صبح یکی از روزهای آخر سال ۱۳۶۴ گردان امام محمد باقر علیه السلام از لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام در جاده دریاچه نمک (محور فاو_البحار) آماده مقابله با پاتک سوم دشمن بود. دشمن بعد از تهاجم سنگین و همه جانبه از زمین و هوا، جناح چپ خط دفاعی ما را شکست.
با نفوذ اولین نفربر زره ی دشمن، جسارت و آتش عراقی ها روی خط ما بیشتر شد. چندین فروند بالگرد، نیروی پیاده و زره ی دشمن را پشتیبانی می کرند. یکی از بالگردها در ارتفاع پایین از همان مسیری که خط ما را شکسته بودند به ما نزدیک شد و از بغل نیروهای گردان را زیر آتش تیربار و موشک های خود قرار داد. هرکس با هر سلاحی که در اختیار داشت به طرف خودرو پی ام پی و بالگرد دشمن شلیک می کرد.
جنگ تقریباً تن به تن شده بود. آتش و مانور بالگرد، قدرت حرکت و سرعت عمل بچه ها را گرفته بود. وضعیت نامناسبی برای گردان پیش آمده بود. هر لحظه عرصه میدان و حلقه محاصره ما تنگ تر می شد.
در این لحظات حساس یک سرباز اصفهانی گلوله آرپی جی خود را به طرف بالگرد شلیک کرد ولی متاسفانه به بالگرد اصابت نکرد. در حالی که همه نگاه ها متوجه بالگردی بود که با تیربار بچه ها را درو می کرد یک موشک اس پی جی ۹ از طرف خودرو پی ام پی توسط ابراهیم دادگر، به پروانه بالگرد اصابت کرد. درحالی که شعله های آتش از بالگردزبانه می کشید و به دور خود می چرخید، در میان غرش الله اکبر بچه ها سقوط کرد.
بچه ها که از خوشحالی سر از پا نمی شناختند بدون هیچ ترسی از هجوم عراقی ها، شجاعانه به دشمن حمله کردند و قدرت تصمیم گیری را از آنها گرفتند و شدت حمله رزمندگان گردان موجب عقب نشینی دشمن شد.
لحظاتی بعد فرمانده لشگر، برادرحاج حسین خرازی وارد خط مقدم شد و مبلغ ۲ هزار تومان نقد (حقوق یک ماه یک رزمنده)، یک جلد قرآن کریم و یک دستگاه رادیو به ابراهیم دادگر اهداء کرد.
تعداد بازدید: 468