکه همان رخ داده است که من می خواستم ، به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود رسیدم .
- ای خواهرانم ! چنان حجاب خود را حفظ کنید و راه شهیدان را زینب وار ادامه دهید که دنیا را به تحیّر و تفکّر بیندازد تا باشد که درس عبرت بگیرند و از خواب غفلت بدر آیند .
- پدر مهربان و عزیزم ! اگر در زندگانی برای تو کاری انجام ندادم مرا ببخش و برادرانم را در خطّ سرخ شهادت تربیت کن و به جبهه نبرد بفرست تا بلکه امام ، این حسین زمانه را یاری کنند و دین خدا را هم چون من با خون سرخ خود آبیاری نمایند .
- ای برادرانم ! با اتّکا به خدا بعد از من اسلحه خونینم را برگیرید و سنگر خالیم را پر کنید و چنان دشمنان خدا را به خاک ذلّت بیفکنید که دیگر هیچ دشمنی جرأت مبارزه با اسلام عزیز را در سر نپروراند تا این درسی برای آیندگان باشد .
- ای مردمان جهان ! بدانید و آگاه باشید که شهادت در راه خدا ( آن قادر متعّال ) خطّ سرخ خونین محمّد (ص) و آل محمّد (ص) است و ما ملّت ایران بر این شهادت افتخار می کنیم .
- به امید روزی که پرچم سرخ خونین لا اله الا اللّه را بر فراز کاخ های اعداءاللّه تحت رهبری روح اللّه و در سپاه جنداللّه با یاری بقیه اللّه و کمک حزب اللّه به اهتزاز در آوریم ان شاءاللّه تعالی و به امید رفتن به زیارت کربلا .
- امیدوارم این امّت حزب اللّه اگر خلافی از من دیده اند مرا ببخشند .
- ضمناً اگر کسی دینی به گردن من دارد به پدر و مادرم مراجعه کند .
برادر شما مهدی نجفی دوست
امضا : 2/8/1361 ( مطابق با 6 محرّم الحرام )