درمورخ 1319/2/9هجری شمسی دریک شب بهاری دراتاقی محقر و فاقد هرگونه امکانات ازجمله برق وخدمات بهداشتی وپزشکی درخانواده ای مذهبی درقلعه شمس آباد،واقع درشمال شهرستان آران وبیدگل فرزندی به دنیاآمدکه او را رضانام نهادند واین کودک از بدو تولد با محرومیت ومشکلات ناشی ازفقر و بی عدالتی درگیربود.بااقدام به ترورشاه در1344/1/21هجری شمسی حماسه ای ماندگاردرتاریخ انقلاب اسلامی خلق نمود.
پدرش علی اکبرشمس آبادی بیدگلی نام داشت.که درقلعه شمس آبادبه شغل شریف کشاورزی (دشتبانی) مشغول بود.مادرش زنی مذهبی ،پاکدامن به نام سید منوره چاپی دوست نوش آبادی نام داشت که به شغل نخ ریسی سنتی وکشاورزی درمزرعه شمس آباداشتغال داشت.رضاشمس آبادی درخانواده ای مذهبی ولی بسیارفقیربه دنیا آمد زندگی آنها از طریق خوشه جمع کنی(کشاورزی)که دارای درآمد بسیار ناچیزی بودسپری می شدوچون طبعاًچنین درآمداندک کفاف امورزندگی آنها را نمی کردوبه علت فشاری که رژیم به کشاورزان می آوردبه ناچاردرحالی که هنوزده سال بيشترنداشت ودوران نوجوانی رانگذرانده بودمجبورشدبه همراه خانواده خود به کاشان مهاجرت کند و در آنجابه عنوان کارگر دریک کارگاه بافندگی وپدرش به باربری درسطح شهرمشغول به کارشدند.
مادرش سید منوره دراین زمینه می گوید در شمس آباد کویر رعیت بودیم،به کاشان آمدیم،زیرا دهقانی رونقی نداشت.پدرش درکاشان باربری می کرد.این بچه(رضاشمس آبادی)هم ازاین چفیه ها(دستمالهای بزرگ)می بافت ودرخانه هامی بردومی فروخت .اگرخانواده ای 5تومان این هارامی خریدخوشحال می شدنمی دانیدچه کارمی کرد.پدرش یک لَنگه پیازجایی می برد5تومان مزدش بود،بااین 5تومان زندگی می کردیم.
آنهاناچاربودندبرای کسب حداقل مایحتاج خود، خیلی بیشترازتوان خودکارکنندتاآنجاکه پس ازچندی پدررضابه هنگام حمل باری که بیش ازتوان اوبود،غلطیدودرزیرآن بارتوان فرسا،به دیارباقی شتافت.
شهيدرضاشمس آبادی طی سه سال متوالی به دلیل کفالت مادرش ازسربازی معاف گردیدولی بعداًچون تصمیم گرفت شاه رابه قتل برساندبرای رسیدن به هدف خود،خودش رامعرفی وبه سربازی اعزام می گردد.اودرمدت آموزشی بازیرکی خاصّی که داشت سعی می نمود ضمن فراگیری دقیق فنون نظامی ضمن رعایت مقررات پادگان به عنوان سربازمنظم وپایبندبه مقررّات معرفی شودتابتواندبه مراکزحساس نظامی جهت گذراندن سربازی واردشود.دراین زمینه دوست شهيدرضاشمس آبادی به نام آقای مسلم شمس آبادی که اوهم متولد سال1319هجری شمسی می باشدمی گویدمن ورضاهردوبه علت این که سربازی نرفته بودیم دستگیرشدیم ولی ازپاسگاه نظامی کاشان درسال1342هجری شمسی فرارکردیم تااینکه دوماه بعدخودرامعرفی کردیم .ودرمرداد1342هجری شمسی به تهران منتقل شدیم .حدود4ماه دوران آموزشی راگذرانده وهنگام تقسیم نیروهاشهيدرضاشمس آبادی که سربازی زیرک وتواناوورزیده بودبه عنوان نگهبان کاخ مرمرانتخاب گردیدومن هم به عنوان نگهبان تیمسارخاتم درچادگان نیروی هوایی انتخاب شدم ولی درتهران بایکدیگردرارتباط بودیم.
چگونگی حمله به شاه و واکنش دربار در برابران حادثه
ساعت 9صبح شنبه21فروردین1344علاحضرت همایون شاهنشاه برحسب معمول ازکاخ اختصاصی بااتومبیل عازم کاخ مرمرشدند و درجلوکاخ مرمرازاتومبیل پیاده شدندتاداخل سرسرای عمارت شوندودردفترکارخویش مستقرگردند.اتومبیل بلافاصله ازجلوی عمارت دورمی شوددرهمين حال که شاهنشاه روانه دربزرگ ورودی کاخ بودندازفاصله 40متری کنارعمارت ،سربازوظیفه گاردشاهنشاهی شهيد رضاشمس آبادی که مسلسل ازنوع(( ام 3))به شماره 7به دست داشت شروع به تیراندازی می کندوبه سوی درعمارت باعجله حرکت می کند،صدای اولین رگباردرفضای آرام کاخ مرمرمی پیچدولی هیچ یک ازتیرهابه هدف نمی خوردجزآنکه باغبان کاخ به نام علی زاهدی که درگوشه بوده ،زخمی می کندوعلاحضرت همایونی واردسرسراي عمارت می شودوبه اطاق کارخودواردمی شودولی سربازوظیفه گاردباعجله خودرابه داخل سرسرامی رساندصدای اولین شلیک تیرها یکی ازمحافظین شاهنشاه راکه دورترایستاده بودمتوجه واقعه می سازدکه به سوی کاخ می دودوموقعی که سربازوظیفه شهيدشمس آبادی درداخل سرسرامشغول تیراندازی بودیکی ازمحافظین شاه راسخت مجروح کرده بودووضارب راهدف گلوله قرارمی دهدولی ضارب هنوزازپانیافتاده بودوبه شلیک خودادامه می دادکه گلوله های محافظین راازپای درمی آوردوبه زمین می افتدودراین تیرزاندازی دوتن محافظین شاه به نام استوارباباییان واستوارلشکری دراه بیمارستان فوت می دونفرنیزمجروح می شوند.آقای دکترجلال الدین مدنی درتاریخ سیاسی معاصرایران درجلد2دراین زمینه این گونه می نویسد:تنفرازظلم وستم شاهی ،محرومیت های اجتماعی وخانواده گی ،فاصله طبقاتی مشهودازکاخ مرمرتاقلعه شمس آباددهمه آتشفشانی شدکه ازلوله تفنگ رضابه سوی فرعون زمان فوران گردید.حرکت شهيد شمس آبادی باتوجه به وضع خانواده وسابقه وی نمایان گراحساس مذهبی است .گرچه درتشکیلات اسلامی شرکت نداشت ولی به عنوان یک اقدام مستقل فردی -مذهبی قابل توجه است اقدام شهیدشمس آبادی درترورشاه الهام گرفته ازاقدام شهیدمحمدبخارایی درترورحسن علی منصورنخست وزیروقت ایران می باشد.زیراشهیدبخارایی هم درساعت ده صبح مورخ1343/11/1هجری شمسی که منصوردرهنگام پیاده شدن ازماشین بودموردهدف قرارگرفت وبه هلاکت رسید.اقدام شهیدشمس آبادی درزمانی صورت گرفت که دستگاه اطلاعاتی وامنیتی رژیم درآماده باش صددرصدبرای حفظ جان شاه بود.80 روزازواقعه ترورحسن علی منصورمی گذشت وازطرف دیگرتبلیغات شاه ودرباردرزمینه انقلاب سفیددستاوردهای آن واینکه توده مردم به خاطرانقلاب سفیدازشاه کاملاًحمایت می کنندازبین برد.رژیم دراولین واکنش خود نسبت به این اقدام اعلام نمودکه صدای تیراندازی درکاخ مرمرناشی ازدرگیری چندسربازدرکاخ شاه به علت مسائل شخصی بودچون مطبوعات ازاین خبرقانع نشدند و موضوع را پیگیری نمودند. روزنامه اطلاعات خبرکاخ مرمر را به این شرح اعلام نمود:ساعت9صبح روزگذشته هنگامی که علاحضرت همایون شاهنشاه، به دفترکارخوددرکاخ مرمرنزول اجلال می فرمایندسربازوظیفه ای باتهدید وتیراندازی به سرسرای کاخ واردمی شودوبلافاصله توسط دونفرازمأمورین کشته می شوددراین جریان دومأمورویک باغبان كشته ویک پیش خدمت زخمی می شوندوضارب (رضا) به قتل رسید. تحقیقات ادامه داردکه روشن گرددکه ضارب عمداًدست به این عمل زده یاجنون آنی بوده است.
دربار در واکنش دیگر جهت ضربه زدن به حیثیت و آبروی این شهیدبزرگوار در روزنامه اطلاعات این مطالب را مطرح نمود:شهيدرضاشمس آبادی به شهادت افراد خانواده وبستگان ودوستان خودجوانی شروری بوده که اغلب به شرارات و چاقوکشی درکاشان می پرداخت ودر همان زمان با حزب توده وجبهه ملی تماس داشته است و اشخاصی بودندکه به اوپول می دادند که موجبات شرارتش رافراهم می کردند.
رژیم پهلوی دراقدامی دیگرعمل شجاعانه شهيدرضاشمس آبادی رابه گروه 14نفره کمونیستی وابسته به چین نسبت دادکه رهبری آنهارا پرویز نیکخواه به عهده داشت ویکی از دوستان شهيد رضا شمس آبادی به نام احمد کامرانی هم به عنوان عضو آن گروه دستگیر شد هر چند در دادگاههای نظا می اعضای این گروه از جمله نیکخواه ، کامرانی ، منصوری و غیره به اعدام وسپس مورد عفو قرار گرفتند و به حبس ابد و سر انجام 10 سال زندانی با اعمال شاقه محکوم شدند ولی این افراد با نوشتن توبه نامه وحمایت از انقلاب سفید شاه و قبول شاه به عنوان پدر تاج داری که ایران را به شکوه عظمت رساند وتشبیه عمل قهرمانانه رضا شمس آبادی به اقدامی خیانتکارانه ثابت نمودند که هیچگاه رضا با این گروه همکاری نداشته و در این راستا با بررسی اسنادی که در کتاب ترو رشاه که توسط مرکز بررسی اسناد وزارت اطلاعات در دی ماه 1378هجري شمسی منتشر گر دید نشان می دهد که ((حزب توده بر رهبری احسان طبری در مقاله دنیا شماره 2 در تابستان 1344 تحت عنوان مارکسیسم وتروریسم ضمن اعلام مبارزه با شاه بخارایی و شمس آبادی را ترو ریست معرفی نمو ده وعمل انها رارد می کند واعلام می کند ما خواستار اگاهی توده ای و قیا م مسلحانه تو ده ای علیه شاه هستیم و لنین هم ترتپور رارد می کند )) جبهه ملی هم که شهید شمس آبادی را متهم نمود ه بودند عضو آن است و با تحریک آنها دست به این اقدام زده است در واکنش به ترور شاه اعلام می کند ((جبهه ملی خو د را مخالف دیکتاتوری می داند ولی با کشتن شاه مخالف است)) با بررسی این مطالب آشکار می شود که همه آنهايي که به این شهید بزرگوار در زمینه وابستگی به احزاب کمونیستی وملی گرا نسبت می دادند دروغ محض می باشد زیرا همه آن احزاب به نحوی اقدام این شهید بزرگوار راردیا محکوم کرده بودند .
در بررسی اسناد ساواک در مورد تحقیقات در زمینه شخصیت شهید این اطلاعات بدست می آید در سند 1260 مورخه1344/12/18 این مطالب ذکر شده ((چون در کاشان شهربانی تشخیص هویت ندارد از این رو سوء سابقه او ثبت نشد، در گارد خیلی خوب کار کرد وتشویق شده وحتی درجه داران افکار او را نمی شناختند. ساواک هم که به او دسترسی نداشته است شنا خت کامل از او نداشتند. این سند ومدرک گویایی است که وابستگی های شهید که به احزاب کمونیستی کاملاً ساختگی است ودربار خواسته عمل انقلابی او را یک ترور كمو نیستی معرفی کند در سند شماره 3/12 مورخ 1344/2/30 شمسی از اداره اطلاعات به فرماندهی تیپ 3 پیاده گارد شاهنشاهی هم اشاره می کند که رضا سابقه سیاسی ودست گیری نداشته، سا بقه انگشت نگاری نداشته با بررسی این اسناد مشخص می شود که اقدام شهید ناشی از روحیه انقلابی او در مبارزه با ضلم وستم ونظام طبقاتی شاه بر مبنای اعتقاد عمیق به اسلام وقرآن و مرجعیت تشیع می باشد با این امید که با تجلیل از اقدام این شهید بزرگوار نسل امروز را با یکی از شخصیتهای انقلابی بیشتر آشنا سازیم.
اسناد مربوط به رضا شمس آبادی:
تاریخ ارسال: 1402/07/23تعداد بازدید: 1252