پیش بینی زمان شهادت توسط سردار شهید علی محمد اربابی
سال 65 توفيق تشرف به حج ابراهيمي يافتم ، هنگامي كه با سردار علیمحمد اربابي خداحافظي مي كردم نامه اي به من داد و سفارش كرد اين نامه را در طول راه بخوانم ، گويي زادراه سفر مكه ام بود ، نامه را گرفتم و از هم جدا شديم . در طول راه به فكر سردار اربابي و نامه اش افتادم نامه را باز كردم ، با خطي زيبا و كلماتي لطيف و دلنشينش كه از سوي قلبش برخاسته بود برايم نامه نوشته بود . وقتي نامه را خواندم متوجه شدم چرا اين مطالب را حضوري با من مطرح نكرده . چرا كه مي خواسته در راه مكه باشد تا نتوانم به درخواستش جواب رد ندهم در نامه نوشته بود :« در عمليات آينده (كربلاي چهار) اجازه بده در گردانهاي رزمي انجام وظيفه نمايم . با رزمندگان و همراه آنان بر قلب دشمن زبون حمله كنم . خواهش مي كنم از حضور من در خط مقدم ممانعت نكن . من مي دانم كه تا 6 ماه ديگر شهيد خواهم شد . پس اين چند صباح اجازه بده با بسيجي ها باشم » همين طور كه نامه را مي خواندم مثل اينكه يك سطل آب سرد روي بدنم مي ريختند ، عرق سردي بر وجودم نشست و لرزيدم . خدايا اگر اربابي شهيد شود ، اگر او نيز برود ، چه مي شود . نه خدايا اربابي را براي لشكر اسلام حفظ كن . دقيقاً سر موعد مقرر ، سر 6 ماه سردار اربابي رئيس ستاد لشكر با چهره اي منور و افروخته پا به ميعادگاه و مسلخ خود نهاد ، پيك شهادت در قالب خمپاره اي فرود آمد و تركش سوزان پهلوگاه وي را دريد ناگاه صداي يا حسين يا حسين ، اربابي بين زمين و آسمان پيچيد و در خون غلتيده نقش بر زمين شد .
خاطره سردار شهید حاج احمد كاظمي
فرمانده سابق لشكر 8 نجف اشرف و فرماده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برگرفته از سایت سرداران شهید اربابی
تعداد بازدید: 772