عباس باصری آرانی
محمد جواد (پرویز)
بسیجی
1336/11/01
1360/09/08
محور آبادان-ماهشهر
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
عبّاس از کودکی با مشکلات عدیدهای در زندگی مواجه بود. به همین دلیل در کنار تحصیل علم به قالیبافی نیز مشغول بود. بعد از کلاس ششم ابتدایی ترک تحصیل نمود و از طریق قالیبافی با سختکوشی و خوداتّکایی بار زندگیاش را برای ورود به یک زندگی مستقل، بست. مدّتی بعد در کارخانة ریسندگی کاشان مشغول به کار شد. همزمان با خدمت سربازی ازدواج نمود که حاصل آن دو فرزند پسر و دختر میباشد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با داشتن دو فرزند یک و سه ساله، در مهر ۱۳۶۰ داوطلبانه راهی جبهة خوزستان شد تا در مقابل متجاوزین با دندان مسلّح بایستد. وی وارد منطقة عملیّاتی جنوب کشور شد و مدّتی را که تا شروع عملیّات فرصت داشت به آمادگی رزمی و آموزش های لازم پرداخت و از نظر روحی و جسمی آمادگی خوبی برای حضور در عملیّات پیدا کرد تا اینکه در عملیّات آزادسازی شهر بُستان با نام عملیّات طریق القدس شرکت کرد و در تاریخ 1360/09/8 هم چون مولایش اباعبدالله الحسین(ع) با جدا شدن سر از بدن مطهّرش به شهادت رسید.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
بسم رب الشهدا و الصدیقین
انا لله و انا الیه راجعون یعنی همه از طرف خدا آمدیم و به طرف او باز می گردیم.
من به جبهه حق علیه باطل می روم و (اگر این شهادت افتخار من شد) باعث افتخار خانواده من می باشد. الان که این وصیّت نامه را می نویسم در اتاقم نشسته ام و دو فرزندانم در کنار من به خواب هستند و با همسر عزیزم نشسته ایم. این وصیّت نامه را برای خود و خانواده ام می نویسم.
همسر عزیزم، مادر مهربانم، پدر گرامیم، برادران و خواهران ارجمندم! اگر شهادت نصیب من شد شما برای من گریه نکنید که دشمن خوشحال می شود.
من از همسرم عزیزم می خواهم که به فرزندانم راه من که راه حسین وار است نشان دهد تا به آن راه ادامه دهند.
خدایا! تو می دانی که اگر خون ما جوانان هم به زمین ریخته می شود راضی نیستم که یک موی از سر امام کم شود.
آری برادران! دشمن زود فریب می دهد. این دنیا هیچ وفا ندارد. بهتر این است که برای خود بهشت را خریداری کنیم.
مادرم! نگویی چراغ خانه فرزندم خاموش شد؛ به خدا من زنده ام. مگر نشنیده اید که می گویند: «شهیدان زنده اند الله اکبر / به خون غلطیده اند الله اکبر». آری به خدا حقیقت دارد ...
ای جوانان! بیدار باشید و راه ما شهدا را ادامه دهید و نگذارید اسلام تنها بماند. همه در خط ولایت فقیه باشید؛ اگر خدای ناکرده ولایت فقیه نمی بود اسلام وجود نداشت.
از زبان حال من شهید چند دعا بشنوید:
خدایا! تا آن زمان که مهدی فاطمه(عج) بیاید خمینی بت شکن را از ما ملت مستضعف مگیر.
خدایا! هرکس بر علیه ولایت فقیه و جمهوری اسلامی توطئه می کند نابودش کن.
والسلام
عبّاس باصری
1360/7/8