ابوالفضل سقایی بیدگلی
محمد
بسیجی
محصّل
1347/07/10
شهر آران وبیدگل
1365/12/12
شلمچه
گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل
ابوالفضل سقائي دهم مهرماه يك هزار و سيصد و چهل و هفت در خانواده اي كاملاً مذهبي و مستضعف ديده به جهان گشود. از آنجائي كه خانواده وي علاقه زيادي به خاندان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) داشتند نام وي را ابوالفضل گذاردند.
ابوالفضل از همان اوان كودكي علاقه شديدي به مسجد و حسينيه و مراكز و مجالس مذهبي و ديني از خود نشان مي داد. در شش سالگي وارد دبستان شهيد جندقيان شد وي دوران ابتدايي را در آن دبستان سپري نمود و دوران راهنمايي را در مدرسه شهيد علي خدمتي (نظام وفا) گذراند. در اين مدت ابوالفضل تنها به خواندن درس اكتفا ننمود و در كنار فراگيري علم، شركت در مراكز مذهبي و كوشش و فعاليت در اين جلسات را فراموش نمي كرد و همواره در اين مورد از خود ذوق سرشاري نشان مي داد. وي در طول تحصيل از هر فرصتي براي كمك به خـانــواده استـفـاده مي كرد و از كمك كردن به ديگران لذت مي برد. همواره سعي مي نمود كه باري از دوش ديگران بردارد و به اين عمل افتخار مي نمود و خود را در اين مورد مسئول مي دانست. به صله رحـم و ديـدار از اقـوام و آشنايان بسيار تأكيد مي نمود و خود نيز اين عمل را انجام مي داد.
سـال 57 كه مقارن با شكوفائي انقلاب اسلامي ايران بود و تمامي اقشار مردم در به ثمـر رسانـدن انـقلاب تـلاش مي نمودند، وي نيز با سن كم خود با امت مبارز و در صف دانش آموزان و معلمان شركت مي جست. آري ابوالفضل با توجه به كمي سنش عشق به اسلام و انقلاب و ارادت فراوان به رهبر كبير انقلاب داشت. وي قبل از ورود به سوم دبيرستان سه مرتبه به جبهه هاي حق عليه باطل رفت و چند ماه هم در بيمارستانهاي اصفهان به كمك و ياري مجروحين شتافت خدمات وي قابل تحسين بود. در سال 66 - 65 تصميم گرفت كه سنگر كلاس و مدرسه را رها و در سنگر رزم ثبت نام نمايد. سرانجام در نيروي هوائي ثبت نام كرد و در امتحان ورودي موفق شد؛ امّا منصرف شده و در تاريخ 65/12/12 در منطقه اي به نام كانال پرورش ماهي در عمليات موفقيت آميز كربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم
و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون
سپاس خداوندی را که انوار جلالش از افق عقول بندگانش تابان است و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان
با سلام به امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام به شهیدان راه خدا از هابیل تا شهدای کربلای ایران و با سلام به شما ملت شهیدپرور و قهرمآن که با کمک های خود جبهه های نبرد را گرم نگه داشتید و پشتیبان رزمندگان هستید. ای امت مسلمان از شما می خواهم که به کمک های بی دریغ خود به جبهه ها ادامه دهید و دست از یاری رزمندگان برندارید و از شهادت نهراسید که شهادت نیکوترین عبادت، زیباترین رسالت، نزدیک ترین راه تا بلندترین نقطه صعود، شاعرانه ترین شعر، رفیع ترین نگاه و عالی ترین جایگاه و مرتبه ای است که انسان می تواند برگزیند و به آن دست یابد. همواره پشتیبان ولایت فقیه باشید که به گفته امام ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاست. از شما می خواهم که نمازجمعه و جماعت را ترک نکنید که بالاترین عبادت است و از شما می خواهم که تقوی پیش گیرید تا رستگار شوید.
ملت مسلمان بدانید که جنگ بین ایران و عراق، جنگ بین اسلام و کفر، قرآن و الحاد است و بدانید که در آتیه جنگ با ماست و با کمال قدرت از خودمان دفاع خواهیم کرد و هیچ مسلمی نباید خیال کند که بین اسلام و مسلم و غیرمسلم صلح باید ایجاد شود باید حکم خدا عمل شود. ما باید فداکاری کنیم و همه عزیزان مان را فدای اسلام کنیم.
ای پدر و مادرم ای شمایی که برای بزرگ کردن این فرزند حقیر و گناهکار چه زحماتی کشیدید و مرا بزرگ کردید ولی بدانید که من جز امانتی در نزد شما نبودم و حالا شما امانتی را که نزد شما بود صحیح و سالم به صاحب اصلی اش بازگردانیدید و از شما می خواهم که صبر پیش گیرید و صبور باشید و به جای من برای علی اکبر حسین(ع) گریه کنید. از شما می خواهم که این فرزند حقیر را ببخشید و حلال کنید و از خدا بخواهید که مرا بیامرزد و مورد رحمتش قرار دهد.
ای خواهرانم از شما می خواهم که از شهادت من ناراحت نباشید و صبری زینب وار داشته باشید و حجاب خود را حفظ کنید که سیاهی چادر شما از سرخی خون من برنده تر است و مانند زینب مبلغ اسلام باشید و از هیچ چیز نهراسید.
والسلام
ابوالفضل سقایی
02/ 11/ 64