احسان بتولی آرانی
حسن
بسیجی
محصّل
1343/03/01
آران وبیدگل
1361/08/11
عین خوش
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
اول مرداد سال 1343 در خانواده اي مستضعف و قالي باف و متدين در آران متولد شد. در روزهاي اول تولد دچار بيماري سختي شد كه از او قطع اميد كرده بودندكه متوسل به ابوالفضل العباس مي شوند و شفا مي يابد او كودكي آرام بود و همبازي او در دوران كودكي فقط كتاب بود.
احسان در 6 سالگي وارد دبستان بونصر شيباني آران شد و در حين تحصيل خانواده اش را در كار قالي بافي كمك مي كرد و در دوره دبستان قرآن را فرا گرفت ، دوره راهنمايي را در مدرسه نظام وفا و دورة دبيرستان را در دبيرستان شهيدان عبدالهي گذراند.احسان در سال آخر دوره راهنمايي بود كه انقلاب شروع شد.او فعاليت انقلابي خود را به همراه شهيد حسن خادمپور با پخش اعلاميه، عكس وكليشه هاي حضرت امام شروع كرد.
روزي مي شنود كه امام در پانزدهم خرداد سال 42 فرموده است : ” سربازان من در قنداقه اند يا هنوز متولد نشده اند ” با عجله به خانه مي آيد و با شوري عجيب از مادر مي پرسد، مادر، من در آن روز چه حالتي داشتم؟ جواب ميشنود ” آن روز هنوز يكسال ديگر به تولد تو مانده بود ” با شوق و در حاليكه چشمانش از اشك پوشيده بود ناخداگاه فرياد مي زند كه ” مادر بخدا قسم كه من يكي از ياران اويم ، من سرباز امام خميني (ره) هستم ” و اين حركت از فردي كه آرامش او زبانزده همه بود،بس عجيب و غيرمنتظره بود.اخلاق و برخورد احسان بسيار خوب و متين بود كم حرف ميزد و زياد درس مي خواند ، دانش آموز با استعدادي بود.
وقتي كه وارد كلاس سوم دبيرستان شد.عدم حضور تني چند از همكلاسيهاي سال قبلكه به دليل فقر مادي قادر به ادامه تحصيل نبودند او را ناراحت مي كند.پس از تماس با آنها و مسئولين دبيرستان اقدام به تشكيل كلاس شبانه ميكند ليكن كلاس شبانه به علت تعداد كم متقاضيان تشكيل نمي شود .او ويكي از دوستان ديگرش ( شهيد جعفر باغباني ) جهت ايجاد حدنصاب لازم تصميم مي گيرند كلاس روزانه را ترك و در شبانه ثبت نام كنند و بدينوسيله كلاس داير شده و دوستانش با شادي و رضايت خاطر به تحصيل ادامه مي دهند.
با شروع فعاليت جهادسازندگي آران و بيدگل به عضويت افتخاري آن درآمده ، در اكثر فعاليتهاي اردويي ( درو، پنبه كني ،كمك به كشاورزان و… ) حضور مي يابد و در بسياري از مواقع به عنوان سرپرست گروه اعزامي تعيين ميشود و در عموم كلاسهاي عقيدتي و سياسي جهادسازندگي شركت مي كند.
تازه وارد كلاس سوم دبيرستان شده بود كه رژيم آمريكايي بعث عراق به ميهن اسلاميمان حمله كرد. او كه در شوق ديدار معشوق مي سوخت به عهد خود برسربازي امام خميني (ره) استوارتر شده ، دائم در فكر بود چگونه مي تواند والدين خود را آماده كند تا از تنها اميدشان چشم بپوشند.بالاخره شهادت دوستش حسن خادمپور بهانه اي براي جلب رضايت والدينش براي اعزام به جبهه شد.احسان در تاريخ 1361/5/15 براي گذراندن آموزش در پادگان 15 خرداد اصفهان اعزام شد و پس از يك ماه آموزش براي امدادگري در تاريخ 1361/6/17 عازم جبهه شد.
خداحافظي پدر با تنها پسر ذكورش صحنه به يادماندني و خاطره انگيز دارد .پدر او را تا گلزار شهداي كاشان بدرقه مي كند و به سر و روي او بوسه مي زند و او را به خدا مي سپارد.
احسان در تاريخ 1361/6/20 وارد خط مقدم جبهه از محورهاي لشگر امام حسين ( u ) مي شود در اولين ديدارش با خط مقدم مي نويسد: ” در خط احساس عجيبي به من دست داد مشاهده سنگر نشينان جلوة كربلا را زنده مي كند. ” او در طول مدتي كه در خط بود در دعا و نماز و نيايش به درگاه خداوندي حالات عجيبي داشت. او در جبهه علاوه بر جنگيدن وظيفه پرستاري و ياري مجروحان را نيز برعهده داشت.
آري احسان بتولي كه حقيقتاً احسان ( نيكي ) بود و بتول ( از دنيا رهيده و به دنيا پيوسته ) و بارها در قنوت نماز شبانه اش با چشمي اشكبار و دلي پرسوز نداي ” اَللّهُمَ ارْزُقْنيِ تَوْفيِقَ شَهَادَهَ فِي سَبِيلِكْ ” را سر داده بود و تمامي وجودش را مهياي پذيرش لبيك كرده بود. در سحرگاه روز يازدهم آبان ماه هزارو سيصدو شصت و يك هجري شمسي ، مصادف با پانزدهم محرم سال 1403 هجري قمري در عمليات غرور آفرين محرم در منطقه عين خوش با اشاره دوست، خود را در او فكند و جاوداني شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
« الَّذِینَ ءَامَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ
الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَولِیَاءَ الشَّیطَانِ إِنَّ کَیدَ الشَّیطَانِ کَانَ ضَعِیفاً »
سوره نساء – آیه 75 تا 76
اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می کنند ، پس شما مؤمنان با دوستان شیطان بجنگید و ( از آن ها هیچ بیم و اندیشه مکنید ) که مکر و سیاست شیطان بسیار است و ضعیف است .
حق و باطل دو راهی است که قرآن به انسان ها معرفی کرده است که شرطی اساسی و عامل تفرّق موحّد بودن است . آنان که به خدا ایمان آوردند در راه او جهاد می کنند و آنان که کفر ورزیدند در راه کفر . در این عرصة بزرگ قرآن نوید پیروزی را به اهل حق داده است که حق بر باطل پیروز است و هر آن کسان که در این مبارزه کشته شدند شهید محسوب می شوند . شهید کسی است که حق را شناخته و شهادت پرواز است ، پرواز از عالم خاکی به ملکوت اعلی و شهادت هدیه ای است الهی که خداوند به بندگان مقرّب خود عطا می فرمایند . ما نیز در جمع مدافعان حق و آزادی بر دشمن حمله می بریم و با ایثار خون خود حقانیّت خویش را به جهانیان اثبات می کنیم و تا حاکمیّت حق بر سر تا سر جهان از پای نمی نشینیم .
- سلام بر پدر و مادر عزیزم ! درود خدا بر شما که در اجرای فرمان رهبری ،
لحظه ای درنگ نکردید و فرامین ایشان را با جان و دل پذیرفتید و به ایثار پرداختید تا آن جا که موقعیّت اجازه می داد با مال خویش جهاد کردید و به محض احساس تکلیف ، فرزند خود را که با ذرّه ذرّة وجود خویش تربیت کرده بودید راهی جهاد فی سبیل الله نمودید و نشان دادید که تا سرحدّ جان آماده هستید تا از حقوق حقّة خویش دفاع کنید . درود بر شما پدران و مادران که تاریخ از شما درس عبرت خواهد آموخت و به نسل آینده تحرّکی افزون خواهد بخشید .
- پدر و مادرم ! هر چند امر بزرگی شما را تحریص به تقدیم فرزندتان نموده است ولی جای آن دارد از این که به خواستة فرزند خویش جواب مثبت دادید و مُهر تأیید را با شوق و علاقه زدید تشکّر و سپاس گزاری کنم . إن شاء الله این طاعات و بندگی ها را خداوند از ما بپذیرد .
اکنون که من از حضر به سفری جاودانه رفته ام برخورد شما با این تغییر ، برخوردی اسلامی و در نهایت ، نمایانگر الگوی قهرمانی باشد ، که انجام این امر شما را از مسئولیّت بزرگی رهایی بخشیده است . درختی که سال های سال بر پایش آب آزادی و آزاد زیستن داده اید اکنون که به بار نشسته است نظاره اش شما را شادمان ساخته و در پیش خالق یکتا روسفید گردیده اید . بدون شک شما فرزند خود را با هدفی مقدّس راهی جبهه نمودید ، مبادا بعضی از امور موجب انحراف از هدفِ اصلی شما که در آیة ( رضی الله عنهم و رضوا عنه ) خلاصه می شود ، گردد. اگر گریه می کنید ، گریة شما از روی عجز و ناتوانی نباشد ، بلکه گریة شما باید احیاگر قیام امام حسین (ع) و اعلان جنگ به دشمن باشد و بدین وسیله خود را آماده کرده اید تا راه خونبار شهیدان را ادامه دهید .
- پدر و مادر ! بر شهادت من مفتخر باشید ولی مغرور نگردید که در این صورت از آزمایش الهی مردود بیرون آمده اید .
- خواهران ارجمندم ! در حفظ رسالت زینب گونگی خویش کوشا بوده و پرورش دهندة نسلی باشید که تداوم بخش راه شهدا باشند . و تو ای خواهرم ! در سنگر تعلیم و تربیت که قدم می نهی با هدف و مقصد مشخّص باش ، که شکست در
بی هدفی است و در تحصیل علم جهد کن ولی هدف قرار مده ، تحصیل علم وسیله ای است برای وصولِ هدف های عالی تر و شناخت ذات باری تعالی . از مطالعة کتاب های انحرافی پرهیز کن و در این راه از علما و آنان که نسبت به شما تجربة بیش تری دارند مساعدت بگیر . حجاب خود را که به منزلة اسلحة خواهران مسلمان در مبارزه با بی عفّتی و بی بند و باری است حفظ کنید .
- و امّا پیامی به برادران و خواهران مسلمان ! امّت مسلمان و مردم قهرمان ! انقلابی که هم اکنون در سایه اش در آسایش به سر می بریم و از برکت آن اسلام و ایران زنده شده است ، محصول ایثارگری های فرزندان شماست . اکنون شما حامل مسئولیّت سنگینی هستید ، در حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب بکوشید و دشمن را دست کم نگیرید ، چرا که او همیشه در کمین گاه است تا در هر قالبی و به هر نحوی که شده ضرباتش را وارد سازد . کلیّه اداره جات ، مؤسّسات فرهنگی و به خصوص ارگان های انقلابی دقّت عمل داشته باشند و از رخنة دشمن به شدّت جلوگیری کنند . همان گونه که تجربه نشان داده ، انقلابِ اسلامی سهمگین ترین ضربات را از این عوامل نفوذی خورده است ، ظواهر آراسته و در عین حال فریبنده را از خود طرد کنند و رفتار و اعمالشان را در جامعه کنترل نمایند و بدین وسیله از تکرار تاریخ جلوگیری کنند .
- امّت مبارز ! ولایت فقیه برای مردم به منزلة چراغ راهی است که تا زمانی که به نورافشانی می پردازد ، گذر از معابر صعب العبور آسان می شود . از ولیّ امر زمان خود که به حق نائب امام زمان (عج) هستند ، پیروی کنید که در غیر اینصورت شکست در پیش روی شماست . اتّحاد و انسجام خود را در سایة رهبری حفظ کنید. وحدت سدّی است نفوذ ناپذیر که هیچ یک از سلاح ها قادر به از هم شکافتن آن نیست ولی در تفرقه و جدایی احتمال هرگونه کاری از سوی دشمن بعید نیست . بنابراین با حضور خود در مراسم مذهبی و سیاسی ، اتّحاد و یکپارچگی خود را به جهانیان نشان دهید . إن شاء الله این عمل درس عبرتی شود برای محرومین روی زمین و باور کنند که امکان زیر بار ظلم نرفتن وجود دارد و این خود سرآغاز حرکت های نوین در جهان گردد . بر شماست ، حال دیگر از غالب شعار بیرون آمده و شعور و عمل را معیار قرار دهید و این بهترین راهی است برای تشخیص افراد مخلص و خدمتگزار انقلاب با افرادی که به دشمنی با انقلاب برخاسته اند .
- امّت مسلمان ! میدان مبارزه را ترک نکنید و خسته نشوید که راه بسیار طولانی در پیش است و باید انقلاب اسلامی به انقلاب حضرت مهدی (عج) با عنایات خدا اتّصال پیدا کند . بنابراین جنگ ما نیز در یک جبهه خلاصه نمی شود ، بلکه اکنون اسلام در مقابل کفر قرار گرفته و تا پرچم کفر در اهتزاز است مبارزه ادامه دارد .
- سخنی با فرهنگیان و جامعه سازان ایران ! فرهنگ جوامع مستضعف یکی از
مهم ترین اهداف استعمارگران بوده و خواهد بود ، استعمارگران با واژگون نمودن فرهنگ جامعه ها ، آن ها را به دور از خود حقیقیشان می کنند و به آسانی اهداف شوم خویش را پیاده می کنند . ایران و انقلاب ایران که از فرهنگ غنی اسلام
بهره مند است بیش از سایرین مورد حمله قرار داشته و خواهد داشت ، بر معلّمین و استادان عالی قدر است که نسل جوان را به فرهنگ اسلام آشنا کنند و زمینة مقابله با هر فرهنگ غریبه ای را در آن ها به وجود آورند ، چرا که همین جوانان هستند که در آینده جامعه به وسیله آن ها اداره خواهد شد .
- سخنی با دوستان و آشنایان ! جهاد اکبر را سرلوحة برنامة زندگی خود قرار دهید و با هوای نفس در ستیز باشید که تنها راه خداشناسی ، خودشناسی است اگر نتوانید خود را درک کنید و سپری کننده زندگی بی هدف باشید ، خدای خود را نیز نخواهید شناخت . لختی بیندیشید و از خود سؤال کنید که برای چه آمده ام و به کجا می خواهم بروم ؟ اگر نتوانستید به این سؤال پاسخ گویید پس بیندیشید با غیر انسان چه تفاوتی دارید . تنها راه رهایی از زندان بی هدفی ، فراگیری درس های قرآن است ، سعی کنید از درس های ارزندة قرآن بهره گیرید و آموخته های خود را به دیگران انتقال دهید که در این صورت آیندة روشنی در پیش روی شماست . در پایان از درگاه خداوند متّعال استدعا دارم فرج امام زمان را نزدیک فرمایند و انقلاب ما را به انقلاب مهدی (عج) متصل فرمایند .
« نَصرُ مِن الله و فَتحٌ قریب »
خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
فرزند شما احسان بتولی آرانی
امضا ء 1361/8/8 مصادف با 12 محرّم الحرام 1403
روحش شاد و راهش پررهرو باد !