گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

احمدعلی نوذریان

حسین

بسیجی

محصّل

1347/08/14

آران وبیدگل

1365/11/07

شلمچه-پاسگاه زید

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

احمد علی نوذریان در تاریخ 14/8/1347 در شهر آران در خانواده مذهبی پا به عرصه زندگی گذاشت.

احمد علی دوران طفولیت را با توجه به اوضاع اقتصادی خانواده با شرایط سخت و دشواری پشت سر گذاشت و در سن 7 سالگی وارد مدرسه ابتدایی شد در اواخر تحصیلات خود در دوران ابتدایی هم زمان با ورود امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی بود با توجه به اینکه سن بسیار کمی داشت به محض شنیدن ورود امام به میهن اسلامی با پول شخصی که با مرور زمان جمع کرده بود اقدام به خرید نقل و پخش آن در میان مردم نمود و تا پاسی از شب از خوشحالی اینکه امام وارد ایران شده بود بیدار بود شهید احمد علی نوذریان دوران تحصیلات راهنمایی خود را در مدرسه شهید علی خدمتی آغاز نمود و در همان سال (اول راهنمایی) با توجه به اینکه سن بسیار پایین داشت اقدام به زیاد نمودن سن خود در شناسنامه نمود و بدین ترتیب وارد بسیج محله و شهر شد و در تمام مراسم­های نظامی که در سطح شهر به مناسبت­های مختلف برگزار می­شد با لباس کامل بسیجی شرکت فعال داشت.

احمد علی نوذریان در سال سوم راهنمایی اقدام به ثبت نام به جبهه نمود و در سن چهارده سالگی آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه را گذراند و بلافاصله در همان سن کم علی رغم اینکه برادرش شهید شده بود. و اکثر مردم محله از اعزام او به جبهه ممانعت به عمل می­آوردند ولی ایشان در جواب می­گفت هر کس وظیفه­ای دارد و آنها که رفتند وظیفه خود را انجام داده­اند.

شهید احمد علی نوذریان تا لحظه شهادت بیش از ده مورد به جبهه­های جنوب و غرب کشور اعزام شد و حتی اگر در زمان کوتاهی به مرخصی می­آمد اکثر شب­ها در پایگاه محله و در میان جوانان و بسیجیان بود و در نامه­های مختلف خود جهت تسلی دل پدر و مادر خود این جمله را می­نوشت.

یکی دیگر از امتیازات احمد علی این بود که علی رغم اعزام زیاد به جبهه از درس خواندن غافل نبود و در جبهه هم به ادامه درس خود می­پرداخت.

احمدعلی در منطقه فاو مجروح شده بود و مدتی در بیمارستان تهران بستری بود و به محض مرخص شدن از بیمارستان و استراحت کوتاه در خانه با توجه به اینکه با کمک عصا راه می­رفت اقدام به ثبت نام جهت اعزام به جبهه نمود و با همان مجروحیت به جبهه اعزام و در واحد تخریب لشکر نجف به خدمت گمارده شد به گفته یکی از دوستان احمد علی قبل از اعزام به جبهه در مرحله آخر که منجر به شهادت وی خواهد شد به او گفته بودند که چرا شما مرتباً به جبهه می­روید و با این مجروحیت دیگر لازم نیست به جبهه بروید که در جواب گفته بود (باید به شهادت برسم یا دیدار ما کربلا خواهد بود) به همین نیت برای آخرین بار به جبهه اعزام شد و در تاریخ 17/11/1365 در عملیات کربلای 5 درمنطقه شلمچه به شهادت رسید و به مدت چهل روز بدن پاک این شهید درمنطقه عملیاتی شلمچه بر روی خاک گرم کربلای ایران بود و بعد از چهل روز پیکر او توسط نیروهای بسیجی شناسایی و به شهرستان آران و بیدگل منتقل شد و پس از یک تشیع جنازه با شکـوه پیکر پاکش در کنار دیگر برادرش علی محمد به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد


تعداد بازدید: 4430

به نام خدا

پدر و مادر عزیزم هر انسانی به سهم خود وظیفه و مسئولیتی دارد و من هم در این موقعیت حساس مسئولیت و وظیفۀ شخصی خود را انجام می دهم. می دانم که شما خیلی مصیبت و چشم انتظاری دیگر فرزندان تان را کشیده اید ولی من نمی توانم از سهم خود جهت حضور در جبهه های حق علیه باطل بگذرم و من به برادرم علیرضا قول داده ام که ان شاءالله در عملیات بعدی حتماً راه کربلا باز خواهد شد.

مادر عزیزم گفته بودی که نگران تو هستم که با این حال مجروحیت دوباره به جبهه رفته ای و شاید برای من مشکلی پیش بیاید ولی من در این جا در پشت خط مقدم هستم و کارهای ساده و آسان انجام می دهم و از شما خواهش می کنم نگران درس خواندن من نباشید چرا که دیگر این موقعیت حضور در جبهه های حق علیه باطل پیش نخواهد آمد ولی درس را در هر زمانی دیگر می توان خواند.

خدایا یک آرزو دارم با توجه به این که حدود چهار سال است در جبهه هستم فقط یک بار مرا به عنوان بسیجی پیش امام خمینی می بردند تا او را از نزدیک ملاقات کنم.

پدر و مادر گرامی من اگر لیاقت شهادت را داشتم مثل برادرم علی محمد خواهم بود و اگر مفقود شدم مثل پسر داییم عباس جوبیان خواهم بود و اگر اسیر شدم مثل هزاران بسیجی که در اسارت بعثیان می باشند خواهم بود.


 آثار احمدعلی نوذریان

 آثار احمدعلی نوذریان

 آثار احمدعلی نوذریان

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع