ابوالفضل نوروزپوربیدگلی
ماشااله
بسیجی
دانش آموز
1347/02/01
آران وبیدگل
1365/12/05
پاسگاه زید
گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل
ابوالفضل نوروزپور در 1347/2/1 در بیدگل در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد . او از همان کودکی بسیار باهوش و پرتلاش و درس خوان بود . در کار کشاورزی به پدر خود کمک میکرد.و در کارهای خانه کمک و یاری رسان مادر بود. - پسر بزرگ خانواده بود . مادر می گوید ابوالفضل خیلی خوب و خوش اخلاق و اهل جلسات دعای ندبه و قراییت قرآن بود و هوای مرا داشت. در مدرسه بسیار به دوستان و همکلاسی هایش کمک میکرد. تا کلاس 11 درس خواند . و سپس درس را رها کرد و به جبهه رفت . وقتی به او اعتراض کردم گفت در جبهه درس میخوانم . پس از اولین اعزام یکبار به مرخصی آمد . دوستانش یکی یکی به شهادت می رسیدند . و او نیز وصیتنامه اش را نوشته بود . گویا خودش می دانست موقع شهادتش رسیده است. و سرانجام در 1365/12/5 در عملیات کربلای 5 شهید شد و پیکرش را یک ماه بعد آوردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اولئک اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون
آنان که به خدا ایمان آوردند وجهاد کردند و هجرت نمودند و در راه خدا با مال هایشان و جان هایشان، آنان عظیم ترین درجه را نزد خدا دارند و آنان رستگارانند.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مردهاند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
به نام خدای حسین (ع) و به نام خدای علی اکبر شهید حسین و با درود و سلام بر ارباب عاشقان حق رهبر اصلی انقلاب حضرت مهدی (عج) و رهروان راه حضرتش به فرماندهی نائب بر حقش امام امت رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و قائم مقام رهبری حضرت آیت الله منتظری و با سلام به شهیدان اسلام از صدر تا کنون.
خدایا ؛ من از دنیا وارسته ام از همه چیز خود دست شسته ام دلیلی ندارد که تسلیم ظلم و کفر شوم و خدا را به طاغوت بفروشم من می سوزم تا راه حق را روشن کنم و همه قید و بندها را بریده ام که آزادانه در معرکه حیات جولان دهم.
خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم.
خدایا ؛ پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.
خدایا ؛ اینجا (جبهه) چه جایی است. اینجا از دانشگاه اخلاق بالاتر است زیرا اینان را که من در اینجا مشاهده می کنم انسان های معمولی نیستند . هر کدام شان دنیای اخلاق و عرفانند ولی حیف که یکی پس از دیگری به سوی معبودشان پر می کشند و ما دوباره تنها می مانیم و مسئولیت سنگین خون شان.
انسان بی اختیار گریه اش می گیرد . خدایا من چگونه خودم را با این عزیزان مقایسه کنم . اینان دریای معرفتند اینان خالصانه سلاح در دست می گیرند و عاشقانه می رزمند و جان تسلیم می دارند.
خدایا ؛ دوست دارم مقداری از عشق و اخلاص و شجاعت شان را به من نیز عطا فرمایی نمی دانم به چه زبانی این مطالب را بیان کنم و قتی با این برادران صحبت می شود می بینم بعضی ها برادرشان شهید و یا مفقود است و اینان سلاح آنان را به دوش می کشند فقط و فقط انسان باید آنها را ببیند و درس بگیرد و واقعا همین خانواده های شهیدپرور با تربیت چنین عزیزانی نخواهند گذاشت امام تنها بماند و راه امام حسین بی رهرو بماند و اسلام بی پیرو. پس خدایا ؛ با وجود اینها چگونه انسان می تواند اینجا را ترک کند.
اکنون تاریخ تکرار شده و هرکس یاران حسین را یاری نکند در آخرت باید پاسخ گو باشد و هرکس مدعی است که اگر در روز عاشورا بود ، جزء یزیدیان نمی بود باید پای در عرصه جنگ بگذارد ودر عمل ثابت کند و در راه حسین جان دهد.
پس سعی کنید جبهه ها را گرم نگه دارید تا اینها که در جبهه هستند خسته نشوند. با مطالعه سطحی دوران گذشته دیدید که همواره موسایی در مقابل فرعون و ابراهیم علیه نمرود و حضرت محمد در مقابل کفار و بت پرستان سرکش قریش و علی (ع) در مقابل منافقان زشت خوی دو چهره و حسین (ع) در مقابل یزید و اکنون خمینی عزیز در مقابل استعمار جهانی شرق و غرب قیام کرده است. از آن جایی که ابرقدرت های متجاوز با اسلام و مسلمین با نابودی نظام پوسیده و منقرض شاهنشاهی موروثی، منافع خود را از دست رفته دیدند از هیچ توطئه ای علیه انقلاب اسلامی جوان ایران دریغ نورزیدند تا این که آمریکا و ایادی آن به وسیله جرثومه فسادی به نام صدام از خارج و عروسک های کوکی و بازی خورده از داخل ، به جمهوری اسلامی حمله وحشیانه ای آغازیدند و ندانستند که با این غلط بی جا جایی برای سقوط و آتشی برای نابودی خود برپا می کنند. آیا عاقبت منافقین کوردل و سایر گروهک های ضد خلق درس عبرت برای صدام نیست؟
آیا نمی دانید که آلت دست ابرقدرت ها شدن و با اسلام جنگیدن سرنوشتی جز سرنوشت شاه ندارد؟
چرا که خدایمان فرمود: نحن نزلناالذکر و انا لحافظون. اری وقتی که به سرزمین مقدس اسلامی ما روبهان مکار به نام جنگ قادسیه تجاوز کنند و زنان را شکم بدرند و کودکان را سر ببرند و بسوزانند ، برای من راهی جز دغاع از حیثیت و مملکت امام زمان باقی نمی ماند.
آیا در گوشه ای نشستن و به تجاوز تماشا کردن عار من نیست؟ مگر پیشوایم امام حسین (ع) نیست ؟ مگر رهبرم خمینی نیست ؟ مگر اسلامم از بدو ظهورش با ناملایمات درگیر نبود؟ عجبا ، چرا سر سازش داشتن؟ چرا رهبران آسمانی ما چون شمع سوختند و در جهان ظلمت و استبداد روشنایی بخشیدند؟ پس بر می خیزیم سلاح بر دست می گیریم و به جبهه می رویم . در آنجا (جبهه) با یارانم همدست می شوم و علیه خودکامگی می جنگم و آنقدر از ظالمان می کشم تا مرگ با عزت و سعادت را (لقاءالله) و مرگ سرخ را شهادت را در آغوش می گیرم.
شکر خدای را که این بنده کوچک و گنه کار را به میهمانی خویش قبول کرد و گناهانم بخشید . بارالها ، بارها در عزای عزیز زهرا گفتم که حسین جان من عاشق تو هستم ای کاش در کربلا بودم و در راه امام حسین شهید می شدم. شکر تو را که مرا موفق کردی در زمان فرزند عزیز امام حسین (ع) حضرت مهدی (عج) در انقلابی که به فرماندهی نائب حضرتش بود بتوانم شرکت کنم چراکه می دانم حضرت امام هم به دستور احادیثی که از ائمه معصومین رسیده و به دستور آیات قرآن قیام کرده و اگر خود امام حسین (ع) هم در این زمان بود قیام می کرد.
ای مردم عزیز و مقاوم و شهیدپرور در سختی ها و کمبودها و نارسایی ها صبر کنید مانند پیامبر و یاران او که سه سال در شعب ابی طالب در دره ای با تمام سختی ها و مشکلات صبر کردند. اگر صبر نداشته باشید نخواهید توانست اسلام و انقلاب و قرآن و عزای امام حسین را حفظ کنید. می دانید که خون هایی به پای این اسلام و قرآن ریخته شده امامان معصوم هم در راه این اسلام شهید شده اند . نکند با حرف هایمان ضربه ای به انقلاب بزنیم و باعث بشویم که دیگران از انقلاب و جبهه سرد بشوند.
ای امت حزب الله ؛ اطاعت از امام حضور در صحنه و حفظ وحدت را هرگز فراموش نکنید.
خواهران سعی کنند حجاب کاملاً اسلامی داشته باشند وآنها سهم خیلی بزرگی در اسلامی کردن جامعه دارند. این پیام من و هر شهیدی است که خواهرم سیاهی چادر تو کوبنده تر از سرخی خون من است. ای مردم عزیز این دنیا جای ماندن نیست و همه فقط به خاطر عبادت و امتحان شدن به دنیا آمده ایم نه برای زندگی و خوش گذرانی. جبهه ها امروز احتاج به شما دارد اگر واقعا عاشق امام حسین هستید باید همچون امام حسین(ع) جهاد کنید و جوان هایتان را به جبهه بفرستید. جوانان به جبهه بروند که علی اکبر امام حسین هم در میدان نبرد شهید شد و هیچ یک از جوانان ما هرگز از علی اکبر امام حسین عزیزتر نیستند به جبهه بروید همان طورکه قبلاً هم از این فیض بزرگ محروم نبوده اید. آنان که بی تفاوت هستند بیایند و به معراج انسان های عاشق و خداگونه بنگرند که دنیا برای دنیاپرستان تمام می شود و همیشه سلاح تکبیر و توکل وایمان قوی ترین سلاح ها بوده است.
پیام من به خانواده ام ؛ پیامم این است که همواره رهرو راه امام امت باشید و فرامینش را به گوش جان پذیرا باشید و اگر این حقیر به فیض شهادت نائل آمدم از پدر و مادر برادر و خواهرانم و فامیل هایم می خواهم که در غم فقدان من بی تابی نکنند و بر اثر گریه زیاد، دشمنان را شاد نکنند که شهید عزادار نمی خواهد مطمئن باشید که در دنیا خوشبخت هستند و انشاءالله خداوند از آنان خوشنود شود.
خانواده عزیزم؛ حتما شنیده اید که وقتی حضرت قاسم بن الحسن از عمویش امام حسین (ع) اجازه میدان خواست آن حضرت از او پرسید شهادت در نظرت چگونه است. حضرت فرمودند از عسل شیرین تر است. حالا آیا ما از رهرو آن شهید کربلا نیستیم؟ آیا ما نبوده ایم که گفتیم ای کاش در کربلا بودیم و حسین را یاری می کردیم؟ هم اکنون وقت آن یاری رسیده است. پس ای پدر و مادرم از یاری نمودن فرزندتان به دین مبین اسلام خوشحال باشید و اگر شهیدگشتم به خود ببالید که افتخاری نصیب تان شده است .
قرآن را بخوانید اگر می خواهید خدا با شما صحبت کند. قرآن را زیاد بخوانید.به پدر و مادر زحمتکشم تبریک می گویم که توانست فرزندی را بزرگ کند و به اسلام بدهد. آفرین بر تو که پیش امام حسین (ع) آبرو داری پیش خدا و امام زمان (عج) مقام داری. شکر کن که توانستی این هدیه ناقابل را تقدیم امام حسین(ع) انشاءالله بکنی.
ای مادرم ، شهید عزادار نمی خواهد پیرو می خواهد تا آنجا که در توان داری برای اسلام تبلیغ کن.
اما شما ای خواهران گرانقدرم ؛ چون زینب کبری آن نمونه مقاومت و تقوی در غم فقدان برادرت چون کوه استوار باش و آن حضرت را الگوی خودتان قرار دهید و بگویید معبودا ما پیرو آن داغدار کربلا هستیم و برادرم از حسین زهرا عزیزتر نیست و در راه حسین فاطمه قربانی شد.
مادر مهربانم از این که نمی توانستم برایت فرزند خوبی باشم و از این که در طول زندگی ام شما را اذیت کردم مرا ببخشید. ای مادر ارجمندم از تو می خواهم شیرت را حلالم کنی و اگر از من ناراحتی دیدی عفوم نمایی که در جوار حق تعالی آسوده خاطر باشم . ای مادر گرانقدرم انشاءالله در روز قیامت نزد حضرت فاطمه زهرا روسفید باشی و انشاءالله خداوند این قربانی را از تو قبول کند.
از تمامی دوستان و آشنایان و فامیل ها حلالیت می طلبم و امیدوارم اگر حقی به گردن من داشته اند و ادا نشده مرا ببخشند و در همین لحظه بیان نمایند اگر حقی از من به گردن کسی مانده همه را بخشیدم و از همه راضی هستم که خداوند نیز از سر تقصیرات این بنده حقیر درگذرد و در آخر با کسانی که هنوز فکرشان به معنویات نمی رسد و پیش خود می گویند فلانی رفت و کشته شد، زندگی اش تمام شد و دیگر نیست، نه ، شهیدان به گفته قرآن زنده هستند و من بارها دعا کرده بودم که خدایا جهاد وشهادت در راهت را روزی ما کن.
آری شهادت آرزوی من بود و من فقط به آرزویم رسیدم . در ضمن دوست ندارم کسانی که مخالف این انقلاب و اسلامند و کسانی که بر سر مسائل جزیی اختلاف رای دارند و جنجال به پا می کنند و باعث می شودکه بعضی از مسائل دینی مهم را انجام ندهند، نه در تشییع جنازه ام شرکت کنند ونه در مراسم زیرا هدف ما حفظ این انقلاب و اسلام بود و در همین راه نیز جان دادیم پس همانها مخالف و دشمنان ما هستند.
خدایا ؛ روسیاهم سوی تو باز آمدم اکنون به این درگه به امید وصالت آمدم اکنون
شده قلبم سیه از آن شرارت های بی پایان نظر بنما که با قلبی پپریشان آمدم اکنون
شنیدم از ملائک ز آسمان خواندند ادعونی زدنیا رستم و با چشم گریان آمدم اکنون
تویی مولای من ای قادر مطلق منم بنده شبانگه سوی تو با قلب سوزان آمدم اکنون
تو ای آغاز و هم آخر که قدوسی و هم نوری الها با شعار "ندما هم مستقیلا" آمدم اکنون
همی گویم که اللهم غفرلی به کل ذنب اذنبته بسویت عفو گویان شرمساران آمدم اکنون
والسلام
مورخ 65/10/28
امضا ابوالفضل نوروزپور
خدایا، خدایا، تا انقلای مهدی خمینی را نگهدار
جنگ، جنگ، تا پیروزی