آنکه پر پر شده در معبر طوفانی عشق
آخرین راز به جا مانده ی یک پرواز است

زندگینامه ی مختصر شهید جاوید الاثر
محمد ذوالفقارپور

شهید محمد ذوالفقارپور در اردیبهشت ماه سال 1346 در روستای سن سن از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد
پدرو مادرش بعد از تولد ایشان، او را به کاشان بردند و ساکن کاشان شدند ، پدرش کشاورز و مادرش قالیباف بود ، فرزند اول خانواده بود و دو خواهر و سه برادر بعد از خود داشت ،
محمد از همان کودکی در خانه کمک حال مادر و پدر بود و با قالی بافی به ایشان کمک میکرد و این کار را به صورت مستمر انجام میداد ، در واقع هم کار میکرد و هم درس می خواند ،
سال اول راهنمایی را که گذراند به دلیل مشکلات معیشتی و کمک به پدر و مادر ادامه تحصیل نداد و کنار پدر مشغول کار شد ،
از 15 سالگی در نانوایی کار میکرد
وقتی 18 ساله شد، در سال 1364 و همزمان با جنگ تحمیلی از طریق سپاه به سربازی رفت و دوران آموزشی را در اصفهان گذراند و ایام خدمت را در منطقه جنگی سپری نمود .
در همان ایام بود که با دختر عموی خود ازدواج کرد .
بعد از خدمت سربازی به مدت دوسال در یک شرکت قالیبافی مشغول شد و بعد از آن در آموزشگاه تعلیم رانندگی به عنوان مربی مشغول شد و جزء بهترین مربی ها بود ،
بعد از آن با مدرک پایه یک رانندگی که داشت روی یک مینی بوس کار می کرد و سالها مشغول رانندگی بود
تمام این مدت گویا گمشده ای داشت و ازین کار به آن کار به دنبال گمشده ای میگشت ، تا اینکه در سال 1381 عضو نیروی هوافضای سپاه کاشان شد ، و برای دومین بار سپاه را انتخاب کرد ، عاشق این کار بود و گمشده اش را یافته بود ، با دل و جان کار میکرد ، و دو سال بعد تحصیلات متوسطه اول را هم به پایان برد ،
تا این زمان ایشان صاحب سه فرزند پسر شده بود ، آقا مصطفی متولد 1367
حسین آقا متولد 1370 و آقارضا متولد 1374
در نهایت خداوند در سال 1389 دری از رحمت به رویشان گشود و دختری به ایشان عنایت کرد که به شدت او را دوست داشت و به عشق حضرت مادر نام او را زهرا گذاشت ،
محمد در سال 1402 پدرش را از دست داد و بعد از آن پناه مادر بود و برای خواهرها و برادرها در حکم پدر ،
هر روز به مادر سر میزد و از احوال همه خبر میگرفت
او قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز و روزه و انجام واجبات را شروع کرده بود و از همان ابتدا خود را ملزم به نماز اول وقت کرده بود و سعی در قرائت درست و رعایت احکام داشت
از همان نوجوانی سخنرانی های حاج آقا کافی را گوش میداد و مجموعه ای از نوارهای ایشان درست کرده بود ، و بعد از آن هم در امور مختلف دینی به بزرگان و مراجع رجوع میکرد و مرجع تقلید ایشان حضرت آقا بود
ایشان به شدت به حلال و حرام پایبند بود و نماز جمعه و غسل جمعه را هرگز ترک نمیکرد ،
او فردی ولایت پذیر و عاشق رهبر بود .
همیشه مشغول جهاد تبیین بود و این ویژگی بارز ایشان بود ،
به خانواده و اقوامش عشق می ورزید و خوش خلقی و روی خوش از ویژگی های شخصیتی ایشان بود .

محمد در سال 1401 بازنشست شد اما در سال 1403 دوباره در همانجا مشغول به کار شد و برای سومین بار سپاه را برای خدمت انتخاب کرد
سرانجام دوم تیرماه 1404 در خلال جنگ تحمیلی دوازده روزه اسرائیل
هنگام ماموریت در اهواز طی حملات رژیم منحوس صهیونیستی به آرزوی خود رسید و شهید شد و از پیکر ایشان اثری باز نیامد ...

از آنجایی که به هیئت حضرت علی اکبر نوش آباد علاقه داشت و در مجالس آن شرکت میکرد و به امام زاده ی واقع در گلزارشهدای آن دیار رفت و آمد داشت و آنجا را دوست داشت، مزار یادبودی برای ایشان واقع در گلزار شهدای نوش آباد قرارداده شده تا محلی برای رفع دلتنگی های خانواده اش باشد ...

روح همه ی شهدا شاد و میهمان خوان کرم آقا اباعبدالله ، ان شاءلله...